آتش در گلستان!

 

با گذشت5روز از شروع آتش سوزی در جنگل گلستان، ماموران موفق به خاموش کردن آن نشده اند.

کاریکاتور روز

طرح از ابوالفضل محترمی

معجزه قیچی

 کیوان کثیریان

می‌گویند کودک، یک انسان تکامل‌نایافته نیست؛ یک انسان کامل است در اندازه‌های کوچک! فیلم کوتاه را هم باید یک کالبد کامل دید که تمام اعضا و جوارح یک فیلم را دارد؛ منتها در مقیاسی کوچک‌تر. «قید زمان»ی که همیشه همراه فیلم کوتاه است، فرصت کوتاهی برای بیان مفاهیم در اختیار این نوع فیلم قرار می‌دهد. فیلم کوتاه باید همه چیز را در «کوتاه»ترین زمان ممکن جمع و جور کند؛ فرصتی برای توضیح و تفصیل ندارد و از این حیث چه در وجه مضمونی و چه در وجه ساختاری و تکنیکی نیازمند حذف تمام حشویات و زوائد و درازگویی‌هاست.

برای فیلم بلند معمولاً سقف زمانی قطعی نمی‌توان قائل شد. چه‌بسا فیلم‌‌هایی که مرزهای 180 دقیقه‌ای را نیز درنوردیده‌اند؛ ولی غالباً فیلم‌های بلند کمتر به کف 70 دقیقه نزدیک می‌شوند. قضیه درباره فیلم کوتاه تقریباً برعکس است. با آن‌که به فیلمی که مرز 50، 60 دقیقه را پشت سر بگذارد فیلم کوتاه نمی‌گویند؛ اما واقعاً فیلم کوتاه، کف ندارد. در فیلم کوتاه، پیراستن و هرس‌کردن آن‌قدر مهم می‌شود که تکنیک و محتوا را عملاً تحت‌الشعاع خود قرا می‌دهد.

ترومن کاپوتی، روزنامه‌نگار و نویسنده می‌گوید : «قیچی را بسیار به مداد ترجیح می‌دهم!» . در این‌جاست که زمان - همان زمان کوتاه- به داد فیلم می‌رسد. سازنده فیلم کوتاه، هر چه از توضیحات اضافه و زمان‌بر بیشتر دوری کند، راحت‌تر، سریع‌تر و شفاف‌تر حرفش را به بیننده ارائه می‌دهد و امکان بیشتری برای ضربه‌زدن بر مخاطب و تأثیرگذاشتن بر او دارد. چرا که گاه، آن‌چه همچون پرده‌ای، معنا و فرم زیبا را در برمی‌گیرد و مانع تأثیر‌گذاری مورد نظر صاحب اثر می‌شود؛ همین طول زمان است؛ البته از نوع ممِلّ‌اش! قرار نیست وارد بحث «اطناب مملّ و ایجاز مخل» شوم چرا که به نظرم این مسئله جزو بدیهیات است. طبیعتاً کوتاهی زمان اگر قرار باشد مانع انتقال معنا شود و دست و پای صاحب اثر را ببندد؛ مخلّ است. نکته دیگر این‌که قاعدتاً مضمون فیلم کوتاه نیز نمی‌تواند آن‌قدر چاق و فربه باشد که در آن لباس جمع و جور زمان، تنگ و چسبان نشان دهد. 

فیلم‌نامه‌نویس فیلم کوتاه هم فرصت چندانی برای نوشتن گفت‌و‌گو‌های مطول ندارد. به طریق اولی شخصیت‌ها باید آن‌قدر مختصر و مفید حرفشان را بزنند که دیگر نتوان کلمه‌ای را از دیالوگ‌هایشان حذف کرد؛ بدون آن‌که به اطلاعات یا شخصیت‌ها لطمه‌ای وارد آید.

در عین حال این دیالوگ‌های کوتاه و به دور از ‌دراز‌گویی باید تأثیر دراماتیک خود را حفظ کنند. به لحاظ ساختار ادبی فیلم‌نامه - و حتی ساختار تکنیکی و فنی- فیلم کوتاه، به کلی تابع قواعد سبک ادبی مینی‌مالیزم است. شکار و به‌تله‌انداختن یک لحظه، یک نقطه عطف (یا اوج) مشهود و پر‌رنگ و استفاده به‌هنگام و موثر از تکنیک‌هایِ منجر به غافل‌گیری از ویژگی‌هایی است که معمولاً این شانس را پیدا می‌کنند که بارها و بارها در مراحل مختلف با قیچی به جان فیلم‌هایشان بیفتند بی‌آنکه نگران کمترشدن تایم فیلم‌ از حد نصاب باشند و این یعنی معجزه قیچی.

کیمیایی در کنار دوبلورهای فیلم جرم

 

«جرم» فیلم تازه مسعود کیمیایی به دلیل پرداخت به موضوعات دهه 50 و زنده کردن خاطرات قدیمی سینمادوستان با مدیریت دوبلاژ خسرو خسروشاهی دوبله می‌شود.

عموهای فیتیله‌ای در لباس احرام

 

علی فروتن، محمد مسلمی، حمید گلی که به عموهای فیتیله‌ای مشهورند با لباس احرام اعمال حج را به جای آوردند...

 

بازیگران برنامه فیتیله در لباس احرام

عکس‌ از پایگاه اطلاع‌رسانی حج

«هری پاتر» در اولین  2/61 میلیون دلار فروخت

تازه‌ترین فیلم مجموعه سینمایی «هری پاتر» جمعه در اولین روز نمایش در آمریکای شمالی 2/61 میلیون دلار به دست آورد.

 با توجه به فروش روز اول «هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت 1» انتظار می‌رود این فیلم بهترین افتتاحیه این مجموعه سینمایی را به نام خود ثبت کند.

رکورد بهترین فروش سه روز اول فیلمی از مجموعه «هری پاتر» فعلا در اختیار «هری پاتر و جام آتش» است. این فیلم سال 2005 در نخستین هفته نمایش 7/102 میلیون دلار فروخت. انتظار می‌رود «یادگاران مرگ» تا پایان روز یکشنبه این رکورد را جابجا کند.

فیلم جدید «هری پاتر» که در 4125 سینما در آمریکا و کانادا روی پرده رفته با فروش روز اول خود در فهرست بهترین افتتاحیه‌های تاریخ سینما در رده پنجم قرار گرفت. «ماجرای دنباله‌دار گرگ و میش: ماه نو» (7/72 میلیون دلار)، «ماجرای دنباله‌دار گرگ و میش: خسوف» (5/68)، «شوالیه تاریکی» (2/67 میلیون دلار) و «ترانسفورمرها: انتقام کشته‌شدگان» (62 میلیون دلار) به ترتیب بیشترین فروش روز اول را بنام خود ثبت کرده‌اند.

فروش 2/61 میلیون دلاری «هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت 1» در روز اول برای خود مجموعه یک رکورد بود. رکورد قبلی را «هری پاتر و شاهزاده دورگه» در اختیار داشت که پارسال در اولین روز 2/58 میلیون دلار به دست آورد. فروش روز اول «یادگاران مرگ» شامل 24 میلیون دلار فروش نیمه‌شب پنجشنبه بود.

مجموعه سینمایی «هری پاتر» بر مبنای کتاب‌های موفق جی. کی. رولینگ ساخته شده است. شش فیلم اول «هری پاتر» در مجموع حدود 4/5 میلیارد دلار در دنیا فروش داشتند.

تریلر «توقف‌ناپذیر» به کارگردانی تونی اسکات که هفته پیش در صدر جدول قرار گرفت، در دومین جمعه نمایش 49 درصد تماشاگران خود را از دست داد و با چهار میلیون دلار در رده دوم قرار گرفت. انیمیشن سه‌بعدی «مگامایند» با صدای ویل فرل هم با 7/3 میلیون دلار فروش فیلم سوم شد.

کمدی «روز تولد بچه» با بازی رابرت داونی جونیر و زاک گالیفیناکیس و فیلم تازه اکران‌شده «سه روز آینده» با بازی راسل کرو فهرست پنج فیلم پرفروش روز جمعه را کامل کردند.

تایوانی‌ها جوایز اسکار چینی را درو کردند

 

 دو فیلم هنری تایوانی جوایز اصلی چهل و هفتمین دوره جوایز اسب طلایی شدند که از آن به عنوان اسکار کشورهای چینی‌زبان یاد می‌شود.

به گزارش خبرآنلاین، مراسم این دوره جوایز اسب طلایی روز شنبه در شمال تایوان برگزار شد و چانگ تسو- چی، کارگردان تحسین‌شده تایوانی با درام خانوادگی «وقتی عشق می‌آید» برای دومین بار جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد.

فیلم او که در 14 رشته نامزد دریافت جوایز اسب طلایی بود در بخش فنی نیز دو جایزه دیگر دریافت کرد. تسو- چی سال 2002 نیز با درام «بهترین دوران» برنده جایزه بهترین فیلم شد.

چانگ مونگ- هونگ دیگر فیلمساز تایوانی هم در کمال شگفتی برای فیلم «پرتره چهارم» جایزه بهترین کارگردان را دریافت کرد. او در این بخش رقبای قدرتمندی چون تسو- چی و تدی چان («محافظان و آدمکشان») را پیش رو داشت.

«پرتره چهارم» که به مضامینی چون کودک‌آزاری و فحشا می‌پردازد، همچنین برنده جوایز بهترین فیلم تایوانی سال و بهترین بازیگر زن نقش مکمل (هو لی از چین) شد.

