به حال این سینمای نجیب باید گریست
وی اضفه کرد: برای این تعداد جمعیت، هزار سالن سینما در کشور می خواهیم و 700 سالن سینما نیاز فوری کشور است که البته این زمان می برد .
برخی مدیران اگر گفته شود دهها مسجد بسازید استقبال می کنند ولی هیچ کس نمی خواهد سینما درست کند! |
معاون وزیر ارشاد اسلامی بیان داشت: اگر بگوییم دهها مسجد بسازیم همه استقبال می کنند ولی اگر بگوییم میخواهیم دهها سینما بسازیم، هیچ کس نمی خواهد درست کند، چون یک تصوری پیش آمده که در واقع سینما جایی است که به نوعی در آن مفسده است .
جواد شمقدری در ادامه گفت: روز اولی که حضرت امام خمینی (ره) آمدند؛ گفتند ما با ساخت سینما در کشور مخالف نیستیم بلکه با رواج فحشا مخالفیم، لذا باید باورهای نادرست در زمینه سینما تغییر یابد و این مهم القا شود که سینما می تواند یک محیط امن و سالم و حتی انسان ساز باشد .
انتقاد تند شاه حسینی از مدیریت های قبلی سینما
يكي از كارگردان سينماي ايران گفت: سكان سينماي ايران مدتي در دست نااهلاني بود كه اعتقاد داشتند بايد اقتصاد سينما را به هر نحوي كه شده حتي با توليد فيلمهاي سطحي و غير ارزشي نجات داد.
به گزارش خبرگزاري فارس از بيرجند، انسيه شاهحسيني صبح امروز در مراسم اختتاميه فيلم فجر در بيرجند با انتقاد از ساخت فيلمهاي سطحي و غير ارزشي تصريح كرد: مهمترين دليل توليد اين نوع فيلمها روساي سابق سينماي ايران هستند كه سينما را تنها مكاني براي تجارت ميدانستند و سبب شدند كه فيلمهايي در اين كشور ساخته شود كه من به عنوان كارگردان ديگر احساس افتخار نكنم.
وي با اشاره به سخنان گهربار امام علي(ع) افزود: اين امام همام در سخناني لعنت ميفرستد بر كساني كه بر صندلي بنشينند كه لياقت و صلاحيت آن را ندارند و اين شامل روساي قبلي سينماي ايران نيز ميشود چرا كه سالها كسي بر اريكه قدرت سينماي ايران بود كه اصلا دغدغه سينما را نداشت.
اين كارگردان سينما با تجليل از خدمات معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي حضور وي را فرصتي ناب براي برگشت به سينماي ارزشي دانست و اظهار اميدواري كرد كه با وجود وي بهاي بيشتري به سينماي ارزشي گذاشته شود.
ملک سلیمان را ول کنید سلمان بسازید
به جاي اينكه ملك سليمان بسازيم بياييد در مورد سلمان فيلم بسازيم يا در مورد ياران امام حسين (ع) فيلمي را توليد كنيم.
برجي با بيان اينكه عظمت عاشورا آنقدر زياد است كه رزمندگان ما بعد از 1400 سال كه از اين واقعه ميگذرد در وصيتنامههاي خود به اين حادثه اشاره دارند، افزود: نبايد حادثه عاشورا در كشور ما كمرنگ گردد و فقط در روز عاشورا و اربعين به اين حادثه پرداخته شود.
وي به مسئولين كشور پيشنهاد كرد تا كرسي عاشوراشناسي را در دانشگاه راهاندازي كنند تا ابعاد اين حادثه بزرگ تاريخي براي تمامي نسلهاي بشر و به ويژه مسلمانان نمايانتر شود.
خانواده ها نصیحت به فرزندان را فراموش نکنند
وي اظهار داشت: با توجه به تمهيدات ويژهاي كه پليس براي مراسم پرشكوه 22 بهمن در نظر گرفته اين مراسم در امنيت و آرامش كامل برگزار خواهد شد، اما اگر عدهاي بخواهند از حضور پرشور مردم سوء استفاده كنند، پليس قاطعانه برخورد خواهد كرد
نظر مدیر مسول کیهان درباره مدیریت فرهنگب
امیدوارم سیاست جذب در عرصه هنری طوری نباشد که همه افرادی جذب شوند، اقدامات اخیر در این باره قابل توجیه نیست، مثلا فیلم رنگ ارغوان بسیار مزخرف بود یا به برخیها در جشنواره جایزه دادند که عجیب بود، متاسفانه برخی از دوستان سادهانگاری میکنند در حالی که در کنار آن کسانی هستند که میفهمند چه کار میکنند.
توقیفی ها در اکران نوروزی
به گزارش خبرآنلاین، اکران «به رنگ ارغوان» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا از 27 بهمنماه روی پرده میرود تا به این ترتیب نمایش نخستین فیلم نوروزی شروع شود.
پیش از این در سال 1384 و اکران نوروزی سال 1385 هم در مورد اکران «چهارشنبه سوری» به کارگرانی اصغر فرهادی اقدامی مشابه صورت گرفته بود و نمایش آن از اوایل اسفندماه آغاز شده بود.
«به رنگ ارغوان» با بازی حمید فرخنژاد، خزر معصومی، کوروش تهامی و فرهاد قائمیان، ماجرای ماموری است که برای دستگیری یکی از عوامل ضدانقلاب راهی شمال کشور میشود. فیلم حاتمیکیا در جریان بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر موفق به کسب جایزه بهترین فیلمنامه در بخش بینالملل و بهترین فیلم و کارگردانی در بخش مسابقه سینمای ایران شد.
«تسویه حساب» ساخته تهمینه میلانی که بعد از سه سال توقیف در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت، همزمان با نوروز 1389 اکران عمومی میشود. هدایت فیلم مسئولیت پخش این فیلم را برعهده دارد. این فیلم میلانی روایتی از زندگی چهار زن بزهکار است که قصد دارند از مردها انتقام بگیرند.
