چشم انداز جشنواره فیلم فجر - بخش دوم گزارش ایسنا

 پس از سخنان انتقاد‌آميز مهدي كلهر، محمدتقي فهيم درباره‌ي موضوع مردم كه هر سه ميهمان در ابتداي بحث روي آن تاكيد داشتند، صحبت كرد و اين موضوع را موضوعي مناقشه‌انگيز دانست.

او از مسعود فراستي خواست كه بحث جايگاه مردم در سينماي ايران را كمي توضيح دهد.

مسعود فراستي نيز در پاسخ به فهيم، اعتقاد نداشتن به مردم را بزرگ‌ترين مشكل سينما توصيف و بيان كرد: من از زاويه ديگري بحث آقاي كلهر را ادامه مي‌دهم. وضعيت سينماي ما بدتر از اين حرف‌هاست. اگر فرد را هم نخرند، فرقي نمي‌كند؛ چرا كه ما از بالا تعطيل هستيم. اين تعطيل بودن چند ويژگي دارد؛ اولين ويژگي آن عدم اعتقاد به من است؛ يعني ما مدام به دنبال «اليت» مي‌گرديم و هنگامي كه بگوييم مردم دچار انحراف و اشتباه مي‌شوند و ما منتقدين بايد به جاي آن‌ها تصميم بگيريم، خود ‌به خود سينماي دولتي شكل مي‌گيرد. من بسياري از اين دوستان و مسؤولين را مي‌شناسم و مي‌دانم كه نيت خيري داشته و اهل انقلاب، تفكر و آرمان‌ها هستند؛ اما آن‌ها مردم را نمي‌شناسند و مديوم را نمي‌فهمند. پس ما حق داريم آدم‌ها را بخريم؛ چرا هشت ميليارد خرج نكنيم، البته الآن رقم‌ها روي 100 ميليارد است و از همين حالا نديده مي‌گويم كه آن‌ها چيز خوبي تحويل نخواهند داد.

پس از اين سخنان فراستي، مهدي كلهر بار ديگر به توضيح سخنان فراستي پرداخت و افزود: زماني ما خودمان، عمرمان و تبحرمان را مي‌فروشيم تا دين‌دار شويم؛ اما زماني دين‌مان را مي‌فروشيم كه نان‌دار شويم. زمان ديگري خودمان را مي‌فروشيم كه ايثارگر شويم؛ اما زمان ديگر ايثار گذشته‌مان را مي‌فروشيم كه مدل ماشين‌مان را عوض كنيم. اين‌ها مسائل پيچيده‌اي نيست. ما در حال شهيدفروشي و سابقه‌فروشي هستيم. امام مي‌گفتند كه نگوييد انقلاب براي ما چه كرد؛ بگوييد ما براي انقلاب چه كرديم.

فراستي پس از سخنان كلهر از توضيحات او تشكر كرد و سخنان خود را اين‌گونه ادامه داد: اين نهال از ابتدا كج نهاده شده است؛ چرا كه ما اعتقادي به مخاطب نداريم و مديوم را نمي‌شناسيم و اين به دليل آن است كه فكر مي‌كنيم سينما ابزار نظرات ماست. پس اگر ابزار است، 8، 10 يا 100 ميليارد براي آن مي‌پردازيم.

اين منتقد ابزار ‌درنگرفتن سينما را تنها راه رسيدن به هنر انقلابي و مردمي دانست و خاطرنشان كرد: فكر مي‌كنم بيش‌ترين كمك را كسي مي‌كند كه با فيلم يا حرفش سخنان انتقاد‌آميز را مطرح مي‌كند. اين‌كه بگويند درباره‌ي فلان فيلم اعتراض نكن، چون فيلم ماست، معني ندارد و من اين «ما» را نمي‌فهمم. مثلا مي‌گفتند از فلان فيلم انتقاد نكن. درست است كه كارگردانش دين‌دار و مسلمان است و من در اين زمينه به گرد پاي او نمي‌رسم؛ اما اين كار هيچ بويي از ادعاها نمي‌برد و فقط از موضوعش استفاده مي‌كند. وقتي نقد ممنوع است و آقايان از مديوم مي‌ترسند، حاصلش يك سينماي 99درصد دولتي جشنواره‌يي مي‌شود كه با بد گفتن به همه‌ي ما جايزه مي‌گيرد.