فیلم کنگ‌فویی و بسیار پرفروش «محافظان و آدمکشان» که در 9 بخش بخت دریافت جایزه را داشت، تنها با یک جایزه بهترین چهره‌پردازی و طراحی لباس مراسم را ترک کرد. این در حالی است که منتقدان از فیلم تدی چان بسیار استقبال کرده‌اند.

ایتن جوان، خواننده پاپ تایوانی و مدل سابق برای بازی در فیلم گانگستری و پرفروش «مونگا» جایزه بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد. او برای دریافت جایزه این بخش سه بازیگر کهنه‌کار چینی را شکست داد. «مونگا» که به نمایندگی از تایوان در بخش فیلم خارجی اسکار 2011 حضور دارد، درباره جنگ گروه های تبهکار در منطقه وانهوا در تایپه سال های 1980 است.

جایزه بهترین بازیگر زن به لو لیپینگ برای فیلم «میمون شهری» اعطاء شد. این فیلم درباره یک مادر تنها  و پرتلاش است که باید با پسر شورشی خود دست و پنجه نرم کند. تانگ وی و زو فان بازیگران چینی و سیلویا چانگ کارگردان و بازیگر تایوانی دیگر نامزدهای این بخش بودند.

وو پنگ-فون بازیگر تایوانی که بیشتر در تئاتر فعال است برای کمدی سیاه «هفت روز در بهشت» درباره آیین منحصر به فرد تدفین در تایوان، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد مکمل شد.

سامو هونگ طراح سرشناس هنگ کنگی برای فیلم «ایپ من 2» جایزه بهترین طراحی صحنه‌های حادثه‌ای را گرفت. او پارسال هم برای «ایپ من» جایزه این بخش را دریافت کرد. تو دو- چی برای «مونگا» برنده جایزه بهترین جلوه‌های صوتی شد و پسرش پاتریک تو جایزه بهترین فیلم کوتاه را برد تا برای اولین بار در تاریخ برگزاری جوایز اسب طلایی یک پدر و پسر همزمان برنده جایزه شوند.

بیش از 30 فیلم بخت دریافت جوایز چهل و هفتمین دوره جوایز اسب طلایی را داشتند که نحوه برگزاری آن مانند جوایز آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در آمریکاست، اما برندگان توسط یک هیئت داوری شبیه جشنواره کن انتخاب می‌شوند.     

جوایز اسب طلایی به فیلم‌های چینی‌زبان از کشورهایی چون تایوان، مالزی، سنگاپور و  چین شامل هنگ کنگ و ماکائو اعطاء می‌شود. زمانی این جوایز تنها به فیلم‌های تایوانی اهدا می‌شد، اما از دهه 1990 به بعد فیلم‌های خارج از تایوان نیز می‌توانند برای دریافت جوایز اسب طلایی رقابت کنند.

تکلیف حبیب روشن شد

همین چندی پیش بود که بحث بر سر بازگشت "حبیب"، یکی از خواننده های خارج از کشور بالا گرفت و با تایید و تکذیب های فراوانی مواجه شد و بخش عمده ای از مدیران ارشاد نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و بعضا فعالیت هنری وی در ایران را نیز تکذیب نمودند!

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان، اما پس از چندی که به قول خودمانی آبها از آسیاب افتاد! مجوز اولین کاست این خواننده صادر شد، تا اولین خواننده لس آنجلسی در ایران مجوز فعالیت بگیرد.

اما در همین رابطه شاید بیان چند نکته خالی از لطف نباشد:

1. مجوز برای خواننده ای صادر می شود که 30 سال فعالیت خوانندگی خود را در لس آنجلس سپری کرده و همگام با سایر همکاران خود در لس آنجلس و سایر مراکز عیش و نوش، در کنسرت های مختلف به هنرنمایی پرداخته و کلیپ هایش خوراک شبکه های ماهواره ای لس آنجلسی بوده است.

2. در حالی برای این خواننده مجوز صادر می شود که برخی از افراد مستعد در این عرصه در داخل کشور، بنا بر برخی اعمال سلیقه ها از مجوز مذکور محروم بوده و به موسیقی زیر زمینی روی آورده اند. در همین زمینه بایستی متذکر شد که ای کاش تکاپویی که برخی افراد برای صدور مجوز به این شخص به کار بستند را در مسیر هدایت نسل جوان و پاک داخل کشور به کار می بردند، تا از انحراف موسیقی داخل کشور جلوگیری می شد.

3. اظهار امیدواری می شود با صدور این مجوز فتح بابی برای ورود سایر خواننده های لس آنجلسی باز نشود. هر چند به نظر می رسد برخی افراد در این مسیر در حال واژگونی قطار ارزشها از روی ریل اصلی هستند!

4. در میان خیل هنرمندان ارزشی و مستعد داخل کشور که شرایط مالی تولید آلبوم موسیقی را نداشته و از کمک‌های مسؤولین نیز بی بهره اند، تلاشهای پشت پرده برای فعالیت خواننده ای که اشعار سیاسی نیز در کارنامه درخشان(!) خود دارد، آیا حرکتی نمایشی است و یا حرکتی دلسوزانه برای اعتلای هنر اسلامی!

فتنه 88 در سریال "مختارنامه"

حجت‌الاسلام قاسم روان‌بخش دبیر سیاسی هفته‌نامه «پرتو سخن» و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در آخرین مطلب وبلاگ خود در مقایسه فتنه 88 با سریال "مختارنامه" نوشته است:

سريال مختارنامه که خوشبختانه به پر بيننده‌ترين سريال تلويزيوني تبديل شده، داراي پيام‌هاي سياسي خوبي است که بعضي‌ها را خيلي نگران مي‌کند، و ممکن است کساني که منافعشان به خطر بيفتد اين گونه تحليل کنند که اين سريال هم مثل سريال حضرت يوسف (ع) جهت‌دار ساخته شده است!

درباره سريال حضرت يوسف (ع) سايت‌هاي طرفدار فتنه نوشتند که اين سريال به حمايت از احمدي‌نژاد ساخته شده؛ زيرا کارهاي يوسف به کارهاي احمدي‌نژاد شباهت دارد. غافل از اين‌که اين احمدي نژاد است که برخي کارهايش شبيه به حضرت يوسف (ع) است. درباره سريال مختارنامه نيز با اين که بيش از 10 سال پيش کليد خورده، ممکن است ميرباقري را متهم کنند که اين سريال را ناظر به فتنه عميق 88 و نقش آفرينان آن ساخته است. ولي حقيقت اين است که وقتي تاريخ به تصوير کشيده مي‌شود، آدم‌هاي امروزي نيز در آيينه آن به راحتي قابل رؤيتند.

1. سبزپوشان فريبکار؛
در هنگام پخش فيلم «مختارنامه»، وقتي ابن زياد لباس سبز پوشيد، خود را به‌جاي امام حسين (ع) جا زد و وارد دارالاماره شد، مردم به ياد سبزپوشاني افتادند که در سال 88 با نماد سبز و با عنوان اين‌که اين نماد اهل بيت (ع) است، مي‌خواستند مردم را فريب دهند.

سبزپوشان ديروز با نماد سبز مي‌خواستند اين‌گونه وانمود کنند که خود امام حسين‌اند؛ به همين دليل از استقبال گسترده مردم کوفه برخوردار شدند و با اين نيرنگ بر کوفه تسلط يافتند. سبزپوشان امروز نيز با درس گرفتن از ابن زياد درصدد بودند اين‌گونه وانمود کنند که به دنبال تحقق آرمان‌هاي امام (ره) و انقلاب‌ هستند و مي‌خواهند مکتب گران‌سنگ سبز اهل بيت (ع) را پياده کنند. ولي مردم راه آن‌ها را بر کاخ رياست جمهوري بستند و به آن‌ها رأي اعتماد ندادند؛ زيرا فهميدند که سبزشان سبز اموي است.

2. خواص بي بصيرت و ساکت؛
وقتي چهره‌هايي مثل سليمان بن صرد خزاعي در برابر نماينده امام حسين (ع) سکوت کردند و مسلم را تنها گذاشتند و عملاً زمينه را براي انشقاق شيعيان در برابر ابن زياد فراهم کردند، وضعيت خواص ساکت عصر ما نيز روشن شد. اگر امثال سليمان بن صرد سکوت اختيار نکرده بودند، ابن زياد نمي‌توانست به اين راحتي بر کوفه مسلط شود. خوشبختانه مردم ما از اين سکوت خواص دچار انشقاق نشدند و راه امام خويش را به درستي پيمودند و فتنه‌گران را ناکام گذاشتند.

3) لشکر زر، زن و...
ابن زياد براي شکست مقاومت مسلم و لشکر کوفي از 3 ابزار استفاده کرد: [نخست] آخوند دنياطلب و پول پرست مثل شريح قاضي؛ ديگري طلا و جواهرات، و سوم لشکر پر عاطفه زنان. در نتيجه مقاومت در هم شکسته شد و ابن زياد بر اوضاع تسلط يافت. با نگاه به مواضع سياسي برخي سياسيون در فتنه اخير همان سياست‌ها در اذهان تداعي مي‌شود.