مهناز افشار، لادن مستوفی، بهاره افشاری و السا فیروز آذر بازیگران اصلی و اکبر عبدی، محمدرضا شریفینیا و سیاوش تهمورث از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
«صد سال به این سالها» به کارگردانی سامان مقدم، بعد از چهار سال توقیف نمایشی ویژه در جشنواره فیلم فجر داشت و گویا واکنشهای مثبت تماشاگران موجب شده تا مسئولان اداره نظارت مجوز نمایش آن را صادر کنند. این فیلم ماجرایی زنی به نام ایران با بازی فاطمه معتمدآریا را در سه دوره از تاریخ معاصر ایران روایت میکند. فیلم مقدم به عنوان اکران دوم نوروز 89 روی پرده خواهد رفت.
رضا کیانیان و پرویز پرستویی دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
اسامی دیگر فیلمهای اکران نوروز به دلیل ثبت نشدن پرونده آنها در شورای صنفی نمایش هنوز به صورت رسمی اعلام نشده، اما تصور میشود «لطفاً مزاحم نشوید» به کارگردانی محسن عبدالوهاب دیگر فیلم اکران نوروزی باشد.
طرفداران باشو غریبه کوچک بفرمایند
به گزارش جهان، تنظیم رادیوئی این روایت ها و همچنین کارگردانی آن ها را سوسن تسلیمی بازیگر و کارگردان یرانی ساکن سوئد به عهده دارد.
به گفته ی سوسن تسلیمی از جمله ویژه گیهای این نمایش ها که پخش آن همزمان با دهه ی فجر در ایران صورت گرفته است ،همکاری دو نسل از هنرمندان با یکدیگر است. بازیگران این چهار روایت، علیرضا مجلل بازیگر سرشناس، ناصر یوسفی، مارال نصیری، مریم مقدم، رهاب و منصور حسینی هستند.
سوسن تسلیمی و پرویز صیاد و... فراموش شده
1) محسن مخملباف
2) حنا مخملباف
3) سمیرا مخملباف
4) مرضیه مشکینی
5) بهمن قبادی
گفتنی است سوابق مخملبافها برای همگان مشخص و نیازی به تشریح آنها نیست ضمن اینکه مرضیه مشکینی هم همسر مخملباف است و بهمن قبادی هم یک شب در میان در bbcو voaدر حال فحاشی به نظام است.
6)شیرین نشاط
نشاط امسال با فیلم "زنان بدون مردان" در جشنواره ونیز حضور داشته و بیشتر از اینکه در رسانه های غربی در مورد فیلمش توضیح دهد مواضع تند و بی ادبانه ای را نسبت به مسئولان نظام مطرح می کرد. وی در هنگام نمایش فیلمش در ونیز با گروهش به نشانه اعتراض به نظام جمهوری اسلامی با پوشش سبز حاضر شدند.
7)داریوش شکوف :
فیلمساز مقیم آلمان وسازنده دو فیلم در حمایت از اغتشاشگران می باشد وی در حمایت از اغتشاشگران آثار خود را در جشنواره کن هم نمایش نداد. وی در این فیلمها تصویر سیاه و زشتی را از ایران به نمایش گذاشته است .
8)حسن صلح جو :
صلح جو بیشتر به عنوان تهیه کننده bbc فارسی شناخته می شود اما تولیدات کوتاهی را در زمینه سینما در جشنواره های جهانی به نمایش گذاشته است.
9)رضا علامه زاده:
علامه زاده اکنون برای خیلی از سینماگران شناخته شده است . البته این شناخت نه از توانایی های وی در فیلمسازی، بلکه بخاطر موضع گیری های وی نسبت به نظام !وی در آخرین مصاحبه اش با رادیو زمانه اکران فیلم به رنگ ارغوان را حقه نظام برای کشاندن مردم به سینماها دانسته است.
10)مرجان ساتراپی:
ساتراپی با ساختن انیمیشن ضد ایرانی پرسپولیس علاقه خود را نسبت به ایرانی بودنش ثابت کرد! او بعد از ساختن این فیلم مورد توجه بسیاری از دشمنان نظام قرار گرفت. تا به عنوان یک فیلمساز ضد ایرانی شناخته شود. این انیمیشن چیزی از انیمیشن 300کم نداشت !
11)سیروس نورسته
13و12)ناهید و ستاره پرسون (سوئد)
این 3 نفر بیشتر بیانیه سیاسی بر علیه ایران می دهند تا فیلم بسازند و حضور پر رنگی در شبکه های خارجی دارند. حضور آنها در زمان اغتشاشات بسیار پر رنگ تر از زمانهای دیگر است .
14)سپیده فارسی:
فارسی که پیشتر در ایران فیلم می ساخت در زمان اغتشاشات فیلمی را ساخت که خودش عنوان کرده این فیلم را با گوشی موبایل ساخته است .در این فیلم زوایایی از این اغتشاشات مورد توجه فارسی قرار گرفته بود که باعث دعوت فیلمش به نقاط مختلف دنیا و عرض اندام وی شد. فارسی چندی پیش در جشنواره ای که در دبی برگزار می شد حضور داشت.
البته دراین میان فیلمسازانی چون محمد حقیقت مقیم فرانسه،امیر نادری ،رضا بدیعی(آمریکا)، جمشید گلمکانی، بابک پیامی و رامین بحرانی حضور دارند که اطلاعات جامعی نسبت به مواضع اعتقادی و سیاسی آنها در دست نیست.
لازم به ذکر است، جواد شمقدری معاون امورسینمایی چندی پیش در گفت وگویی با با شبکه تلویزیونی جام جم از فیلمسازان ایرانی خارج از کشور برای ساخت فیلم درایران دعوت به عمل آورده است
سرنوشت ایرج قادری بلاخره معلوم میشود
"کلک نزن خوشگله" ,"صلات ظهر " و "کوچه مردها " از آثار شناخته شده سعید مطلبی کارگردان فیلم سینمایی "پنجمین سوار سرنوشت "می باشد.
هنوز خبری از محتوای این فیلم منتشر نشده اما در خلاصه آن آمده است که این فیلم ماجرای جوان ورزشکاری (محسن )است که ساواک برای اینکه مانع فعالیتهای وی شود او را معتاد می کند.محسن يك شب درحال چاپ اعلاميه به محاصره مأموران ميافتد و پس از درگيري دستگير ميشود و ....