پس از سخنان صريح مسعود فراستي درباره‌ي سينماي جشنواره‌يي، محمدتقي فهيم از وحيد جليلي سؤال كرد كه جمهوري اسلامي چه سينمايي بايد داشته باشد. در حال حاضر شرايطي ايجاد شده است كه بسياري از سينماي روشنفكري حمايت مي‌كنند و مي‌گويند اعتبار ما در جهان به اين سينماست.

وحيد جليلي در پاسخ به سؤال محمدتقي فهيم بيان كرد كه ابتدا ترجيح مي‌دهم موضعم را در سينماي دولتي مشخص كنم.

وي ادامه داد: وقتي مي‌بينم كه همه از سينماي دولتي حرف مي‌زنند، به اين نتيجه مي‌رسم كه اين واژه‌ها تمام شده است. نمي‌شود كه هر دو طرف بگويند سينماي دولتي بد است. اتفاقا به نظر من سينماي ما بايد دولتي باشد. ما انقلابي كرديم كه جمهوريت در نظام حاكم شده و كسي كه رأي مي‌آورد، نماينده مردم است. اتفاقا بايد بگوييم كه چرا دولتي نيستي؟ در همين دو دوره‌ي اخير از وزرا سؤال مي‌كنم كه با چه چيز‌هايي رأي آورديد؟ شما با موضوعاتي مانند شهيد رجايي، مرگ بر اسراييل، هولوكاست و مسائلي از اين دست رأي آورديد؛ اما چه فيلمي براي اين موضوع ساختيد؟ كدام كشوري را سراغ داريد كه رييس‌جمهورشان را بكشند و رسما بگويند ما كشته‌ايم و آن كشور هيچ فيلمي در رابطه با آن نساخته باشد؟ كدام موضوع از زندگي شهيد رجايي دراماتيك‌تر است كه كاسه و بشقاب‌فروش كنار خيابان رييس‌جمهور شود؟

سردبير مجله «راه» افزود: اگر آمريكا بود، اجازه مي‌داد سينمايش تا اين حد با مسائل ملي فاصله بگيرد؟ آن‌ها افتخارشان اين است كه براي مسائل ملي‌شان فيلم ساخته‌اند. در مورد ديگري شما مدام شعار مردم ضعيف را داديد. الآن گفته مي‌شود كه مردم در روستاها از ماهواره استفاده مي‌كنند. اگر با اين افراد صحبت كنيد، آن‌ها مي‌گويند وقتي كه زندگي خودم را در سينما و تلويزيون شما نمي‌بينم، چرا بايد تجريش تا ونك را ببينم؟ يا در مورد ديگري خانم پروانه معصومي در مقابل رهبري گفت كه مي‌خواهم از وضعيت زن در آيينه سينماي ايران انتقاد كنم. بعضي‌ها در اين جلسه گوش‌هاي‌شان قرمز شد كه بحث به موضوع فمينيستي كشيده خواهد شد؛ اما او چه گفت؟ گفت من در روستا زندگي مي‌كنم و اين خانم‌هايي كه در ده با من هستند، مي‌گويند ما اصلا اين سينما و تلويزيون را نمي‌شناسيم؛ پس ما كجاي آن هستيم؟

جليلي در انتقاد ديگري، سينماي ايران را يك كشور تجزيه‌شده ناميد و عنوان كرد: مشكل ما اين است كه يك جمهوري اسلامي داريم و يك كشور تجزيه‌شده به نام‌ سينما. هركس در اين سينما كار خودش را انجام مي‌دهد. براي اين موضوع مثال‌هايي زيادي مي‌توانم بزنم. فقط به عنوان يكي از مثال‌ها مي‌گويم كه در يك دوره‌ در سينما فلسطين فيلمي پخش شد. بعد از اين فيلم جمعيت تا چند دقيقه كف مي‌زدند. من به كارگردان بابت اين فيلم اعتراض كردم و او گفت، من اين فيلم را به سفارش كره جنوبي ساختم و دولت كره جنوبي ترجيح مي‌داد كه فيلم را كسي بسازد كه دولتش در حال رفتن به سمت سلاح هسته‌يي است. يكي از انتقاد‌ات ديگر براي سينما، بحث سفارشي ‌بودن كارهاست. ما در اين كشور تجزيه‌شده‌ي سينما جغرافياي ايران را نمي‌بينيم، در سال 100 فيلم ساخته مي شود كه 90 درصد آن‌ها از فاصله تجريش تا ونك است كه به جرأت مي‌گويم دو دروغ بزرگ در واژه «سينماي ايران» مستتر است؛ اولين دروغ خود واژه‌ي سينماست و دومين دروغ، اطلاق واژه‌ي ايران به اين سينماست؛ چرا كه شما تاريخ ايران و انقلاب را در اين سينما نمي‌بينيد.