پول‌هاي کلاني که از عربستان، انگليس و آمريکا براي سران فتنه مي‌آمد و ميان برخي عوامل آن‌ها توزيع مي‌شد و پول‌هاي کلاني که از بيت المال برداشت شده بود، همه يادآور اجراي همان سياست است. فراموش نمي‌کنيم که يکي از سران کليدي فتنه در مشهد در جمع دانشجويان همان عبارت کليدي ابن زياد را به کار برد و گفت: «زنان نيمي از جمعيت کشور را تشکيل مي‌دهند. اگر دختران دبيرستاني و دانشگاهي وارد عرصه شوند، هيچ کس نمي‌تواند جلوي آن‌ها را بگيرد.» و به اين طريق کد مي‌داد که بايد لشکر زنان را وارد ساخت. البته ورود اين‌گونه زنان از خانواده يکي از آن‌ها، آغازي بر همان حرکت بود که نتيجه نداد. زنان ايراني نشان دادند که ميان آن‌ها با زنان کوفي بسيار فاصله است؛ چنان‌که ميان مردانشان نيز فاصله بسيار زياد است.

نقش شريح قاضي در فتنه و از بين بردن هاني و شکست مسلم بي بديل است؛ زيرا مردم به اين لباس اعتماد داشتند و به همين دليل فريب او را خوردند. در فتنه اخير نيز دشمن براي مقابله با رهبر عزيز و امام مسلمين، نقش اصلي را به برخي از روحانيوني داد که بتوانند به اندازه يک لشکر براي دشمن کار کنند. چهره‌هايي که سال‌ها امين امام بوده‌ و از دست مبارک امام احکام متعددي را دريافت کرده بودند، مي‌توانستند بذر ترديد و دودلي را در ميان مردم بيفکنند؛ ولي خوشبختانه مردم ما به دليل داشتن بصيرت، فريب شريح‌هاي زمان را نخوردند و راه حق را به همراه رهبر خويش به درستي دريافتند.

جهانی شدن هنرمند ازنگاه صفارهرندی

وزیر سابق ارشاد به نشریه" رسانه سینما" گفته است:

بدبختی گذشته ما این بوده که فکر کردیم جهانی شدن سر از جشنواره درآوردن است. در حالی که ما جهانی می شویم زمانی که برویم در مردم و دیده شویم، یعنی سینماهای آنجا و نه جشنواره های آنها که محل تجمع یک عده افراد خاص که ممکن است با جامعه خودشان اصلا نسبتی نداشته باشند- ما را نشان دهند. جماعت روشنفکری که افتخار می کنند بگویند ما با مردم کاری نداریم.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان، صفار هرندی ادامه داد:یک هنرمند هنرهای تجسمی یک بار روبه روی من گفت: «کاری که من تولید می کنم، خریدارش متمولین و ثروتمندان هستند، من به توده مردم کاری ندارم.»

یعنی اصلا به سفارش اغنیا کار می کرد و با افتخار هم می گفت. حالا یک چنین هنرمندی معمولا پاتوقشان جشنواره می شود. اما هنرمند ما اگر می خواهد جهانی و دیده شود باید ببیند اثرش در توده مردم چگونه است

تبعات احتمالي طرح هدفمند كردن بارانه‌ها

در حالي اهالي سينما نسبت به تبعات احتمالي طرح هدفمند كردن بارانه‌ها ابراز نگراني مي‌كنند معاون امور سينمايي معتقد است فعلا نگراني‌هاي در اين خصوص وجود ندارد.

معاون سينمايي در حاشيه‌ افتتاحيه‌ جشنواره‌ فيلم كوتاه تهران در ارتباط با بحث هدفمند‌ كردن يارانه‌ها و تاثير آن بر سينما و برنامه‌هاي دولت در اين راستا گفت: انشاء‌ا... به موقع درباره‌ اين موضوع هم بحث خواهيم كرد و فعلا نگراني در اين زمينه وجود ندارد.

علي معلم: قطعا بيش از ‌٢٠ تا ‌٣٠ درصد افزايش هزينه توليد خواهيم داشت

علي معلم معتقد است: هدفمند شدن يارانه‌ها دردو سطح بالا رفتن هزينه‌هاي توليد و هزينه‌اي كه به مخاطبان تحميل مي‌شود بر روي سينما تاثير خواهد داشت.

اين تهيه‌كننده و منتقد سينما در گفت‌وگويي با ايسنا، با بيان اينكه با هدفمند شدن يارانه‌ها هزينه‌هاي توليد بالا خواهد رفت اظهار كرد: هنوز اعلام نشده كه وضعيت حمايت‌هاي مانند بنياد فارابي به چه صورت خواهد شد، اما به طور طبيعي 20 تا 30 درصد افزايش هزينه‌هاي توليد خواهيم داشت و فيلمي كه با 500 ميليون تومان تمام مي‌شد، بعد از اجراي اين طرح هزينه‌هايش به 700 ميليون تومان مي‌رسد.

وي با بيان اينكه در اجراي اين طرح فكري به حال بالا رفتن هزينه‌هاي اقلام فرهنگي نشده است خاطرنشان كرد: در نتيجه بالا رفتن قيمتها قدرت خريد مردم ضعيف مي‌شود. ضمن اينكه بخشي از خريداران كالاهاي فرهنگي جوانان و خانواده‌هاي شهري هستند كه آسيب بيشتري از جريان حذف سوبسيد‌ها گريبانگيرشان مي‌شود و نيازهاي اصلي جاي محصولات فرهنگي را خواهد گرفت.

معلم ادامه داد: هنوز برنامه‌اي از بخش فرهنگ و هنر و وزارت ارشاد در خصوص مقابله با تاثيرات حذف يارانه‌ها در حوزه‌ فرهنگ نديديم و اينكه دولت در مقابل گرانتر شدن هزينه‌ فيلم و كم شدن توان خريد فرهنگي چه‌ كار مي‌خواهد بكند؟


وي افزود: برنامه‌هايي هم كه اعلام شده بيشتر شامل حال نيازهاي اصلي مانند سوخت و نان است و مبلغ درنظر گرفته شده صرف آنها مي‌شود، اما بايد به فكر حوزه فرهنگ هم بود.


اين منتقد اظهار كرد: بالا رفتن هزينه‌هاي آب، برق و گاز در سالنهاي سينما تاثير خواهد گذاشت كه اين روند مي‌تواند به گران‌تر شدن بليت منجر شود كه قيمت بليت در حال حاضر هم گران است و منجر به عدم استقبال مردم از فيلمها شده است.

علي معلم با بيان اينكه دولت از درآمدي كه در نتيجه اجراي اين طرح به دست مي‌آورد، بايد جبران خسارت فرهنگي را بكند گفت: با دادن سوبسيد به توليدكننده و مصرف كننده مي‌توان مانع سقوط فرهنگي شد و اميدوارم تا پايان سال فكري به حال اين موضوع شود. در غير اين صورت تاثير مخرب اين ماجرا ممكن است همين وضعيت فعلي را هم دچار آسيب كند و عدم تحركي در بخش فرهنگي به وجود آورد كه اين بيشتر جوانان را دچار آسيب خواهد كرد.


معلم تاكيد كرد: حوزه فرهنگ با وجود اينكه با يارانه فعال است، ضررده است و در نتيجه با حذف يارانه‌ها زيان‌ده خواهد شد.


منوچهر محمدي: بايد پيش‌بيني‌هاي لازم صورت بگيرد
منوچهر محمدي تهيه‌كننده سينما نيز در ارتباط با تاثيرات اين بحث در سينما عنوان كرد: اگر بخواهيم از نظر اقتصادي بخش فرهنگي كشور را با ساير بخش‌ها مقايسه كنيم به آسيب‌پذيري حوزه‌ فرهنگ در اين زمينه، پي‌ خواهيم برد.


اين تهيه‌كننده سينما با بيان اين مطلب ادامه داد: وقتي قرار است يك جراحي بزرگ صورت بگيرد و سطح درآمد خانواده و بودجه‌ آن به واسطه‌ اين عمل تحت تاثير قرار بگيرد، بايد در بخش‌هاي مختلف و از جمله بخش فرهنگي پيش‌بيني‌هاي لازم هم صورت بگيرد، اما با اين وجود ما هنوز در اين زمينه طرح و كار منجسمي از سوي دولت نديده‌ايم و تاكنون تدابيري كه بخش دولتي براي اين مساله انديشيده، اطلاع‌رساني نشده است.

وي در عين حال گفت: از آنجا كه تاثير هدفمندكردن يارانه‌ها بر روي مخاطب محصولات فرهنگي به‌طور عام و مخاطب سينما به طور خاص نامشخص است، لازم است كه اين موضوع مورد بررسي قرار گيرد. اگر قرار باشد هدفمند‌كردن يارانه‌ها باعث شود كه خانواده‌ها در مديريت هزينه‌هاي خود به جايي برسند كه ناچار به انتخاب بشوند، قطعا حوزه‌ فرهنگ آخرين انتخاب آنها خواهد بود و در چنين شرايطي ما با كاهش بسيار مخاطب مواجه خواهيم بود.

اين تهيه‌كننده‌ سينما همچنين عنوان كرد: من فكر مي‌كنم كه مديريت دولتي بايد براي بسياري از حوزه‌ها به‌طور جدي برنامه‌ريزي و طراحي كند. در بخش فرهنگي اين‌كه تنها به تاسيس يك صندوق اشاره شود، قطعا كافي نخواهد بود.