رقصیدن هم وقتی دارد
پس از اين اتفاق رئيس صدا و سيما در تازه ترين جلسه مديران سازمان، به شدت از اين بي دقتي ناظرين پخش و عوامل شبكه يك اظهار نارضايتي كرده و آنان را توبيخ كرده است.
گفتني است كه سريال "در چشم باد" از سريال هاي موفق سیماست که نگاهی تاریخی به دوران قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی دارد و توانسته مخاطبان زیادی را با خود همراه نماید.
انتفاد شدیداللحن از جشنواره تئاتر
شنواره هم شده است منبع درآمدي براي افرادي خاص. اين را ديگر همه مي دانند. همه به هم نان قرض مي دهند. مگر اختتاميه را نديدي چقدر ضعيف بود. در واقع يکي از ضعيف ترين اختتاميه هاي اين بيست و هشت دوره جشنواره فجر بود. نه يک مجري درست و حسابي که بتواند حرف بزند و يا حداقل جلوي صد نفر قبلا اجرا کرده باشد. با آن اجراي ضعيف که اختتاميه را به مضحکه گرفته بود.
اين چه اختتاميه آماتوري اي بود که تحويلمان داديد؟ آن قدر کارشان در کل جشنواره و به تبع آن اختتاميه ضعيف بود که مي خواستند سرو ته اختتاميه را در عرض کمتر از يک ساعت هم بياورند و تمامش کنند. آن هم از جايزه ها که بين خودشان تقسيم شد. آقا چقدر از همديگر در طي اين سال ها تشکر و تقدير مي کنيد. آن هم از صحبت هاي آقاي اصغر همت. وزير ارشاد واقعا حرف هاي بسيار درستي زدند و من با خود مي انديشيدم که مگر وزير ارشاد چه گفت: که آن گونه جوابش را دادند؟ وزير گفت: فرصت ها و بودجه درست تقسيم شود. ايشان گفتند چقدر هملت و شکسپير و موليرو بکت و برشت و... ما در ادبيات خودمان اقيانوس بيکراني از شخصيت ها و قصه ها و... داريم که هنوز به آنها نپرداخته ايم و بايد بپردازيم تا نسل جوان و نوجوان با آنها آشنا شود و جهانيان آنها را بشناسند. ايشان حرف دل ما (منتقدين) را زد که سال هاست مي گوييم و مي نويسيم اما کسي برايش تره هم خرد نمي کند. آقاي همت روي صحنه گفت: جناب آقاي وزير، شکسپير و آثارش، مولير و بکت و برشت... تعلق به همه جهانيان دارند و مال کشور خاصي نيستند، اينها بر تارک ادبيات جهان مي درخشند و... بايد گفت: جناب آقاي همت عزيز، اتفاقا آقاي وزير درست گفت: در طي اين چندين سال که اين همه آثار درخشان ادبيات نمايشي جهان را کار کرديم کجا را گرفتيم؟ ديگر دارد حالمان از اين همه آثار درخشان به هم مي خورد. تازه همين اجراها را هم که بعضا کپي مي کنيم. مگر همين آقاي شکسپير رمئو و ژوليت را از کجا گرفته است؟ آيا شبيه ليلي و مجنون نيست. ما که از اين دست داستان هاي عاشقانه در ادبيات خودمان بسيار داريم. مگر ليرشاه شبيه همان داستان حکيم ابوالقاسم فردوسي که در همين جشنواره شاهنامه اش را آن گونه اجرا کردند، نيست؟ داستان فريدون و تقسيم کشور بين پسرانش، سلم و تور و ايرج. مگر آشيل آن رويين تن يوناني همان اسفنديار رويين تن نيست؟ ما آن قدر داستان و قصه در ادبيات فولکلور و ادبيات مکتوب مان داريم که مي توانيم سال هاي سال کار کنيم و تمام نشود. راستي مگر قلعه حيوانات را به نوعي از کليله و دمنه نگرفته اند؟
چه راحت شکسپير را بر تارک ادبيات جهان مي نشانيد؟ زماني که حتي انگلستان وجود خارجي نداشت ما ايرانيان بر تارک ادبيات جهان مي درخشيديم، حالا آنها شده اند کل ادبيات جهان؟ من نمي گويم نبايد کار کرد اما هميشه براي ما مرغ همسايه غاز بوده است.
ابوريحان قرن ها قبل از گاليله ثابت کرده بود که زمين گرد است و به دور خورشيد مي چرخد. بعدا برشت در نمايشش اين کشف را به نام گاليله ثبت کرد. البته قبلا اروپايي به نام گاليله ثبت کرده بودند.
برشت از جنبه سياسي مذهبي به اين نمايش پرداخت. الحمدالله گاليله را هم که آقاي فرهنگ دارند کار مي کنند. بگذريم. به هر حال بايد گفت چنان جشنواره اي، چنين اختتاميه اي را هم مي خواهد. بايد به هر حال همه چيز اين جشنواره به هم بيايد. اميدوارم فکر اساسي و جدي اي در خصوص جشنواره فجر بشود.
از پذيرش متون گرفته تا بازبيني و بازخواني نمايش هاي تهراني و شهرستاني و دعوت از ميهمانان خارجي و برنامه هاي جنبي و کارهاي سفارشي و افتتاحيه و اختتاميه.
من گلپایگانی و انیمیشن درمدیریت جدید
بهتر است اول مطلب را نقل کنم
باز این دوست تازه وارد (البته جسارت نشه منظورم در حیطه انیمیشن است) جناب استاد محمد تقی فهیم که هر بار با مطالب انتقادیش ما را سرگرم میکنند اینبار قدم مسئو.لان جدید را ارج نهاده اند. ولی خداییش این یکیش خوندنی است از بس تعریف و تمجید مدیران سینمایی وقتو ورئیس جدید مرکز گسترش توش اومده یخوده شیرینی مطلب انتقادی اش ! دهن آدمو میزنه ..خودتون بخونین و درس عبرت بگیرن !