پس از سخنان وحيد جليلي، مسعود فراستي در توضيح سخنان وي، گفت، با هر دو سينماي دولتي خوب و بد مخالفت است و اظهار كرد: در مسائلي با آقاي جليلي اختلاف دارم. ايشان با سينماي دولتي بد مخالف هستند؛ اما من هم با سينماي دولتي بد و هم با سينماي دولتي خوب مخالف هستم؛ چرا كه آن چيزي كه مد نظر ايشان است، امكان‌پذير نيست. مشكل افراد نيستند؛ مشكل ما ساختار و تفكر است. شما به محض اين‌كه چيزي را سفارشي‌سازي كرديد، به هيچ وجه از داخل آن مفاهيمي مانند مردم، انقلاب‌شان، انرژي هسته‌يي و اين‌گونه مسائل پديدار نمي‌شود. اگر مي‌خواهيد مسائل كشور را از جانب يك مديوم فرهنگي مطرح كنيد، بايد مطرح‌كننده فرد آزادي باشد؛ نه اين‌كه سفارش و پول بگيرد.

اين منتقد سينما ادامه داد: در اين زمينه مي‌توانم سينماي آمريكا را مثال بزنم. آيا شما فكر مي‌كنيد سينماي آمريكا، سينماي آزادي است؟ به جرأت مي‌توانم بگويم كه اين‌گونه نيست. مترقي‌ترين فيلمساز آمريكايي با مرتجع‌ترين فيلمسازشان در «مصالح ملي» مشترك هستند؛ چيزي كه ما اصلا متوجه نمي‌شويم و بلد نيستيم. چرا كوبريك راجع به جنگ ويتنام همان حرفي را مي‌زند كه جان ‌وين مي‌زند. بايد دقت كرد اين مسأله فقط در سايه هدايت هوشمندانه حاصل نمي‌شود. آن‌ها اين مورد را در خود نهادينه كرده‌اند.

در پايان اين نشست، مهدي كلهر در جمع‌بندي مباحث خود گفت: من نظارت دولت بر سينما را مثل همه دنيا قبول دارم؛ اما اگر دولت هم توليد كننده باشد و هم ناظر، نظارتش خدشه‌دار مي‌شود. دولت‌ها اگر خيلي هنر داشته باشند، يكي از اين دو وظيفه را به خوبي انجام مي‌دهند؛ اما اگر بخواهند هر دو را انجام دهند، مطمئنا دچار مشكل مي‌شوند.

فراستي نيز در جمع‌بندي سخنانش بيان كرد: به نظر من سينماي دولتي بد و خوب ندارد؛ سينماي دولتي دروغ و ريا را رشد مي‌دهد كه البته رشد داده است؛ پس ما سينماي دولتي خوب نداريم. بايد به فيلمساز گفته شود كه با توجه به دو مميزي دين مردم و مصالح ملي فيلم‌ بسازيد.

وحيد جليلي نيز در سخنان پاياني خود اظهار كرد: آن‌چه كه من مي‌گويم، اين است كه نمي‌شود راجع به سينماي غيردولتي خوب يا بد صحبت كرد؛ چه بخواهيم و چه نخواهيم، سينماي ما دولتي است.

او افزود: بايد اين مفاهيم را دوباره بازنگري كنيم. به نظر من در بحث سينماي غيردولتي و دولتي، ادبيات ما كهنه شده است؛ در حالي‌كه در بحث عرضه و تقاضا و ساختار دولتي و غيردولتي بحث‌ها و پارادايم‌هاي جديدي ارائه شده است. فكر مي‌كنم فضاي بحث‌هاي موجود هنوز متأثر از ادبيات قديمي است.

در پايان اين نشست، تمامي مدعوان بر لزوم ادامه‌ي مباحث درباره سينماي دولتي و غيردولتي كه وحيد جليلي به آن پرداخته بود، اشاره كردند.