محمدي ادامه داد: به هرحال هدفمند‌شدن يارانه‌ها موجب خواهد شد كه هزينه‌هاي ساخت فيلم افزايش پيدا كند، از سوي ديگر با بالا‌رفتن هزينه‌ها، مخاطبان ما در سينما هم كاهش پيدا مي‌كنند و بدين ترتيب ميان سرمايه و بازگشت آن فاصله‌ بيشتري ايجاد مي‌شود كه اين امر به منزله‌ شكست فعالان عرصه‌ سينما محسوب مي‌شود.


اين تهيه‌كننده در پايان خاطرنشان كرد: بايد سيستم‌هاي حمايتي درستي در نظر گرفته شود كه مخاطبين سينما را مورد توجه و نشانه بگيرند و به نوعي اين يارانه‌ها به مخاطب برگردد، اما اگر قرار باشد كه هدفمندي‌ يارانه‌ها موجب حذف فرهنگ از سبد خانواده شود، قطعا اين موضوع باعث ضرر و نااميدي اهالي سينما و سرمايه‌گذاران اين حوزه خواهد شد.


حكمت: پيش از اجرايي شدن اين طرح، مسئولان وضعيت سينما را روشن كنند
با توجه به بحث‌هايي كه در ارتباط با اجراي شدن طرح هدفمند‌شدن يارانه‌ها و تاثيرات آن بر فرهنگ و سينما مطرح است، منيژه حكمت گفت: همان‌طور كه من به عنوان يك شهروند عادي هيچ اطلاعي از تاثيرات اين طرح بر زندگي شخصيم ندارم، در حيطه‌ي كاري‌ام يعني سينما هم از تاثيرات اين طرح بي‌اطلاعم.


اين تهيه‌كننده‌ و كارگردان در گفت‌وگويي با ايسنا، عنوان كرد: بحث هدفمند‌كردن يارانه‌ها از يكسال پيش ‌بسيار پررنگ شد و در همان زمان شوراي عالي تهيه‌كنندگان طي نامه‌اي نظرات خود در اين زمينه را به اطلاع معاونت سينمايي رسانده و خواهان كار كارشناسي بيشتر دراين زمينه شد.


وي در ادامه با بيان اين كه اكنون سينما در زمينه‌ي توليد با مشكلات متعددي روبه‌روست، اظهار كرد: اكنون سينماي ما به نوعي دچار ورشكستگي شده و اگر قرار باشد قيمت توليدات سينمايي افزايش پيدا كند، ديگر سينما تعطيل خواهد شد و به غير از چند فيلم كه با امكانات و حمايت‌هاي دولتي ساخته مي‌شوند، چيزي باقي نخواهد ماند.


اين كارگردان هم‌چنين عنوان كرد: متاسفانه در بخش‌هاي مختلف دولتي، بحث هدفمند‌كردن يارانه‌ها هيچ‌گاه باز نشده و مورد كارشناسي قرار نگرفت و اكنون هيچ يك از ما از تبعات مثبت يا منفي اجرايي‌شدن اين طرح اطلاع درستي نداريم، اما با توجه به بحث‌هاي جسته‌گريخته‌اي كه مطرح مي‌شود با اجرايي‌شدن اين طرح هزينه‌ توليد به مراتب بالاتر خواهد رفت و با افزايش قيمت‌ها كالاي فرهنگي از سبد خانواده‌ها حذف مي‌شود.


حكمت گفت: اميدوارم كه پيش از اجرايي‌شدن اين طرح مسوولان وضعيت سينما و محصولات فرهنگي را روشن كنند، چرا كه تاكنون توضيح روشني دراين زمينه ارائه نشده است.


سرتيپي: اميدوارم مسوولين سينمايي براي اين طرح، برنامه‌ريزي كرده باشند
علي سرتيپي نيز درباره تاثير اجراي طرح هدفمند شدن يارانه‌ها بر بخش سينماي كشور گفت: اينكه اين موضوع تاثير مهمي بر سينماي ايران دارد روشن است، اما اينكه چه اتفاقي پس از آن براي سينما خواهد افتاد مشخص نيست.


اين تهيه‌كننده و پخش‌كننده سينما در گفت‌وگو با ايسنا وضعيت سينما پس از اجراي طرح هدفمند شدن يارانه‌ها را نامشخص دانست و بيان داشت: در حال حاضر هنوز در اين زمينه در بخش سينما كالبد شكافي خاصي صورت نگرفته است. اينكه اجراي اين طرح تاثير مهمي بر سينما خواهد گذاشت در آن شكي نيست. زيرا هزينه‌ها و مخارج روزانه، حمل و نقل و غيره قطعا تاثير زيادي در هزينه تمام شده يك فيلم دارد، اما اينكه به صورت قطعي بگوييم چه اتفاقي پس از اجراي هدفمند شدن يارانه‌ها خواهد افتاد، روشن نيست.


اين تهيه كننده سينما اظهار اميدواري كرد: اين تاثير زياد نباشد به دليل آن كه سينماي ما توانايي تحمل ضربه‌اي سنگين در زمينه توليد، عرضه و نمايش را ندارد. اميدوارم مسوولين سينمايي چنين موردي را در نظر گرفته باشند و راجع به آن فكر و برنامه‌ريزي كرده باشند كه ما ناگهان با يك شوك عجيب و غريب مواجه نشويم.


سرتيپي گفت: دولت در اين بخش نيز برنامه‌ريزي كرده باشد و در صورت وارد شدن شُك بزرگي به سينماي ايران به كمك آ‌ن بيايد.

دیدن مسائل روز در تاریخ

 
 

  سریال مختارنامه  در همین مدت کوتاه توانسته نظرات متنوع و زیادی، از منتقدان گرفته تا تماشاگران را به خود جلب کند. گرچه میرباقری کارگردان این کار گفته بود که مختارنامه از قسمت چهارم به بعد قوام و دوام خود را پیدا می‌کند ولی هنوز این کار به قسمت چهارم نرسیده مخاطبان از این سریال می‌گویند. امروز مختارنامه به خانه ما آمده است. با روایتی دلنشین و جذاب از اتفاقات و حوادث صدر اسلام که دیدنش برای هر ایرانی و مسلمانی عبرت‌انگیز است.
علی علایی رئیس انجمن منقدان سینمایی و تلویزیونی در گفت‌وگو با خبرنگار جوان در مورد مجموعه تلویزیونی مختارنامه اظهار داشت: مختارنامه بخشی از تاریخ صدر اسلام را نشان می‌دهد که درباره آن هم کم گفته شده و هم کم پرداخته شده است. ولی درهمین چند قسمت پخش شده توانسته مخاطب را به خوبی با خود همراه کند و هم اینکه نشان داده که کار خوش ساخت و شسته رفته‌ای است.
دیدن مسائل روز در تاریخ
محمد تقی فهیم فیلمساز و منتقد سینما نیز در خصوص پخش سریال مختارنامه گفت:من فکر می‌کنم اگر سریال‌ها نسبت به مسائل روز بی‌توجه نباشند می‌توانند هم مخاطب را همراه خود داشته باشند هم اینکه آنها را به آگاهی، شناخت و درک صحیی از مسائل جامعه امروز خود برسانند.
فهیم ادامه داد:در این چند قسمت پخش شده به نظر می‌رسد مختارنامه نسبت به مسائل روز اهتمام ویژه‌ای داشته و سعی شده در قصه‌پردازی‌های این کار یک ارجاعاتی به مسائل و اتفاقات روز جامعه هم داشته باشد و این ارزش کمی برای یک سریال نیست. قطعاً گذشته باید چراغ راه آینده باشد. به نظرم این جنبه برجسته مختارنامه است.
این منتقد در مورد ساختار و کارگردانی مختارنامه هم گفت:از نظر فضاسازی و تکنیک‌های کارگردانی باید بگویم که تا الان چیزی که مشخص شده این است که کار از ساختار محکم و کارگردانی قوی برخوردار است. سکانس‌ها خیلی خوب طرحی شده‌اند و فضا‌سازی‌ها واقعی و بازی‌ها درخشان در کار دیده شده است.
زبان ساده و مفهوم میرباقری
فهیم همچنین درباره زبان به کار گرفته شده و دیالوگ‌های مختارنامه هم گفت: به هرحال میرباقری نشان داده است که سبک خاص خودش را دارد. تخصص بالای او در نوشتن دیالوگ‌های ماندگار و عمیق است و در مختارنامه هم به نظر می‌رسد، دیالوگ نویسی‌اش نسبت به کارهای قبلی‌اش بهتر و جذاب‌تر شده است. زبان هم زبان پذیرفتنی هست. یعنی در واقع نه خیلی مغلق و سنگین است و آن انتقادهایی که زبان سنگین در سریال امام علی(ع) وارد بود در اینجا میرباقری تصحیح کرده و به درک توده مردم نزدیک‌تر شده است و خیلی در عرش حرکت نمی‌کند. از سوی دیگر خیلی به زبان‌های من درآوردی تکیه نکرده و تقریباً تلاش شده با یک زبان ساده و عمیق کار را پیش ببرد.
فهیم با اشاره به اینکه سریال برای عموم مردم ساخته می‌شود نه یک قشر خاص، عنوان داشت:در قواعد و ساختار سریال‌سازی باید مخاطب انبوه مد نظر قرار گرفته شود زبان فیلم نمی‌بایست طوری باشد که قابل فهم برای درک توده‌های مردم نباشد. از این رو به نظر می‌رسد مختارنامه این اصل را مد نظر قرار داده است

خرید و فروش نقش برای بازی در فیلم ها و سریال ها!