حق با دوستان است چرا که پس از دوسال نوشتن همین سلسله مطالب برای اولین بار خواستم پیش داوری نکنم و از حضور مدیریت جدید استقبال کنم . ضمن اینکه چون تیم جدید خصوصا شفیع اقامحمدیان را میشناسم مشروط قصد حمایت کردم . مثلا همین اقاشفیع سالها کار مطبوعات کرده و چندین فیلم بلند وکوتاه ومستند ساخته واز همه مهمتر مدیریت کرده و ایضا تحصیل کرده فرانسه است و زبان دان و... خب حالا حق دارم بااین پیشینه حمایت کنم یانه مگر اینکه درعمل چیز دیگری ببینیم که انوقت باز هم مجله ای خصوصی بدون وامداری به کسی هست و اگر زنده بودم جبران میکنم انهم با عذرخواهی از دوستان خوب . همین .
حسین نطنزی نواختنم را شروع کرد
این را هم جدی نوشته ام که معلم ظرفیتش بالاست . خصوصا که ادمی صنفی است و همواره طرف بچه های مطبوعات بوده و دلسوزی کرده است. این ارزش کمی نیست . ضمنا کار بلدی ادمها حسادت برانگیز است . انشاالا که اقای نطنزی به ادمهای کاربلد دلسوزی مانند معلم حسودی نخواهند کرد .
خبرخوش خصوصا برای پروژه بازان
خبرگزاری مهر: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مشهد گفت: | |
بودجه جاری و عمرانی بخش فرهنگ تهران در سال جاری به ترتیب 280 و 40 میلیارد تومان است و این رقم در سال آینده 340 و 135 میلیارد تومان خواهد بود و این افزایش اعتبار برای استانها خیلی بیشتر است به طوریکه در برخی موارد افزون بر صد درصد جهش را شاهد هستیم. |
مشکل سینمای ایران ممیزی نیست
تجربه جشنواره فیلم فجر و ماجرای رفع توقیف از فیلمهایی که سالها پشت خط اکران مانده بودند نشان داد تنها مشکل این سینما ممیزی نیست، سینمای ایران برای زنده بودن و زنده ماندن نیاز به سیاستگذاری شفاف و همدلی مسئولان با سینماگران دارد
یادداشت علی افشار . جوسازی علیه داوران جشنواره فیلم فجر
نگارنده معتقد است كه اتفاقا در بيست و هشتمين دوره جشنواره فيلم فجر، اهداي جايزه بهترين فيلم و كارگرداني به يك فيلم (به رنگ ارغوان) بيش از هر چيز نشان حرفهاي بودن داوري جشنوارهاي است كه بنا به عادتي اشتباه و بر اساس فرمول «تقسيم جوايز» سالها عادت كرده بوديم كه فيلمي كه سيمرغ كارگرداني را ميگيرد، سيمرغ فيلم را نگيرد و برعكس.
به عنوان مثال، در جشنواره بيست و هفتم؛ بهترين فيلم: ترديد و بهترين كارگرداني: درباره الي...، در جشنواره بيست و ششم؛ بهترين فيلم: به همين سادگي و بهترين كارگرداني: آواز گنجشكها، در جشنواره بيست و چهارم؛ بهترين فيلم: به نام پدر و بهترين كارگرداني: اصغر فرهادي، در جشنواره بيست و سوم؛ بهترين فيلم: خيلي دور خيلي نزديك و بهترين كارگرداني: بيد مجنون، در جشنواره بيست و دوم؛ بهترين فيلم: مهمان مامان و بهترين كارگرداني: احمدرضا درويش، در جشنواره بيست و يكم؛ بهترين فيلم: ديوانهاي از قفس پريد و بهترين كارگرداني: اينجا چراغي روشن است و در جشنواره بيستم؛ بهترين فيلم: خانهاي روي آب و بهترين كارگرداني: من ترانه 15 سال دارم معرفي شدند و تنها در بيست و پنجمين دوره جشنواره، فيلم «روز سوم» هر دو سيمرغ را در حالي برد كه در آن سال، بنا به نظر كارشناسان، تعداد فيلمهاي مطرح جشنواره به تعداد انگشتان يك دست هم نميرسيد...
پرسش اينجاست كه آيا داوري جشنواره امسال رنگ و بوي «تخصص» و «قاطعيت» ميدهد يا عملكرد داوران دورههايي از جشنواره [كه بنا به ملاحظات مختلف يا رانتخواهيها يا «سياست كلي تقسيم جوايز»] نميتوانستند وقتي سيمرغ بهترين كارگرداني را به «درباره الي...» ، «چهارشنبه سوري»، «من ترانه 15 سال دارم» ميدهند، سيمرغ بهترين فيلم را به كارهاي ضعيفتر از اين فيلمها اهدا نكنند يا برعكس، وقتي از نگاه اين داوران، «مهمان مامان» بهترين فيلم دوره بيست و دوم ميشود، سيمرغ بهترين كارگرداني را به فيلم ديگر اهدا نكنند.
داوري در جشنواره بيست و هشتم از آنجا ميتواند دشوارتر ارزيابي شود كه به هر شكل، تنوع موضوعي و ساختاري در فيلمهاي برجسته اين دوره [مثل به رنگ ارغوان، شب واقعه، طلا و مس، هفت دقيقه تا پاييز، چهل سالگي، عصر روز دهم، ملك سليمان، نفوذي، طهران تهران، سنگ اول، لطفا مزاحم نشويد و (...)] دست داور و هيأت داوران را براي قضاوت بيدردسر ميبست، اما داوران بيادعاي فجر امسال، آنجا كه بحث تقسيم جايزه بين فيلمهاي برجسته صورت ميگيرد، به جاي آن كه كترهاي تصميم بگيرند، از در تخصصي وارد ميشوند و در بخش فني بيشتر جوايز را به درستي به «ملك سليمان» ميدهند، سيمرغ فيلمنامه اقتباسي را از بين چند فيلمي كه اقتباسي بودهاند، به «چهل سالگي» اهدا ميكنند و به عنوان مثال در رشتههاي بازيگري به بازيهاي ديدهنشدهاي چون «سنگ اول» و «لطفا مزاحم نشويد» توجه ميكنند و نشان ميدهند كه آنقدر حرفهاي و سردوگرم چشيده هستند كه قضاوت بر اساس معيار عدالت و تخصص، برايشان از «تسليم شدن به هياهو» مهمتر باشد.
