بايد از حضور سي و دو فيلم در بخش مسابقه جلوگيري ميشد
بانی فیلم :
محمدتقي فهيم ديگر منتقد سينما از ميان فيلمهاي حاضر در جشنواره امسال سه فيلم روزهاي زندگي، يكي ميخواد باهات حرف بزنه و قلادههاي طلا را شاخصتر از بقيه ميداند: البته جدا از اين سه فيلم، فيلمهاي ملكه، بوسيدن روي ماه، تهران 1500، شور شيرين نيز جزو آثار قابل تأمل امسال بودند.
اين نويسنده و منتقد سينما در خصوص روزهاي زندگي كه در تمامي بخشها نامزد دريافت سيمرغ بود، ميگويد: در اين فيلم، بحث استاندارد سينمايي خود نمايي ميكرد و ميشد از آن به عنوان پروداكشني عظيم با ضرباهنگي مناسب ياد كرد. در ميان فيلمهاي امسال كه ساده، معمولي و بيشتر در قالب تلهفيلم بودند، روزهاي زندگي را ميتوان به عنوان سينمايي قابل تأمل ياد كرد.
از نگاه فهيم اين فيلم عليرغم تمامي شايستگيهايش در بخش فيلمنامه با ضعفهايي نيز روبرو است: فاكتور اصلي سينماي ايران، قصه و داستان است. در اين فيلم كمبود قصه بسيار مشهود است. به عنوان مثال شخصيتها، آنطور كه بايد و شايد پرداخته نشده بودند، فراز و فرود لازم را نداشتند و ابعاد مختلف آنان بررسي نشده بود، اما در مجموع روزهاي زندگي قابل دفاع است. من نسبت به هيأت انتخاب و داوري جشنواره امسال انتقاداتي را دارم و معتقدم به شكل كارشناسانهاي به آثار توجه نشده بود، به عنوان مثال اين فيلم در تمامي بخشها كانديدا ميشود، آن وقت جايزه بهترين فيلم را نميگيرد! در حالي كه فيلم شيخ طادي در ميان فيلمهاي امسال ميتوانست بهترين فيلم جشنواره باشد. ما در سينما نيازمند آثار مبهوت كنندهاي هستيم كه مخاطب متوجه گذشت زمان نشود.
فهيم در خصوص منوچهر هادي نيز ميگويد: در ميان فيلمهاي اجتماعي جشنواره يكي ميخواد باهات حرف بزنه اگرچه موضوعي كهنه را دستمايه قرار داده بود (اهداء عضو) اما نگاهي تازه به اين موضوع داشت. ضمن اينكه در كنار اين بحث، نگاهي آسيب شناسانه و انتقادي به بحث بيعدالتي در اجتماع، فقر و مفاسد اجتماعي داشت، ضمن اينكه به لحاظ فرم و ساختار، كارگردان توانسته بود، اين مضمون را با بيان و لحني سينمايي به تصوير بكشد.
يكي ميخواد باهات حرف بزنه در ميان فيلمهاي اول قابليتهاي خوبي براي توجه بيشتر داشت كه در بخش داوري نيز به جز بخش بهترين بازيگر نقش مكمل زن، توجه ديگري به آن نشده بود. در حالي كه اين فيلم جاي تأمل بيشتري داشت، نكته مهم ديگر در خصوص فيلم، اين بود كه بخشي از فيلم در شهرستان اتفاق ميافتد كه چنين رويكردي در برابر ساير فيلمها كه همگي در تهران اتفاق ميافتند، جالب توجه بود كه عدم توجه به اين فيلم، جاي تعجب داشت.
از ديدگاه اين منتقد قلادههاي طلا يكي از ديگر فيلمهاي شاخص جشنواره سيام است، او راجع به اين فيلم ميگويد: نكته بارز اين فيلم، وجه كارگرداني آن است يعني اگر بخواهيم به فيلم قلادههاي طلا امتياز بدهيم، اين امتياز بيشتر شامل بخش كارگرداني ميشود. موضوع اين فيلم، پيرامون حوادث يكي- دو سال اخير است، فيلم در مجموع بسيار متكي به صحنههاي درگيري دو سال گذشته بود و از جاذبههاي آن بهره ميبرد، اما در بخش كارگرداني، ابوالقاسم طالبي اجراي خوبي داشت و كارنامه ايشان كارنامه متوسطي است، اما با اين فيلم نشان داد كه قدرت اجراي يك پروژه عظيم را دارد. قلادههاي طلا فيلم خياباني است كه اجراي صحنههاي مختلف اين فيلم را بسيار دشوار ميكند.
وي معتقد است بيش از موضوع و مضمون قلادههاي طلا در بخش كارگرداني مورد توجه است: اين فيلم در بخش شخصيتپردازي و همينطور روايت داستان با مشكلاتي روبرو است و به لحاظ محتوايي موضع روشن و صريحي در خصوص برخي مسايل ندارد و محتاطانه به آن نزديك ميشود، اما كارگرداني استانداردي دارد و پيچيدگيهاي موضوعي جاسوسي- پليسي را به خوبي به تصوير ميكشد.
فهيم در خصوص ساخته نشدن فيلمهاي اين چنيني به لحاظ فني، در سينماي ايران به اين نكته اشاره دارد: فيلم قلادههاي طلا موضوعي جاسوسي- پليسي را با گرايشي سياسي بيان ميكند كه در سينماي ايران تجربه قوي و استانداردي در اين خصوص نداريم. جسارت فردي فيلمساز يك بحث است، اما نكته مهم اين است كه فيلمساز توانسته اثري بدعتگذار را خلق كند كه اگر قرار باشد، در آينده فيلمهايي از اين دست ساخته شود، فيلم طالبي را جزو اولينها بدانيم.
سينماي ايران پتانسيل ساخت همه نوع فيلمي را دارد، اما مسئله اين است كه فيلمهاي اين چنيني حاشيههاي خاص خودشان را دارند و هر كارگرداني به سمت اين نوع سوژهها نميرود، اما طالبي اين تابو را شكست و با فيلمش كاري كرد كه بقيه ميتوانند با استفاده از اين موضوع و همينطور استفاده از اين نوع ساختار، سينماي ايران را متنوع كنند.
محمدتقي فهيم منتقد سينما در پايان جشنواره امسال را متوسط ارزيابي ميكند: جدا از بحث اجرايي جشنواره كه امسال به شكل مطلوبي برگزار شد، اما بايد به اين نكته توجه كرد كه يك جشنواره با آثارش ارزيابي ميشود كه متأسفانه امسال اكثر فيلمها كيفيت پاييني داشتند و با فيلمهاي ضعيفي در همه جوانب روبرو بوديم. به هر حال ما جشنواره را با فيلمهاي خوب و در خور ميخواهيم، حضور سي و دو فيلم نازل در بخش مسابقه، يكي از اتفاقاتي بود كه ميشد جلوي آن گرفته شود، نميدانم چرا مديران هميشه براي خودشان حاشيه و انتقاد درست ميكنند. هيأت انتخاب و مديريت جشنواره وقتي ميدانند كه فيلمها كيفيت پايني دارند، لزومي ندارد كه سي و دو فيلم را در جشنواره قرار دهند، در صورتي كه اگر همين تعداد به بيست فيلم كاهش پيدا ميكرد، با فيلمهاي شاخصتري روبرو بوديم. حضور فيلمهاي زياد در بخشهاي مختلف جشنواره باعث شد تا فيلمهاي خوب در سايه قرار بگيرند و نتوانيم ارزيابي درستي نسبت به فيلمها داشته باشيم.