 

زماني با موجي روبرو بوديم كه در آن دلال‌ها براي نقش‌هاي فيلم‌ها و سريال‌ها مشتري پيدا مي‌كردند و علاقه‌مندان به بازيگري به اميد چهره شدن و پز دادن، ميليون‌ها تومان هزينه مي‌كردند.
روياي بازيگر شدن چه در تب و تاب سال‌هاي دهه 70 و چه اين روزها كه دهه 80 آخرين نفس‌هاي خود را مي‌زند، هميشه براي تمام قشرها،‌ به ويژه جوانان جذاب و خوشايند بوده و هست. جواناني كه بخشي از آنان لحظات آميخته با غم و شادي و اضطراب و هيجاني را در فيلمي چون سلام سينما به نمايش گذاشتند تا ثابت كنند «عشق بازيگري» چه‌ها كه نمي‌‌كند!

 

بانی فیلم در گفت‌وگو با تني چند از بازيگران و برنامه‌سازان، به اين مبحث پرداخته‌است كه در ادامه از نظرتان مي‌گذرد: 


محمدتقي فهيم:
برخي تهيه‌كنندگان، بحران‌هاي توليد را با فروش نقش رفع مي‌كنند!
محمدتقي فهيم، منتقد و روزنامه‌نگار گفت: در صورت وجود بحران‌هاي مختلف، برخي تهيه‌كنندگان آثار نمايشي سعي مي‌كنند در كنار يك يا دو ستاره، از نابازيگران و بازيگران ارزان استفاده كرده يا به فروش نقش بپردازند.


وي افزود: زماني با موجي روبرو بوديم كه در آن دلال‌ها براي نقش‌هاي فيلم‌ها و سريال‌ها مشتري پيدا مي‌كردند و علاقه‌مندان به بازيگري به اميد چهره شدن و پز دادن، ميليون‌ها تومان هزينه مي‌كردند.
 
يا سايت‌ها و آموزشگاه‌هايي با تبليغ آموزش بازيگري و معرفي بازيگر به فيلم‌ها و سريال‌ها، به شكار جوانان و اخاذي از آنان مي‌پرداختند.


فهيم ادامه داد: يك بازيگر بايد خاك صحنه بخورد تا رشد كند و در نهايت ماندگار شود، ولي اكنون كه فرآيند و ساماندهي مناسبي وجود ندارد، شاهد سرخوردگي‌ها و آسيب‌هاي روحي و رواني براي بعضي مشتاقان بازيگري هستيم.


وي با اشاره به نقش اساسي و مهم دانشگاه‌ها در جهت آموزش صحيح و توليد بازيگر نيز گفت: سواد از شاخصه‌هاي اصلي بازيگر محسوب مي‌شود و ما نيازمند يك متولي و مدير خوب هستيم تا به كاناليزه كردن اين امور بپردازد.


فهيم همچنين با اشاره به ناكارآمدي كلاس‌هاي آموزش بازيگري گفت: هيچ‌كدام از بازيگران سرشناسي كه براي تدريس در ‌آموزشگاه‌هاي بازيگري تبليغ مي‌شوند، در اين آموزشگاه‌ها تدريس نمي‌كنند و مي‌توان گفت اين آموزشگاه‌ها تاثيري در آموزش صحيح جوانان و مشتاقان بازيگري ندارند.

خبررسانی امروز به نفع مخاطب  دراماتیک شده است

 

روزآمد شدن رسانه و هم‌سویی با تحولات دنیا ضروری است

 

فهیم گفت: در یک دهه اخیر در تمامی رسانه‌های تصویری جهان شاهد تغییراتی در خبرگویی هستیم و تلویزیون ما نیز توانسته است هم‌گام با دنیا در بخش خبر به تحولات، جامه عمل بپوشاند.


«محمدتقی فهیم» منتقد و مستندساز، رویکرد اخیر صدا و سیما در تولید اخبار و شیوه‌های خبرگویی را مثبت دانست و در گفت‌وگوی کوتاهی دلایل خود مبنی بر مثبت بودن این حرکت را شرح داد.

رویکرد تازه خبررسانی در رسانه ملی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
به موازات تغییر و تحولات بنیادی در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری و... حوزه ارتباطات نیز دستخوش تغییر و تحولات اساسی شده و شیوه‌های خبرنویسی و اطلاع رسانی در بخش‌های مختلف مکتوب رادیویی و تصویری با تغییرات محسوسی روبرو بوده است. در چند دهه اخیر نیز انواع تنظیم خبر همچون هرم وارونه به کار گرفته شده اما اکنون با شیوه نرم نویسی خبر روبرو هستیم که جزو تغییرات مهم در عرصه خبر به حساب می‌آید. تلویزیون‌ها نیز که در دنیا به عنوان رسانه‌های سراسری یا محلی مطرح‌اند، پس از گذشت سالیان و کسب تجربه به این واقعیت دست پیدا کرده‌اند که برای ارتباط با مخاطب نیازمند تغییر در شیوه خبر هستند. دنیا بسیار زود به این اصل رسید و در یک دهه اخیر در تمامی رسانه‌های تصویری جهان شاهد تحقق این نوع خبرگویی هستیم. تلویزیون ما توانسته است هم گام با دنیا در بخش خبر به تحولات، جامه عمل بپوشاند.

برخی می‌گویند این رویکرد تازه به نوعی تقلید از شیوه خبررسانی بی‌بی‌سی فارسی است. این حرف را قبول دارید؟
چنین اتفاقی نیفتاده و روزآمد شدن رسانه ملی در همراهی با خبرگویی به شیوه و سبک و سیاق دنیا برای جلوگیری از ریزش مخاطبان برنامه‌های خبری و حتی افزایش آن‌ها امری طبیعی به حساب می‌آید. توجه به تحولات دنیا و همسویی با آن‌ها که شیوه‌های علمی آکادمیک را مورد استفاده قرار می‌دهند از ملزومات به دست آوردن مخاطب است. تنها چیزی که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد برداشتن گام‌های اساسی در گرایش بومی‌سازی و افزودن ویژگی‌های بومی به اخبار است. اکنون در رسانه ملی سعی شده شیوه‌های تازه‌ای برای اعلام منابع خبر، نوع بیان، حرکات دست و صورت و میمیک و... به کار گرفته شود که با توجه به کهنگی شیوه استفاده از مجری شق و رق و پرطمطراق امری طبیعی است.

از دیگر تغییراتی که در این بین گریبانگیر رسانه‌ها شده است بگویید.
در شبکه‌های معروف دنیا به ظاهر توجه نمی‌کنند. آراستگی قابل توجه است اما زیبایی برای گوینده محلی از عراب ندارد و آنچه در نزد رسانه‌های مهم دنیا برای گزینش گویندگان خبر لحاظ می‌شود سمپاتیک بودن و توانمندی در جذب مردم است. درحالی که پیش از این افرادی که زیبایی ظاهری کمتری داشتند جذب رادیو می‌شدند، در رسانه‌های مهم دنیا افرادی که کمی و کاستی در زیبایی‌شان وجود دارد بخش‌های اصلی خبری را به خود اختصاص داده‌اند. پیش از این در عرصه خبر در رسانه‌های تصویری گویندگانی گزینش می‌شدند که به صورت سنگی معروف بودند. همینطور افرادی جذب رادیو می‌شدند که بتوانند با کلمات کتابی و صدای پرطنین صحبت کنند. امروز اما در رادیوها گویندگانی با لحن مردمی و خودمانی انتخاب شوند که این شیوه خبرگویی با در کنار هم قرار دادن تصویرهای مرتبط با خبر می‌تواند حتی خبر کذب را هم به خبری مطمئن تبدیل کند. می‌شود گفت خبر هم امروز به نفع ارتباط با مخاطب دراماتیک و نمایشی شده است.

همانطور که اشاره کردید به کارگیری این فضای تازه نیازمند بومی شدن است. شما چه راهکاری برای این امر پیشنهاد می‌کنید؟
برای بخش خبرگویی باید از گویندگان شق و رق و صورت سنگی اجتناب کرده و تا می‌توانیم تصویری کار کنیم. همین‌طور در کنار نقل خبر باید از تصاویر مرتبط و حتی فیلم‌های کوتاه مستند استفاده شود.

تمام این فعالیت‌ها منجر به این می‌شود که مخاطب ساعات اخبار را نیز جزیی از برنامه‌های دیدنی تلویزیون به حساب بیاورد بخشی که دراماتیک است و بر افزودن اطلاعاتش نیز کمک می‌کند. در راستای بومی سازی می‌توان در عواملی که ساختار یک برنامه خبری را تشکیل می‌دهد المان‌های بومی آورده شود و استودیوی خبر ایرانی با استودیوهای اخبار بیگانه متفاوت باشد. در گذشته بخش‌های خبری را مختص خواص می‌دانستند در حالی که امروز در دنیا عکس این اتفاق می‌افتد و خبر چیدمانی دارد که مخاطب عام را هدف می‌گیرد. رسانه ملی کماکان باید همین رویه را پیش بگیرد و هدفگذاری آن مخاطبان انبوه باشد که برای تحقق این هدف توجه به نیازهای انبوه و پرداخت به اقشار مختلف جامعه در بخش‌های خبری الزامی است این ها مسائلی است که در چارچوب بومی گرایی می‌گنجد و این جنبه را مدیریت رسانه ملی و اخبارگویان نباید دست‌کم بگیرند.