در مابقي رشتهها هم؛ مثل حضور قدرتمند «نگار جواهريان» در «طلا و مس» و فيلمنامه «شب واقعه»، بين بيشتر منتقدان، داوران و مخاطبان جشنواره اتفاق نظر وجود دارد و نيز توجه به «آل»، «هفت دقيقه تا پاييز» و ساير آثار به جا و ميشود گفت بهاندازه بوده است.
قصد دفاع بيمنطق از برگزيدههاي فجر 28 نيست اما ميشد - و قطعا ميشد- با ملاحظات صرفا مضموني توجه بيشتري به برخي فيلمها مثل «بيداري روياها»، «شكارچي شنبه» و «نفوذي» داشت كه در آن صورت معلوم نبود چه بر سر هيأت داوران ميآيد! ميشد بيتوجه به پيشداوريهاي اولين نشست خبري جشنواره و جوسازيها، «ملك سليمان» را با دستاويز اقدام براي رسيدن به «توليد استاندارد» در سينماي ايران به عنوان «بهترين فيلم جشنواره» معرفي كرد و اتفاقي هم نيفتد! ميشد به فيلمهاي «هفت دقيقه تا پاييز» و «كيفر» بيشتر توجه كرد كه در آن صورت هم به داوران اتهاماتي ديگر زده ميشد. ميشد -و انصافا ميشد- «بدرود بغداد» را در بخش مسابقه سينماي ايران ارزيابي كرد. ميشد اصلا پاي «هيچ» را خيلي راحت به اين بخش باز كرد كه در آن صورت شايد خيلي از داوريها جابهجا ميشد...
با اين وصف، چرا منتقداني كه داوري جشنواره بيست و هشتم را آنقدر بد ارزيابي ميكنند كه خواهان برپايي «آسيب شناسي داوري!!» شدهاند، وقتي به عنوان مثال در دوره بيست و سوم جشنواره و در حضور فيلمهايي خوبي چون «بيدار شو آرزو» و «كافه ترانزيت» جايزه ويژه هيات داوران به فيلم متوسط «جايي براي زندگي» رسيد، چيزي نگفتند و شلوغش نكردند؟ چرا در جشنواره بيست و دوم وقتي بازيهاي «ميهمان مامان» ديده نشد، كسي حرف از «آسيب شناسي» نزد؟ چرا در جشنواره بيست و يكم كسي نپرسيد كه كارگرداني «نفس عميق» شايستگي بيشتري براي دريافت سيمرغ داشته تا «اينجا چراغي روشن است»؟ اينها شايد سليقهاي باشد اما بايد بپذيريم كه ابهامات در دورههاي مختلف جشنواره وجود داشته و دارد.
اما پرسش اينجاست كه؛ چرا چشمهايي كه سالها داوريهاي گاه غيراستاندارد را نميديدند، حالا اينقدر حساس و دقيق شدهاند و چرا در دورهاي كه فيلم «ابراهيم حاتميكيا» به درستي مهمترين جوايز را از آن خود كرده، شمشيرها اينگونه خشن از نيام بيرون آمدهاند؟
آيا بهتر نيست به جاي خبر كردن «خانه سينما» براي دستوپا كردن نشست «آسيبشناسي داوري در جشنواره بيست و هشتم»، همين جا سرپايي به مداواي ذهنهايي بپردازيم كه بهخاطر حسرت عدم دريافت سيمرغ، به فكر تخريب داور و به هم زدن بازي افتادهاند؟
نويسنده: علي افشار
الماسي، برجي، براري، فهيم و ...داوران جشنواره اروند
هيات داوران بخشهاي فيلم، فيلمنامه، عكس و پوستر فيلم جشنواره منطقهاي سينماي جوان- منطقه سه اروند معرفي شدند.

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي انجمن سينماي جوانان ايران، هيات داوران بخش فيلم جشنواره «اروند» را هنرمنداني چون جهانگير الماسي، رضا برجي و اسماعيل براري تشكيل ميدهند كه قرار است 257 فيلم داستاني، 123 فيلم مستند، 47 فيلم تجربي، 24 فيلم پويانمايي (در مجموع 451 عنوان فيلم) را داوري كنند.
بر اساس اين گزارش، در بخش فيلمنامه هيات داوران متشكل از عزيزالله مشهدي، محمدتقي فهيم و مريم پوريامين تعداد 149 عنوان فيلمنامه ارسال شده به دبيرخانه جشنواره را بررسي و داوري خواهند كرد.
در بخش عكس و پوستر فيلم اسماعيل عباسي، يدالله عبدي و ابراهيم صافي هيات داوري اين بخش را تشكيل ميدهند و از ميان 76 قطعه پوستر و 844 عكس ارسال شده، آثار پذيرفته شده و برتر را انتخاب خواهند كرد.
جشنواره منطقهاي سينماي جوان اروند در بخشهاي مسابقه فيلم كوتاه، عكس، فيلمنامه و پوستر فيلم برگزار ميشود كه بخش فيلم اين جشنواره مسابقه آزاد، آئين مهر، چشمانداز سرزمين زيباي ما و چراغ راه و همچنين بخش جنبي در برگيرنده بزرگداشت، مرور آثار نشستهاي نقد و بررسي و ... است.
نهمين جشنواره منطقهاي سينماي جوان- منطقه سوم با عنوان اروند از 10 تا 12 اسفندماه در استان خوزستان، شهر آبادان با شركت هنرمندان فيلمساز، عكاس، فيلمنامهنويس و طراح پوستر استانهاي چهارمحال و بختياري، كهگيلويه و بويراحمد، تهران، قم، اصفهان، كرمانشاه، لرستان، همدان، ايلام و خوزستان برگزار ميشود.
چرا وبلاگ نویس شدم
جواب خیلی روشن است .درعرصه هنرسیاست زده حتی درمقام سردبیری که بالاترین و موثرترین پست رسانه است هم آدم نمیتواند با اختیار بنویسد یا ابراز نظر کند . ولی ازاین مهمتر اینکه درتریبون های عمومی وظیفه ومسولیت خیلی سنگین است که ادم را نسبت به راندن قلم حساس میکند و متولیانی که رسانه را به امثال من سپرده اند حق مدار میکند .