حاشیه های جشنواره فیلم فجر غالب برمتن

دومين نشست «چشم‌انداز جشنواره‌ي فيلم فجر» با حضور مهدي كلهر، مسعود فراستي، وحيد جليلي و محمدتقي فهيم در فرهنگسراي رسانه برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست محمدتقي فهيم ـ منتقد و سردبير مجله‌ي «پيل‌بان» ـ كه نقش مجري برنامه را نيز ايفا مي‌كرد، درباره‌ي حاشيه‌هايي كه براي جشنواره‌ي فيلم فجر به‌وجود آمده است، گفت: امسال با جشنواره‌اي روبه‌رو هستيم كه به‌لحاظ آثار و حضور نسل‌هاي مختلف سينما مي‌تواند جشنواره‌ي خوبي باشد؛ اما نمي‌دانم چرا دوستان با دستان خودشان براي جشنواره حاشيه درست مي‌كنند.

او ادامه داد: در كجاي دنيا جشنواره‌اي وجود دارد كه تا اين حد از سوي مديرانش براي جشنواره حاشيه درست شود. به‌عنوان مثال، فيلم‌هاي جشنواره‌ي كن يا اسكار از دو ماه قبل انتخاب مي‌شود و در اين زمينه، با هيچ فردي رو در بايستي ندارند؛ اما اينجا مي‌بينيم رو در بايستي‌ها و ... زياد است كه سبب مي‌شود نتوانيم جشنواره‌ي جمع و جور خوبي داشته باشيم و فرصت بحث درباره‌ي سينماي ايران را ايجاد كنيم. حاشيه‌هاي جشنواره‌ي فجر را حتا خبرنگاران هم نمي‌توانند پوشش دهند.

فهيم در ادامه‌ي سخنانش با انتقاد از بخش «نوعي نگاه» جشنواره‌ي بيست‌ونهم، بيان كرد: اين‌كه ما بترسيم و بخشي به نام نوعي نگاه را ابداع كنيم و تعدادي فيلم را در آن بگنجانيم كه براي جشنواره حاشيه درست كند، درست نيست. اگر هيأت انتخاب فيلم‌ها را كنار گذاشته بود، كسي اعتراض نمي‌كرد؛ اما آن‌ها مي‌بينند كه فيلم‌ها داراي قابليت‌هايي است كه نمي‌توانند آن را كنار بگذارند و از طرف ديگر، مي‌ترسند پس از نمايش، اعتراض‌هايي شود كه اين فيلم مبتذل است. به همين دليل، يك بخشي را به آن اختصاص مي‌دهند كه حاشيه‌هاي فعلي را به‌وجود مي‌آورد.

پس از سخنان محمدتقي فهيم، كليپي از تيزرهاي دوره‌هاي گذشته‌ي جشنواره‌ي فيلم فجر پخش شد. پس از تمام شدن اين كليپ، مسعود فراستي كه يكي ديگر از مهمانان اين نشست بود، از اين تيزرها انتقاد كرد و گفت: همه‌ي اين تيزرها فاجعه بودند. البته بدترين آن‌ها، مذهبي‌ترين‌شان بود. وقتي تيزري با «اقراء» شروع مي‌شود، من انتظار دارم با سينمايي طرف باشم كه بويي از اين كلمه و مفهوم آن برده باشد يا وقتي تيزري با مفاهيمي مانند آسمان و نور آغاز مي‌شود و مي‌بينيم بويي از آن نبرده‌ايم، به اين نتيجه مي‌رسيم كه اين مسائل صرفا براي فريب يا دكوراسيون است. تيزرهاي عرفاني و مذهبي از همه بدتر هستند، اين تيزرها هيچ هويتي ندارند. تيزرهاي جشنواره‌هاي فيلم خارجي هويت دارند و معلوم است كه امسال‌شان با سال‌هاي گذشته چه تفاوت‌هايي دارد؛ اما در تيزرهاي ما چه چيزي نهفته است. بايد بگويم دوستان فقط به‌دنبال دكوراسيون و فريب هستند.