سرویس فرهنگ و هنر برنا/مریم عرفانیان

انتشار هفته نامه پنجره با پرونده نقد فیلم


به گزارش روابط عمومی هفته‌نامه پنجره، شصت و نهمین شماره این هفته‌نامه با پرونده‌ای مفصل و جذاب در خصوص شخصیت سیاسی حجت‌الاسلام رحیمیان و مشی و عملکرد وی در طول تاریخ نهضت امام خمینی منتشر شد.


جریان‌شناسی نقد فیلم در سینمای ایران

سرویس هنر هفته‌نامه پنجره نیز این‌بار به سراغ نقد رفتاری منتقدان سینمای ایران رفته و در گفتگو با اهالی سینما و خود منتقدان این صنف سینمایی را به چالش کشده است.

گفتگو با عزيز حاجي‎مشهدي و محمدتقی فهیم از منتقدان قدیمی سینمای ایران از بخش‌های جذاب و خواندنی این پرونده سینمایی سرویس هنر است که علاقمندان به نقد آثار سینمایی را به مطالعه فرامی‌خواند.

خسرومعتضد طرفدار تلویزیون خصوصی

خسرو معتضد گفته است آخرین فیلمی که درباره حضرت محمد (ص) ساخته شد توسط مصطفی عقاد بود، کارگردانان ما چرا یک فیلم درباره پیامبر نمی‌سازند؟ چرا یک فیلم درباره سلمان فارسی ساخته نمی‌شود که انسانی دانشمند و مهندسی بوده است و ساخت منجنیق را به اعراب یاد داد؟ زمانی که سواد نباشد فیلم‌هایی ساخته می‌شود که برای کشور ما فایده‌ای در بر ندارد.

چطور می‌توان از این وضعیت فاصله گرفت و شما راه چاره در چه می‌بینید؟
زمانی که تلویزیون بی‌بی‌سی که برای دولت انگلیس است راه افتاد، اجازه راه‌اندازی تلویزیون خصوصی نیز داده شد و کشور سوریه چنین کاری کرده است. حرکت موثری خواهد بود که در کنار تلویزیون‌های دولتی چند تلویزیون خصوصی نیز داشته باشیم. برای نمونه آقای لاریجانی بعد از اتمام کار در مجلس یک تلویزیون خصوصی راه‌اندازی کند یا ضرغامی که فردی مورد اعتماد و کارآزموده است، به راه‌اندازی یک تلویزیون اقدام کند و من با کمال میل حاضرم در تلویزیون مهندس ضرغامی کار کنم.

عکس روز نشست خبری فیلم کوتاه

شبکه های پربیننده ماهواره ای معرفی شد

استاد دانشگاه امام صادق (ع) گفته است: در ميان شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي زبان، شبكه خبري بي بي سي و شبكه فارسي وان بيشترين مخاطبان را در بردارد و ويژگي‌هاي مخاطبان از نظر گردانندگان اين رسانه‌ها، ميل به تفريح و سرگرمي بيشتر، ميل به جدا شدن از محدوديت‌ها و خطوط قرمز، علاقه‌مندي به همدلي با جوامع غربي و غيرمذهبي و از همه مهمتر نارضايتي از هنجارهاي حاكم (سياسي، ‌اجتماعي، فرهنگي، ديني و...) است.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان،دکتر جبلی در خصوص وضعيت موجود شبكه‌هاي ماهواره‌اي از لحاظ بينندگان اظهار كرد: حدود 17 هزار شبكه باز و بدون محدوديت وجود دارد كه 380 كانال خاص موسيقي، 252 كانال كودك و نوجوان و 74 شبكه مد كه عمدتا مبلغ عرياني هستند و در اين ميان بيش از 40 شبكه فارسي زبان وجود دارد كه مضامين سياسي، فيلم و سريال، شو و موسيقي و تبليغ كالا را در بر مي‌گيرد که ميزان رشد آنها تاكنون زياد بوده است.


وي افزود: براساس آمارهاي موجود بيش از 45 درصد مردم تهران ماهواره مي‌بينند و ميانگين تماشاي آن دو ساعت در روز است و تماشاي برنامه‌هاي علمي زير 5 درصد است.

در حالي كه تماشاي فيلم و سريال بيش از 50 درصد بيننده دارد و در ميان شبكه‌هاي فارسي زبان شبكه فارسي وان 50 درصد بيننده، PMC نزديك به 40 درصد و ساير موارد 10 درصد است و شبكه خبري B.B.C فارسي نيز بين شبكه‌هاي سياسي بيشترين بيننده را دارد.

دكتر جبلي تصريح كرد: متاسفانه تم برنامه‌هاي فارسي وان بسيار مستهجن و دور از انسانيت است و مسائلي چون عريان مداري مرد و زن و حتي عرياني در كلام و گفتار، سکس محوري،‌ باور جادو و خرافات، ترديد در فوايد زندگي مشترك زناشويي، بي ثباتي در خانواده، طنز مستهجن، اشاعه مصرف الكل و... را در بر مي‌گيرد و با وجود اين، بيشترين بيننده را نيز دارد.

آیا کتاب زیرشونه تخم مرغ به خانه ها راه پیدا خواهد کرد

هرجا به رایت رسیدید رعیت بخوانید

 می‌گویند که کدخدایی فرمان داد همه مردم روستا را بکشند تا دیگر نافرمانی در کار نباشد. مردم را یکی یکی گردن می‌زدند تا نوبت به پیرمردی خردمند رسید-از همان پیرمرد‌هایی که در بیشتر متل‌ها می‌شود پیدایشان کرد- پیرمرد وقتی برق شمشیر را دید، لبخندی زد و گفت: «گیرم که همه را کشتی کدخدا. آن‌وقت دیگر کسی از تو نافرمانی نمی‌کند، اما وقتی همه مردند، چه کسی رایت و بنده تو خواهد بود؟» درست مثل دیگر متل‌های ادبیات فارسی، کدخدا در سه سوت متوجه اشتباهش شد و اجازه داد بقیه افراد روستا زندگی کنند. یعنی داستان پایان خوش پیدا کرد. حکایت آن روستا و کدخدا، دقیقا حکایت ما و کتاب است.

چند وقتی است که یکی از ناشرها ( حوزه هنری )، کتاب‌هایش را در سوپرمارکت عرضه می‌کند. البته منظور ما از کتاب‌هایش فعلا همان کتاب « دا » است که به هر حال در سرمای جگرسوز بازار کتاب در ایران، به عدد سه رقمی در چاپ دست پیدا کرده است. البته این کتاب قبل از آن‌که روانه سوپرمارکت‌ها شود، جوابش را پس داده بود و همه به عنوان کتابی پرفروش می‌شناختندش. اما بعد از راهی شدن « دا » به سوپرمارکت‌ها، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. جدال میان کسانی که مثل کدخدا، به روستای فرمان‌بر می‌اندیشیدند ، اما فراموش کرده بودند که تا رایتی نباشد، روستا معنی نخواهد داشت.

البته اصل ماجرا از عرضه فیلم​ها در سوپرمارکت‌ها آغاز شد و دست برقضا مردم هم استقبال خوبی از فیلم ها به عمل آوردند. این استقبال ناشران را به این فکر  انداخت که برای فروش کتاب‌هایشان، از این فرصت یا به تعبیری بهتر از این ویترین خوب و در دسترس استفاده کنند. و اتفاقا آن کسی که زودتر به این فکر افتاد، از دیگران باهوش‌تر بود، چرا که شرایط نشر در ایران را به خوبی می‌فهمید.

بعد از این تصمیم و عرضه شدن کتاب در سوپرمارکت‌ها، برخی از دوستان که انگار شرایط را خوب درک نمی‌کنند، فریاد «وا مصیبتا» سر دادند که «ای وای، شان کتاب خدشه‌دار شد.»

 دوستان انگار نمی​دانند یا خود را به ندیدن زده‌اند که شمارگان کتاب در مملکت حافظ و فردوسی، در مملکت رازی و بوعلی‌سینا، چنان اندک است که نویسندگان به فریاد آمده‌اند. و طرفه آن‌که شاید همین دوستانی که مخالف حضور کتاب در کتابفروشی‌ها باشند، خود از فریادبرآمدگان هستند و درد شمارگان کم کتاب مدام گلایه می‌کنند.

انگار بعضی‌ها دوست دارند تا شمارگان کتاب مدام‌ کمتر شود، اما شان‌ کتاب کوچکترین آسیبی نبیند. انگار برخی دوست دارند تا کتاب را در قله کوهی بگذارند و مدام ناله سر دهند که چرا کسی خریدارش نیست. انگار برخی از دوستان فراموش کرده‌اند که اقتصاد هم بخشی از بازار نشر است.

چنان‌چه که می‌دانیم و می‌دانند، ویترین کتاب در ایران اندک است - شاید « اندک » محترمانه‌ترین لغتی است که می‌توان در این مورد به کار برد- یعنی مردم فرصت کمی دارند تا بدانند چه کتاب‌هایی منتشر شده است ، چه برسد به آن‌که بخواهند آن‌را خریداری کنند .

وضعیت در شهرستان‌ها که بسیار بدتر است. در بسیاری از شهرهای کوچک، جایی برای کتابفروشی‌ها نیست و اگر هم باشد، کتاب تازه‌ای به آن راه پیدا نمی‌کند، چرا که سیستم توزیع کتاب چنان به سامان نیست. حال شما فکر کنید در این شرایط که کتاب اصلا به دست مردم نمی‌رسد، کسی بانگ بلند بزند که : «اجازه ندهید کتاب به سوپرمارکت راه پیدا کند.»