اما اینجا ...خیلی راحت میتوانم از علی معلم انتقاد کنم . اسم علی معلم را اوردم چون دربین ما ادم با ظرفیتی هست .
راستی هنوز خوب بلد نیستم . اشتباه زیاد دارم . هم تو تایپ هم کار با دستگاه . ولی یاد میگیرم . مثل اولهای مطلب نویسی روی کاغذ. دیگه نپرسین چرا
نگاه سیاسی به داوری جشنواره فیلم فجر
منوچهر محمدي معتقد است: مشكلات و ايرادات وارده به داوري بيستوهشتمين جشنواره بينالمللي فيلم فجر ناشي از تركيب نامتجانس هيأت داوري است.
اين تهيهكننده سينما در گفتوگويي با خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: اين تركيب كه ردپاي آن را در سلايق فيلمسازي متفاوت داوران، در طي سالهاي گذشته ميتوان ارزيابي كرد به طور طبيعي منجر به آشفتگي نظرات آنها و داوري فيلمهاي جشنواره نيز شده است تا جايي كه شنيده ميشود كه يكي از داوران صرفا در جهت اصرار براي اعطاء سيمرغ به يك فيلم و عدم پذيرش داوران ديگر، جلسهي داوري را به حالت قهر ترك ميكند يا داور ديگري هم ميگويد كه ما صبح روز اختتاميه ناچار شديم بعضي از جوايز را جابهجا كنيم.
محمدي معتقد است: به نظر من آسيبشناسي اين وضعيت داوري ميتواند براي سالهاي آتي به نفع سينماي ايران تمام شود.
اين تهيهكنندهي سينما گفت:پيشنهاد ميكنم داوران محترم در حضور چند منتقد بيطرف و صاحب صلاحيت و نمايندگاني از خانه سينما دلايل انتخابها و تصميمات خود را جهت شفافسازي آنچه كه در جشنواره فجر امسال رخ داد در معرض داوري افكار عمومي قرار دهند.
منوچهر محمدي در بخش ديگري از اين مصاحبه به ايسنا گفت: چنانچه داوري اين دوره از جشنواره آسيبشناسي نشود، بيش از آنكه جشنواره فيلم فجر محل همدلي سينماگران با هم و همچنين همراهي سينماگران با مسوولين سينمايي شود، سبب افتراق، جدايي و سوءظنهاي بيشتري خواهد شد.
اين تهيهكننده با اشاره به انتخاب فيلم «عصر روز دهم» در بخش نگاه ملي گفت: براي من به شخصه اين سوال بيپاسخ باقي مانده است كه چگونه داوران فيلمي را كه در هيچكدام از رشتههاي اصلي حتي در حد نامزدي شايسته انتخاب تشخيص ندادهاند، جايزه سيمرغ زرين دستاورد ملي به او ميدهند؟! به نظر بنده فيلمي كه اين جايزه مهم را دريافت ميكند، بايد قاعدتا از چند خصيصه مهم و قابل اعتنا برخوردار باشد.
محمدي در بخش پاياني اين گفتوگو با ايسنا مطرح كرد: وقتي از بين شش نامزد كارگرداني، چهار نامزد را به نوعي شامل دريافت جايزه ميكنند و به آنها ديپلم افتخار ميدهند، اساسا آيا ديگر داوري معني و مفهوم دارد؟! آنچه كه به نظر ميرسد، توزيع جوايز بنابر مصالح و ملاحظات بوده كه به هيچوجه سينماي ايران مستحق چنين رفتار كممايهاي نيست.
قوت های فیلم به رنگ ارغوان از زبان کارشناس مسایل امنیتی
وي خاطر نشان كرد: در فيلم به رنگ ارغوان اشراف اطلاعات جمهوري اسلامي به موضوعات امنيتي، استفاده از تكنولوژي در اطلاعات، قانون گرايي وزارت اطلاعات و برخورد مديران وزارتخانه با ماموري كه در جريان ماموريت مرتكب تخلف شده به نمايش درآمده و از طرف ديگر نشان داده دستگاه اطلاعاتي ما با ماموران اخراجي خود با ملاطفت برخورد مي كند و با وجود نظارت بر آنها، مانند سازمان هاي سياه اطلاعاتي دست به حذف فيزيكي نميزند.
حسينيان ادامه داد: به رنگ ارغوان قدرت جمهوري اسلامي در كشف اطلاعات و حفاظت از شهروندان حتي اگر افرادي خائن و وابسته به گروهكهاي نفاق باشند را نشان مي دهد و وفاداري نيروهاي اطلاعات به نظام جمهوري اسلامي تا آخرين لحظه را به نمايش گذاشته شده است.
رئيس كميسيون سياست داخلي و شوراهاي مجلس در بخش ديگري از گفتگوي خود با فارس به اشكالات فيلم به رنگ ارغوان اشاره كرد و گفت: در اين فيلم قدري نسبت به دانشجويان جفا شده و آنها را افرادي لاابالي و اهل عياشي نشان داده كه به نظرم نه ضرورت داشت به فيلم اضافه شود و نه ربطي به موضوع داشت و جزء حواشي فيلم است.
حسينيان با بيان اينكه "صحنه برخورد مامور اطلاعاتي با يكي از كساني كه در مسير ماموريت وي قرار داشت و احساس مي كرد مزاحمتي در مسير انجام وظيفه وي ايجاد كرده، خشونت آميز بود كه بهتر است اين بخش در اكران عمومي حذف شود "، متذكر شد: مي توان گفت 80 درصد فيلم به رنگ ارغوان بسيار مثبت بود و 20 درصد آن منفي بود كه اگر نقاط منفي برطرف شود فيلم بسيار مناسب و خوبي است.