او همچنين عنوان بخش «نوعي نگاه» را مصادره‌يي دانست و اظهار كرد: در سينماي ايران هر كسي ساز خود را مي‌زند، البته بعضي‌ هم گيتار خودشان را مي‌نوازند و آقايان دل‌شان خوش است كه سينما را هدايت و نظارت مي‌كنند. در جشنواره‌ي كن عنواني مانند بخش «نوعي نگاه» وجود دارد كه به‌شدت هويت دارد؛ اما «نوعي نگاه» در جشنواره‌ي فيلم فجر امسال، يعني فيلم‌هايي كه مي‌خواهند به جشنواره راه ندهند. چرا عنوان را مصادره مي‌كنيد، اگر اين نوعي نگاه با ديدگاه شما سازگار است كه بگذاريد اين فيلم‌ها در بخش مسابقه شركت كنند و اگر سازگار نيست، اين مطلب را اظهار كنيد. فيلمي در بخش «نوعي نگاه» است كه به نظرم يكي از بهترين فيلم‌هاي جشنواره‌ي امسال است.

وي گفت: مورد ديگر اين است كه از همين حالا جلوي نقد را گرفته‌ايم. بعضي‌ها از هم‌اكنون مي‌گويند به جاي نقد، تحليل كنيد. به درستي مي‌دانيم كه حاشيه‌سازان اصلي جشنواره‌ي امسال چه كساني هستند. جوي كه با اين تركيب هيأت داوران ايجاد مي‌شود، اين است كه دوستان عزيز ما به سينما اعتقادي ندارند و صريح‌تر بگويم از سينما مي‌ترسند. وقتي از پديده‌اي نامطمئن هستيد، اين مي‌شود كه الان هستيم.

پس از سخنان فراستي، محمدتقي فهيم با اشاره به نقش دولت در سينماي ايران، در تكميل سخنان فراستي بيان كرد: بحث سفارش، حمايت يا هدايت سينما در تمام دنيا وجود دارد، اما بحث ما بر سر هوشمندي اين اتفاق‌هاست.

سپس وحيد جليلي ـ سردبير مجله‌ي «راه» ـ در ابتداي سخنان خود از سياست‌هاي سينمايي در دوره‌ي وزير پيشين فرهنگ و ارشاد اسلامي انتقاد و بيان كرد: فكر مي‌كنم بايد كمي مصداقي‌تر در اين زمينه بحث كنيم. يكسري از اتفاق‌ها در دوره‌ي دوم خرداد افتاده و به آن انتقاد وارد مي‌شود كه اگر كليشه‌يي نگاه نكنيم، دوره‌ي وزير پيشين فرهنگ نيز بهتر نبوده است، چراكه در اين دوره نيز بيش‌ترين رانت‌ها به جريان روشنفكري داده شد. مي‌توانم در اين زمينه فيلم‌هايي از سينماي 100 درصد دولتي و ضدانقلابي در جمهوري اسلامي نام ببرم. سينمايي كه از اول تا آخر آن از پول دولت استفاده كرده،‌ از دولت مجوز گرفته يا حتا سفارش‌دهنده‌ي آن دولت بوده، اما فيلم‌هايي ضدانقلابي تحويل داده است. در اين دوره، فيلمي به نام «زادبوم» ساخته شد. قبل از ساخت اين فيلم دو نفر از مديران اصولگراي كشور، پرخرج‌ترين فيلم آن سال سينماي ايران را ساختند كه تا همين حالا اين آقايان خجالت مي‌كشند كه نتيجه‌ي آن را اعلام كنند.

او ادامه داد: در فيلم ديگري، حوزه‌ي هنري بودجه‌ي فيلمي را داد كه در آن، بسيجيان چفيه به گردن به‌صورت گل‌درشت تمسخر مي‌شدند،‌ يعني مديريت فرهنگي اصولگراي ما در عالي‌ترين سطح از اين فيلم حمايت كرد كه به غير هنرمندانه‌ترين و تبليغاتي‌ترين شكل ممكن به بسيجيان فحش بدهند. فيلم «تنها دو بار زندگي مي‌كنيم» كه در مركز گسترش سينماي تجربي كه 100 درصد دولتي است، ساخته شد نيز به مسائلي درباره‌ي يك عنصر گروهكي مي‌پردازد. اين فيلم نه‌تنها مجوز دولتي را داشت، بلكه به سفارش ساخته شده بود. البته «تنها دو بار زندگي مي‌كنيم» كمي هنرمندانه‌تر از فيلم قبل، به انقلاب حمله كرده بود. در فيلم «زمان مي‌ايستد» نيز چنين وضعيتي تكرار مي‌شود. اين فيلم را نيز حوزه‌ي هنري سازمان تبليغات ساخته كه بودجه‌اش 100 درصد دولتي است.