به گمانم به جای آن‌که چشم‌بسته مخالف کنیم، به این بیاندیشم که زبان تجربه‌ها چیست. اجازه بدهیم که تجربه‌ها خود سخن بگویند. اینکه عرضه فیلم​ها در سوپر مارکت​ها توانسته موفق باشد، شاید بتواند در مورد کتاب هم جواب بدهد.

من دست کم می‌توانم در مورد سوپرمارکت سر کوچه‌مان، بگویم که خوب بلد است جنس‌هایش را بفروشد. او با زبان گرمش، حتی چند فیلم را به خود من فروخته، با آن‌که خودم را یک‌پا فیلم‌باز می‌دانم. شاید از همین راه چند کتاب هم بفروشد و چند نویسنده هم عاقبت به خیر شوند.

حالا که برگزاری هفته کتاب و این‌چیزها هم خیلی تاثیر گزار نیست، شاید همین راه‌های دم‌دستی جواب بدهد. شاید سوپری‌ها توانستند فروشندگان خوبی برای کتاب باشند.

منبع خبرانلاین

آتشکار اکران میشود

- «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال بالاخره در گروه سینمایی عصرجدید روی پرده می‌رود.

 جلسه شورای صنفی نمایش روز دوشنبه در خانه سینما برگزار شد و در این جلسه مقرر شد آخرین ساخته امیریوسفی بعد از اکران فیلم «آدمکش» در گروه سینمایی عصرجدید روی پرده نمایش برود.

امیریوسفی که اولین فیلم او «خواب تلخ» با مشکل اکران مواجه شد با معضل نمایش دومین اثرش نیز مواجه شد. «آتشکار»‌ نگاهی طنزآمیز به موضوع وازکتومی می‌پردازد.

موضوع فیلم موجب شد این کار برای راه‌یابی به اکران عمومی با موانع بسیاری روبرو شود تا اینکه سال گذشته با حضور مدیران جدید سینمایی در معاونت سینمایی وعده‌هایی برای اکران آن مطرح شد و این اثر به صورت محدود در جریان جشنواره فیلم فجر برای اهالی مطبوعات به نمایش درآمد.

درباره الی درباره اسلام لیبرال است

دکتر حسن عباسی در تحلیل یک سکانس از فیلم «درباره الی»  گفته است:

«این فیلم در مورد قضاوت دیگران درباره الی است، «حالا درباره‌ الی چی فکر می‌کنند؟» این نگرانی، بابت غرق شدن «الی» نیست، بلکه از بابت قضاوت درباره‌ سفر او به نیت شوهریابی است. اما چرا نگرانی از قضاوت؟! مگر مرد جوان تازه وارد کیست؟ اگر او صرفاً یک خواستگار بوده است که «الی» او را نمی‌خواسته است، قضاوت او در مورد «چرایی حضور الی» در سفری گروهی، چه اهمیتی دارد؟

پاسخ این پرسش‌ها و ابهام‌ها، در تیتراژ ابتدای فیلم نهفته است. همه مسافران، به درون صندوق صدقات، پول اسکناس می‌اندازند، اما آخرین صدقه، یک حلقه ازدواج است. بعد از این تصویر، ابعاد حلقوی حلقه ازدواج، در نور به ابعاد حلقوی تونل تبدیل می‌شود. انگشت انسان و تونل جاده شبیه هم هستند، با این تفاوت که تونل، یک «غلاف» انگشت یا در واقع یک انگشتانه کامل است، اما انگشت، هم‌چون یک «قالب» تونل است.

از این حیث، تمایز انگشت دست انسان از تونل این است که انگشت «تو پُر» و تونل «تو خالی» است. وقتی حلقه ازدواج، به صندوق صدقات می‌افتد، هیبت حلقوی آن، در نور، با ابعاد حلقوی تونل یکی می‌شود. خروج اتومبیل‌ها از تونل، توأم با جیغ و فریاد مسافران، نوعی رستگی و رهایی را تداعی می‌کند: در یکی، رهایی از ظلمت و فشار، و تنگی و تاریکی تونل، و در دیگری، رهایی از فشار و تعهد و تقید حلقه ازدواج.

«الی» زن جوان، از مرد جوانی «حلقه» دارد، یعنی در عقد و عهد اوست. اکنون که برای یافتن شوهری جدید، همراه گروه به شمال رفته، و در دریا غرق شده است، آمدن نامزدی که یک سویه، حلقه‌اش به صندوق صدقات، بخشیده شده، ایجاد سؤال و استفهام می‌کند. پس، طرح پرسش «درباره الی چه فکر می‌کنند؟!» نه در مورد نامزدش، بلکه در مورد مخاطبان است. واقعاً درباره الی، یعنی زنی که صبر نکرده است، تا رابطه با نامزدش را به صورت قانونی و شرعی خاتمه دهد، و به جستجوی رابطه‌ای دیگر تن در داده است، مخاطبان چه فکری باید بکنند؟!

وجه فلسفی حیاءزدایی، وجه ذاتی آثار فمینیستی و به تبع آن لیبرالیستی است. آلن بلوم در صفحه 101 کتاب گشایش ذهن آمریکایی می‌نویسد: «حیاءزدایی، مرکز پروژه فمینیست است که از طریق انقلاب جنسی محقق می‌شود.»

دکتر عباسی در پایان بحث مربوط به فیلم «درباره الی» در برابر این پرسش خبرنگار «سینما رسانه» که از مفهوم نام «الی» سوال می‌کند، پاسخ می‌دهد: «(با خنده) نمی‌دانم! شاید این کلمه مخفف دو حرف نخست واژه اسلام لیبرال، یعنی آی و اِل باشد. در آن صورت عنوان فیلم می‌شود «درباره اسلام لیبرال».»

ایستادگی حمید نژاد دربرابر سلیقه گرایی

 

 چند سال پیش که قرار بود فیلم «آناهیتا» به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد ساخته شود گلشیفته فراهانی کاندیدای اصلی بازی دراین فیلم بود و حتی تا پای قرارداد با گلشیفته نیز می‌روند ولی به دلیل  حضور وی در یک فیلم هالیوودی این امکان منتفی می‌شود. البته مسئولان اداره نظارت وقت یعنی محمود اربابی به کارگردان فیلم تذکر می‌دهند که از گلشیفته استفاده نکند و ...

در ادامه میترا حجار که به تازگی از آمریکا به ایران برگشته کاندیدای بازی دراین فیلم می‌شود و صحبت‌هایی برای حضور در این فیلم با او می‌شود که نهایتاً وی بازی در «آناهیتا» را قبول می کند. اما وقتی مدتی از فیلمبرداری با بازی میترا حجار می‌گذرد مسئولان معاونت سینمایی به حمیدنژاد فیلم می‌گویند میترا حجار ممنوع‌الکار است و باید او را کنار بگذارد، ولی حمیدنژاد به هیچ وجه زیر بار این دستور نمی‌رود.

تجربه جالب کارگردان آناهیتا از برخوردهای سلیقه‌ای
اما چرا حمیدنژاد چنین واکنشی از خود نشان داد؟ برای اینکه او تجربه چندان خوبی از این برخوردهای سلیقه‌ای مسئولان در زمان فیلم‌های قبلی‌اش نداشت. او در زمان ساخت فیلم «اشک سرما» قصد استفاده از محمدرضا شریفی‌نیا را داشت ولی مسئولان به او می‌گویند شریفی‌نیا ممنوع‌الکار است. حمیدنژاد حرف مسئولان آن دوره را گوش کرده واز شریفی‌نیا استفاده نمی‌کند؛ اما کمی بعد همزمان با فیلم او شریفی‌نیا در فیلم دیگری مقابل دوربین می‌رود.

حمیدنژاد پس از این واقعه عملا به این نتیجه می‌رسد که دیگر به این برخوردهای سلیقه‌ای توجه نداشته باشد و به همین خاطر زیر بار فشارهای مسئولان برای طرد حجار از پروژه نمی‌رود.

شاید در زمان وزارت صفارهرندی و معاونت سینمایی مهندس جعفری جلوه، تصور اکران فیلمی از میترا حجار عجیب وغریب بود ولی کارگردان فیلم «آناهیتا» صبر کرد و در برابر برخوردهای سلیقه‌ای مقاومت نمود تا اکران فیلمش به سرانجام برسد.

قاچاق کتاب به ایران

وزیر ارشاد گفته است متاسفانه از طريق برخي از مرزهاي كشور يك سري كتاب‌هاي قاچاق وارد مي‌شود كه در بعضي از استان‌هاي مرزي اين كتاب‌هاي بدون مجوز و غيرقانوني كه به اختلافات قوميتي و مذهبي دامن مي‌زنند، توزيع مي‌شوند. 
برخي از اين كتاب‌ها همان كتبي هستند كه به دليل مشكلات زيادي كه داشتند، نتوانسته اند از ارشاد مجوز نشر دريافت كنند. به همين دليل در يك سري از كشورهاي همسايه چاپ شده‌اند و بعد در داخل ايران توزيع مي‌شوند.