از اين كارشناس مسائل امنيتي و سياسي درباره علت توقيف به رنگ ارغوان توسط وزارت اطلاعات دولت خاتمي سئوال شد كه او با ذكر اينكه استدلال وزارت اطلاعات خاتمي را نشنيده، توضيح داد: استدلال دوستان وزارت ارشاد دولت فعلي را نيز نشنيده ام اما با توضيحاتي كه قبل از اكران فيلم ارائه دادند، تصويري منفي نسبت به فيلم وجود داشت و از دوستان زيادي هم شنيده بودم فيلم مناسبي نيست اما بدون آنكه قصد تعميم نظرم را داشته باشم، برداشت مثبتي از آن دارم.
حسينيان افزود: در اين فيلم بسياري از ابعادي كه نشان داده شده، درست است و بنده هم معتقدم وزارت اطلاعات ما مجموعا از اول تا آخرش مجموعهاي است كه با همه نوساناتي كه داشته، از اشراف اطلاعاتي خوبي برخوردار است و زماني بوده كه آنقدر اطلاعات اين وزارتخانه غني بود كه يك تيم تروريستي كه از عراق حركت ميكرد، به خوبي رصد مي شد و عوامل تيم به محض ورود به مرز تحت نظارت قرار ميگرفتند و در حين عمليات در مركز دستگير ميشدند.
وي اضافه كرد: از طرف ديگر برخورد انديشه اي با متهمين در وزارت اطلاعات نكته بسيار قابل توجهي است كه به عنوان نمونه مي توان گفت بريدن اشخاصي چون نورالدين كيانوري و مسلمان شدن افرادي مانند احسان طبري و تنبه بسياري از سران نفاق كه دستگير شدند، محصول برخورد عاطفي و عالمانه با آنها بود.
"در بين افراد فوق الذكر كساني بودند كه حتي رژيم سابق با آن زندانهاي مخوفي كه داشت، نتوانسته بود آنها را تسليم كند ولي اين افراد در جمهوري اسلامي واقعا برگشتند و تسليم منطق و استدلال و رفتار متناسب با رافت اسلامي نيروهاي انقلاب شدند ".
رئيس مركز اسناد انقلاب اسلامي در پايان با تاكيد بر ضرورت توليد فيلمهايي در ژانر اطلاعاتي و امنيتي در كشور، گفت: سربازان گمنام امام زمان (عج) از خدومترين نيروها هستند اما به دليل نوع كار و محدوديتهايي كه وزارت اطلاعات با آنها مواجه است، ابهامات بسياري براي مردم نسبت به اين وزارتخانه وجود دارد و عدم شناخت باعث شده تصوير يك سازمان مخوف در اذهان شكل گيرد كه به نظرم براي آشنايي آنها با واقعيتها بايد فيلمهايي در اين عرصه توليد شود
افشاگری علی معلم درباره جشنواره فیلم فجر
معلم به خبرگزاری فارس گفته است
* ميتوانستم مثل خيليها حضورم در اختتاميه را منوط به دريافت جايزه كنم
وي در ادامه افزود: البته سليقه داوران را در مورد فيلم «آل» قبول دارم و هيچ اعتراضي هم در اين مورد نكردهام گرچه ميتوانستم مثل خيلي از افراد، حضورم در مراسم اختتاميه را منوط به دريافت جايزه براي اين فيلم كنم... كاري كه هنوز خيلي افراد آن را انجام ميدهند! اما با توجه به حسن نيتي كه در معاونت سينمايي و دبير جشنواره ديدم، اميدوارم فكري بشود تا در سال آينده هيأتهاي انتخاب و داوري با وضعيت بهتري كار كنند و مشكلاتي مانند امسال براي فيلمها پيش نيايد.
هشدار به شمقدری . امان از پز روشنفکری دوستان
ما را که انها به غلط جناح فلان میخوانند همیشه متهم کرده اند که بلد نیستیم یک مراسم خوب فرهنگی برگزار کنیم . یا به ابتذال میافتیم یا ... درحالی که همیشه خودشان کارهارا خراب کرده اندوعجیب که باز هم دوستان ما به جای عبرت گیری در جاهای مهم ازانها استفاده میکنند تا کارهارا خراب کنند و بگویند ما بلد نیستیم .
یعنی نمیشد یک مراسم بدون حاشیه های اینچنینی برگزار کرد و همه قوت های مشهود را اینجوری زیر سوال نبرد . حتما میشد اما امان از پز روشنفکری
تقلب درجشنواره فیلم فجر
به گزارش خبرآنلاین، علی معلم مجری مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر در بخش صدا به جای اعلام نام سیدعلیرضا علویان، صداگذار فیلم «آناهیتا» نام یکی دیگر از کاندیداها، حسین ابوالصدق صداگذار فیلم «آل» را اعلام کرد.
ابوالصدق هم روی سن آمد و جایزه را دریافت کرد. جالب آنکه علی معلم که خود، تهیه کننده فیلم «آل» است بعد از اعلام این جایزه قلابی اظهار خوشحالی کرد که داوران به صداگذاری فیلم آل توجه کرده اند!
این اقدام، شگفتی داوران و برگزار کنندگان جشنواره را برانگیخته است. بدین ترتیب نام ابوالصدق باید از فهرست جوایز صدا در تاریخ جشنواره حذف و نام علویان جایگزین آن شود.
قدردانی وزیر از معاون
سيدمحمد حسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بيان داشت: از سينماگران انتظار ميرود پاشنهها را براي حضور بيشتر در صحنه جهاني بالا كشند و آستينها را بالا زنند كه براي سرعت گرفتن در دولت دهم همه چيز مهياستف خصوصا آنگاه كه منشور دولت از زبان رئيس جمهوري مردمي و فرهنگي اعلام گشته است. به همين منظور دفتر حمايت از حقوق معنوي آثار هنرمندان ايراني با رويكرد اقتصاد هنر و عرضه فيلمهاي ارزشمند شده را در رايزنيهاي فرهنگي ايجاد خواهيم كرد.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در ادامه بيان داشت: تنوع مضامين و سوژههاي نو خصوصاً با حضور پررنگ جوانان، وادارم ميسازد كه از برادر عزيزم آقاي جواد شمقدري قدرداني كنم
اگر ایشان نبود تعجب داشت
خبرگزاري فارس: «علي معلم» تهيهكننده فيلم «آل» مجري اختتاميه جشنواره بيست و هشتم فيلم فجر شد.