به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست بار ديگر محمدتقي فهيم در توضيح سخنان جليلي در انتقاد به برخي وزيران ارشاد، بيان كرد: همه‌ي دوره‌ها همين طور بوده و هر كسي با توجه به دوره و گرايش سياسي خود، به نوع خاصي رفتار كرده است.

وي ادامه داد: ما در سال، 100 فيلم مي‌سازيم كه حتا پنج عنوان از آن‌ها به‌درد جوانان نمي‌خورد. به‌عنوان مثال، چند سال پيش خانمي را از آمريكا دعوت كرده بودند كه براي فيلم‌سازي به ايران بيايد، چند وقت بعد ديدم، اين خانم به روزنامه‌ي كيهان آمد و گريه كرد. او مي‌گفت اين‌ها بلايي به سر من آوردند كه از آمدن به ايران پشيمان هستم. از آقاي كلهر كه در سيستم فرهنگي و هنري مدير و مشاوره بوده‌اند مي‌پرسم كه آيا مي‌توانيم به روزهاي بهتري براي سينما بينديشيم؟

مهدي كلهر ـ مشاور پيشين رييس‌جمهور ـ در پاسخ به پرسش فهيم، اظهار كرد: من در زندگي‌ام به‌دليل نبود امكانات، آدم اميدوار و رو به جلويي هستم و خيلي سخت مأيوس مي‌شوم؛ اما به اندازه‌ي آقاي فهيم به اين مسأله اميدوار نيستم.

او گفت: در سال 1386 در برنامه‌اي كه قرار بود، معاون وقت سينمايي وزارت ارشاد درباره‌ي جشنواره‌ي فيلم فجر صحبت كند، نكته‌اي را گفتم كه باز هم آن را اينجا تكرار مي‌كنم. من در آن برنامه پرسيدم اگر شما جاي آمريكا باشيد و بخواهيد 100 دلار عليه ايران خرج كنيد، اين پول را در چه زمينه‌اي هزينه مي‌كنيد، آيا اين پول را در وزارت خارجه خرج مي‌كنيد و وزير و سفير را با آن مي‌خريد، به كسي رشوه مي‌دهيد يا كار ديگري انجام مي‌دهيد؟ سپس خودم در پاسخ به اين پرسش گفتم من اگر جاي آمريكا باشم، 90 دلار از اين 100 دلار را در صداوسيما و وزارت ارشاد خرج مي‌كنم، 10 دلارش را هم براي حوزه‌ي هنري مي‌گذارم.

كلهر ادامه داد: يا شما بايد سينما را ايدئولوژيك و ابزار حكومتي ببينيد، يعني فرهنگ را زيرفصل سياست قرار دهيد، من از اين موضع‌گيري متنفر هستم و اسمش را فرهنگ نمي‌گذارم، اما براي سياستي كه فرهنگي باشد، احترام زيادي قائلم. اقتصادي كه از فرهنگ عالي يك كشور درس گرفته باشد، جاي احترام دارد. اقتصادي كه از فرهنگ نشأت بگيرد، صاحب كارخانه‌اش عزيزتر از شاعر درباري است. ما انقلابي كرديم كه سه شعار اصلي داشت، اولين شعار ما «استقلال» بود. ما انقلاب نكرديم كه كمپاني بي‌.‌ام‌.و براي ما در ساخت فيلم مورد علاقه‌اش سرمايه‌گذاري كند. نمي‌خواستيم فيلمي مانند «بن‌هور» با آن هزينه‌ي زياد و لوكيشن عظيم بسازيم.

او بيان كرد: دست‌اندركار فيلمي به دفتر من آمد. من به ايشان گفتم نمي‌خواهم درباره‌ي لايه‌ي دوم فيلمت صحبت كنم. وقتي ايشان ديد موضع‌گيري من نسبت به فيلمش چگونه است، ‌گفت من براي اين فيلم هشت سال زحمت كشيدم، در حالي كه آن زمان تنها چهار سال از زلزله بم گذشته بود. من به او گفتم كه اثري مثل «اتلو» كه شاهكار شكسپير است هم هشت سال زحمت نداشت، تو درگير يكسري از جريان‌هاي سياسي هستي و اين استعداد را اين‌گونه به فنا مي‌دهي.