به گزارش خبرگزاري فارس، پس از برنامه ويژه عبور قطار جشنواره «علي معلم» تهيهكننده فيلم «آل» از قطار نمادين جشنواره پياده شد و به عنوان مجري اختتاميه جشنواره بيست و هشتم فيلم فجر برنامه جشنواره را آغاز كرد.
استفاده از او به عنوان مدير و مجري جشن مجله دنياي تصوير از اتفاقات قابل توجه جشنواره امسال است.
برنده شدن که اینقدر حرف ندارد
در اين بخش فيلمهاي آل (علي معلم)، بدرود بغداد (مركز گسترش سينماي مستند و تجربي)، پرسه در مه (جواد نوروزبيگي - مركز گسترش سينماي مستند و تجربي)، ديگري (محمدعلي نجفي - مركز گسترش سينماي مستند و تجربي)، زندگي (همايون رضا عطاردي - شبكه 4 سيما) و نفوذي (جمال شورجه، حسن عليمرداني، بنياد سينمايي فارابي) نامزدهاي دريافت جايزه بودند.
در اين بخش «حسن عليمرداني» يكي از تهيهكنندگان فيلم به ايراد سخن پرداخت كه طولاني شدن سخنان وي موجب اعتراض حاضران شد
شمقدری جدی تر از همیشه
متشکرم دیگر تبریک نگویید
بعد از صنعت و تلویزیون کره ای ها جشنواره فیلم را هم بله

به گزارش خبرگزاري فارس، «هديش بيگدلي شاملو» كارشناس جلوههاي ويژه رايانهاي در نامهاي خطاب به «مهدي مسعودشاهي» دبير جشنواره بيست و هشتم فيلم فجر، نسبت به قرار گرفتن نام متخصصان جلوههاي ويژه كرهاي در فهرست نامزدهاي اين جشنواره اعتراض كرد.
در اين نامه آمده است: «دهه مياني بهمن ماه، هر ايراني آزادهاي را به بهمن سال 57 ارجاع ميدهد كه در آن فرياد استقلال خواهي اين ملت به ثمر نشست و آرزوي رهايي از سلطه، كه يكي از شعارهاي بنيادي اين انقلاب بود را به عمل آورد. از پس سالهايي كه جوانان اين خاك در پي كشف و نوآوري بر آمدند، امروز در حوزه سينما، نيروهاي خلاقي با پشتوانه فكري و فني پديد آمدند كه بدون حمايتهاي بخشهاي مختلف دولتي نظير بنياد سينمايي فارابي، به تنهايي و با سرمايهگذاري شخصي، از پس اين دو دهه تلاش در حوزه سينما و تلويزيون و بر اساس همان تفكر استقلال خواهانه به فعاليت مشغولاند.
امسال فعاليتهاي اينجانب، با همه موانع و مباحثي كه در خصوص جشنواره بيست و هشتم وجود داشته، بي دريغ صورت پذيرفته كه شاهد آن رساندن چند فيلم به جشنواره در دقايق پاياني و شرايط دشوار بوده است. ليكن با اعلام اسامي كانديدهاي بخشهاي مختلف، بلافاصله سوال بزرگي مطرح ميشود.
در ادامه مي خوانيم: در چند بخش از مسابقه سينماي ايران، فيلمها و عواملي با شرايط كاملا غيرعادلانه در كنار هم در ظرف قياس قرار گرفتهاند، چرا كه برخي از فيلمها با بودجههاي هنگفت، بعضا دهها برابر، مراحل آمادهسازي و فنيشان را در خارج از كشور، توسط عوامل فني و هنري غير ايراني انجام دادهاند كه اينك اين آثار در ميان كانديدها به چشم ميخورند.
آيا به راستي در روند قضاوت و بررسي فيلمها، نيم نگاهي به اين فاكتورها شده است؟ به طور مثال فيلمي كه با چندين برابر شرايط مالي و به همراه تيم غير ايراني شامل دهها نفر به عنوان جلوههاي بصري با در اختيار داشتن بهترين امكانات فني در خارج از ايران آماده شده، با فيلمي كه با هزينهاي اندك و با مديريت و اجراي يك نفر، به عنوان مسئول جلوههاي بصري در ايران و بدون هيچگونه حمايت دولتي ساخته شده، قابل رقابت و ارزشيابي در بخش مسابقه سينماي ايران است؟ آيا بهتر نبود كه اينگونه فيلمها كه در آينده هم شاهد ساخت آنها خواهيم بود، در بخش ديگري از جشنواره مورد توجه و تحسين قرار ميگرفت تا در بخش مسابقه سينماي ايران؟
بيگدلي شاملو در ادامه نوشته است: اينجانب با وجود نزديك به دو دهه فعاليت، تحقيق و صرف هزينههاي مادي و معنوي جهت ارتقا دانش فني جلوههاي بصري و اعتلاي سينماي ايران، ضمن استقبال از ورود متخصصين حرفهاي غير ايراني كه ميتوانند در خدمت اهداف بلند فرهنگي و آموزش عوامل سينماي ايران، صرفا در غالب كارگاه هاي آموزشي و نه مقام مقايسه، قرار گيرند، حق خود ميدانم كه اين گلايه را به نحوه داوري مسابقه سينماي ايران اعلام نمايم.
در ادامه ميخوانيم: اميدوارم كه ورود فناوريهاي نوين جلوههاي بصري بيشتر در زمينه آموزش نيروهاي داخلي باشد تا حضور در بخش رقابتي، همانگونه كه از صنايع داخلي ديگر نيز حمايتهاي لازم به شكلهاي مختلف، مانند عدم صدور مجوز ورود كالا به كشور و يا اعمال هزينههاي سنگين گمركي جهت واردات به عمل ميآيد. چرا كه روند فعلي ميتواند باعث دلسردي هنرمنداني كه در عرصه سينما در داخل كشور فعاليت مينمايند، شده و پايهگذار موجي براي استفاده از عوامل غيرايراني و ضربه خوردن جدي به سينماي ملي در سالهاي آتي باشد.