در ادامه اين نشست، مهدي كلهر ـ مشاور سابق رييس‌جمهور ـ نيز با انتقاد از شوراي عالي سينما، گفت: من اصلا به هيچ دولتي كاري ندارم؛ اما مي‌گويم وقتي شما اختيار نظارت فرهنگي، اخلاقي و هنجاري يك اثر هنري را در اختيار هفت نفر به نام شوراي عالي سينما مي‌گذاريد، دشمن راحت‌تر مي‌تواند در آن‌ها نفوذ كند تا اين‌كه اين اختيار را به‌دست مردم بدهيد. ملت ما هميشه غيور بوده‌اند. آن‌ها حتا سينماي مبتذل زمان شاه را يك سال قبل از انقلاب تحريم كردند و از سال 1356، سال ورشكستگي فيلم فارسي است. آيا سندي مهم‌تر از اين براي غيرت مردم سراغ داريد؟ پس اين ملت شعورش از وزرا، معاونان و شوراي نظارت، كه به‌دليل حقوق پايين‌شان نمي‌خواهم چيزي به آن‌ها بگويم، بيش‌تر است و پاي اعتقاداتش بهتر از ديگران ايستاده است. بگذاريد كارگردان در مقابل ملت قرار بگيرد. اگر كارگردان فيلمي براي ملت و با دغدغه‌هاي او ساخت، برايش كف مي‌زنند، اما اگر فيلمي عليه اعتقادات‌شان ساخت آن را برنمي‌تابند.

او ادامه داد: ما آمده‌ايم مدام لايه درست كرده‌ايم. لايه‌هاي تقسيم تقصير و لايه‌هاي آهني براي آن‌كه مردم نتوانند به گوش كسي كه به اعتقادات‌شان بي‌حرمتي كرده است، فرياد بزند.

مشاور سابق رييس‌جمهور گفت: تمام بحث من اين است كه سينما بايد مردمي شود و اين مردم احساس كنند كه دغدغه‌هاي‌شان را يك كارگردان بايد نمايش دهد. تجربه‌ي سي و چند سال نيز ثابت كرده است كه مردم بيش‌تر از دولت‌ها انقلابي هستند. بايد اين را به‌عنوان يك اصل بپذيريم. من بارها گفته‌ام با سينماي دولتي مخالفم، اما مي‌گويم با نظارت دولتي مخالف نيستم. من با اين مخالفم كه دولت در توليد، سوژه، انگيزه، سفارش و ... دخالت كند. بعد از اين دخالت‌ها هم كه فيلمي توليد شد، شركت دولتي مي‌آيد و 70ميليون به اين فيلم جايزه مي‌دهد؛ اما كارگرداني كه مطابق خواست اين ملت فيلم ساخته، آن‌قدر فشار مالي و اقتصادي به او وارد مي‌شود كه سينما را رها مي‌كند و به سمت جوشكاري مي‌رود.

وي نفوذي‌ها و مافياي سينما را از جهت گردش مالي بالاي آن، يكي از سه مافياي بزرگ و خطرناك دنيا دانست و اظهار كرد: از قديم در سه رشته‌ي مواد مخدر، اسلحه و سينما، قوي‌ترين مافياي دنيا و بزرگ‌ترين گردش و پول‌ها را شاهد بوده‌ايم. فرض كنيد مسائلي مانند جنگ نرم و شبيخون فرهنگي و ... موضوعيت نداشته باشد؛ اما آن‌ها باز هم به‌لحاظ اقتصادي به سينماي ما وارد مي‌شوند. اگر هم هنوز وارد نشده باشند، حداقل بايد اين احتمال را داد. آيا به‌لحاظ چنين سرمايه‌ي عظيمي احتمال نمي‌دهيد كه جاسوس آن‌ها در گلوگاه‌ها نشسته باشد؟

كلهر برنامه‌ريزي سازمان‌هاي خارجي را براي مسائل فرهنگي كشور بسيار مهم دانست و اضافه كرد: آقاي فهيم در جايي گفتند كه چرا بعضي از آقايان صندلي‌شان را رها نمي‌كنند. من مي‌گويم كسي كه به‌جز وزارت، مديريت يا معاونت، كاري ديگري بلد نيست. با اين هفت‌سر عائله بايد به صندلي‌اش هم بچسبد. بدون شك من نمي توانم مشكلش را حل كنم؛ اما اصل قضيه روشن است. از ابتداي انقلاب كه دشمنان روي مسائل فرهنگي ما خيمه زده‌اند تا به امروز سياست‌هاي فرهنگي‌ و هنري ما هيچ تفاوتي نكرده است و البته نمي‌تواند تفاوتي كند.

ادامه دارد