فیلم کوتاه فرهنگستان ادب است

«رهبر قنبري» از مستندسازان كشور گفته است: فيلم‌هاي كوتاه در مقابل فيلم‌هاي بلند مثل فرهنگستان ادب هستند. در فيلم كوتاه است كه فرم‌ها و شيوه‌هاي جديد ايجاد مي‌شود و در آينده مي‌تواند وارد فيلم بلند هم شود.
به گفته او كشورهايي كه از سينماي ملي و راديو و تلويزيون ملي بسيار قوي برخوردارند، معمولا براي فيلم كوتاه جايگاه ويژه‌اي قائلند و از اين فرهنگستان ادب براي يافتن شيوه‌هاي نوين فيلمسازي نهايت استفاده را مي‌كنند. چيزي كه متاسفانه ما از آن غافل هستيم.
قنبري ساخت فيلم كوتاه را به لابراتوار بزرگي تشبيه كرد كه محصولش مي‌تواند ارزش زيادي داشته باشد و در همين راستا بيان داشت: موقعي كه براي ساخت فيلم كوتاه به يك فيلمساز جوان بودجه مي‌دهند، مثل اين است كه به يك جوان مبتكر بودجه مي‌دهند براي انجام يك اختراع و اين در واقع خدمتي است به فرهنگستان ملي كشور.
اين فيلمساز با اشاره به فقدان امكان و مكان نمايش آثار كوتاه در كشور يادآور مي‌شود: در حال حاضر فقط جشنواره‌ها براي نمايش اين آثار وجود دارد كه به صورت محدودي انجام مي‌گيرد و نمي‌تواند پاسخگوي همه نياز سينماي كوتاه باشد.

دوري جشنواره «سينماحقيقت» از اهداف اوليه

داوران انجمن منتقدان بدون انتخاب فيلم برتر در جشنواره سينماحقيقت با كلي گويي به جاي نقد فيلمسازان  به نقد  مديريت اين جشنواره پرداختند

دربخشي از بيانيه هيئت داوران انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران در چهارمين جشنواره «سينماحقيقت» آمده است:

. خالي بودن جشنواره از برخي فيلم‌هاي مهم توليد شده، موجب خواهد شد تا جشنواره در بازنمايي تمامي جريان‌هاي واقعي و اصيل سينماي مستند امروز ايران توفيق كافي نيابد. نگاه‌هاي گزينشي موجب تك صدايي شدن خواهد شد و نهايتا به زيرزميني شدن بخشي از فيلم‌هاي سينماي مستند مي‌انجامد و اين زنگ خطري است براي ادامه حيات سالم اين سينما.

از اين رو اميدواريم جشنواره سينما حقيقت هر چه زودتر به اهداف اوليه برگزاري خود بازگردد.

اقدام عجيب يك جشنواره

 
داوران جايزه كتاب برتر ناشر آثار خودشان را برگزيدند

به گزارش خبرگزاري فارس انتشار اسامي داوران و برگزيدگان داوري جشنواره كتاب برتر نشان مي‌دهد داوران اين جشنواره به كتاب‌هاي خودشان جايزه داده‌اند.
بنا بر گزارش، در جشنواره كتاب برتر سه كتاب به عنوان كتاب برتر و 12 كتاب تقديري معرفي شده كه كتاب‌هاي برخي داوران هم در ميان اين آثار قرار گرفته است.
به عنوان نمونه انتخاب كتاب «صد قصه از هانس كريستين اندرسن» با ترجمه محمدرضا شمس و نيز مجموعه شعر «يك نفر رد شد از كنار دلم» سروده اسدالله شعباني در حالي صورت گرفته است كه اين دو در زمره داوران اين جشنواره نيز بوده‌اند و كتابشان نيز در همين جشنواره توسط داوران! مورد تقدير قرار گرفته است.
نام افسانه شعبان‌نژاد نيز در ميان داوري گروه شعر مشاهده مي‌شود ولي جالب اين كه مجموعه شعر «چشم‌هاي زمستاني» با ترجمه و بازآفريني خانم افسانه شعبان‌نژاد به عنوان كتاب برتر اين جشنواره معرفي شده است.
اقدام جالب ديگر اين جشنواره برگزيدن دو اثر از كاظم طلايي، رييس هيات داوران جشنواره كتاب برتر است. دو كتاب وي از نشر طلايي در ميان كتاب‌هاي برتر و تقديري اين جشنواره قرار دارد.

مدیران خطرناک تر از  دشمن

گاهی مدیران خطرناک تر از یک دشمن عمل می کنند
فرهاد تجویدی بازیگر و کارگردان تئاتر با تاکید بر اینکه گاه آثاری اجازه نمایش می گیرند که به هیچ عنوان کیفیت لازمه را ندارند، اما اجرا می شوند، گفته است: نمایش های فردی مانند آقای دانش فر می تواند برای بنده و بسیاری دیگر از افراد که در ابتدای کار کارگردانی هستند بسیار مفید واقع شود. 

به گزارش جهان نیوز این کارگردان تئاتر در پاسخ به این سوال که نمایش های "دانش فر" تنها به دلیل مخاطب نداشتن از سوی مدیران طرد شده است یا خیر؟، بیان کرد: اگر آثار افرادی مانند دانش فر به دلایل دیگری به غیر از مخاطب نداشتن حذف شوند حرفی نمی ماند جز آن که بگویم وای به حال چنین مدیرانی. 

وی تصریح کرد: اگر هنرمند فرصت زدن حرف های خود را نداشته باشد به طورحتم از انزوای ان سوء استفاده خواهد شد و در نهایت بلندگویی می شود در دست دشمنان بنابراین می توان گفت گاهی مدیران خطرناک تر از یک دشمن عمل می کنند.

روایت محمد تاجیک از جهنم ساخته رسانه ها برای لیلا اوتادی

 

 از ساعت ۱:۴۴ صبح روز پنج شنبه بیستم آبان ۸۸ که سایت کافه سینما خبر بازی لیلا اوتادی درفیلمی در نقش ندا آقا سلطان را منتشر کرد تا ساعت ۱۲:۱۱ دقیقه روز بعد که خبر فوق توسط روابط عمومی فیلم وباانتشار خبری برروی خبر گزاری فارس منتشر شد جهنم بی سابقه ای برای این بازیگر در فضای مجازی و اینترنت به وجود آمد که تلخ ترین آنها توهین بی سابقه به خانم اوتادی بود .

 کسی از انتقاد کردن از این بازیگر سینما مخالف نیست ولی اگر از ساخت چنین فیلمی عصبانی شده اید (فیلمی که ساختش تکذیب شد )آیا به جای انتقاد باید غیر اخلاقی ترین توهین ها را به یکی از بازیگران محترم سینما روا داشت .بازیگری که روحش هم خبر از ساخت چنین فیلمی نداشته است .

 کسانی که بی شرمانه ترین توهین ها را به خانم اوتادی کردند فکر نمی کنند  واقعا روح خانم ندا آقا سلطان از چنین توهین هایی خوشحال شده باشد؟

 خیلی از ماها با هر طرز تفکر و گرایشی از وقایع تلخ سال گذشته ناراحت شده ایم وبرای قربانیان این وقایع گریسته ایم ولی آیا واقعا با توهین به بازیگری مثل لیلا اوتادی به جایی می توان رسید؟بدترین توهین ها و تخریبها نصیب این بازیگر شد تانشان داده شود پایبندی به اخلاق در جامعه ما چه قدر تنزل پیدا کرده است .

 توهین به خانم لیلا اوتادی  در فاصله زمانی تقریبا نزدیک به ۲۴ ساعت یکی از تلخ ترین وقایع سینمایی سال ۸۹ بودتلخی این مسئله وقتی بیشتر می شود که متوجه شویم همه این تخریبها وتوهین ها ومورد غضب گرفتن ها به خاطر فیلمی بود که لیلا اوتادی در آن بازی نکرده است یعنی در واقع به خاطر عمل انجام نداده ای اورا محاکمه وبا سرعت و به بدترین شکلی مجازات کردیم .

بگذار که پنهان بود این راز جگر سوز

حبیب الله کاسه ساز  در پاسخ به این سوال که چرا به روال گذشته در پروژه «اخراجی ها ۳ » حضور ندارد، تنها به یک بیت شعر بسنده کرد ه است:

« بگذار که پنهان بود این راز جگر سوز
انگار که گفتیم و دلی چند شکستیم »

انتقاد بازیگری که بیست سال سینما نرفته از همه عالم و ادم

سعید نیک پور بازیگر سینما و تلویزیون گفته است : هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب مسئول تمام اين سريال‌هاي طنز اغلب مبتذل مسئولان تلويزيون هستند كه هيچ معياري براي ساخت طنز نگذاشتند.

 نیک پور که به بهانه سریال خانه بی پرنده با روزنامه تهران امروز صحبت  کرده  ادامه داده من زياد كارگردان‌هاي سينما را نمي‌شناسم. زياد سينما نمي‌روم. باورتان مي‌شود، 20 سالي مي‌شود سينما نرفته ام!

او حرف جالبتری هم گفته است :الان خانه بي‌پرنده هم كه شروع مي‌شود شروع مي‌كنم به راه رفتن در خانه. گاهي نمي‌توانم بعضي چيزها را تحمل كنم از موسيقي بد سريال گرفته تا بازي خودم. بعضي جاها گريم و لباس و فيلمبرداري هم آزارم مي‌دهد

بازهم بشنوید از حسادت همکاران فیلمساز

«مهدي نادري» كارگردان «بدرود بغداد»  نماينده سينماي ايران در ليست‌ فيلم‌هاي اسكار، گفته است:نمي‌دانيد در اين شرايط چه فشار غيرقابل تحملي را صبرآورده‌ام، كه يك‌باره، موضوع جريان سوء تفاهمات قرار نگيرم. من مي‌توانستم در اين فضا هر چقدر كه دوست داشتم، ترك‌تازي كنم. اما ترجيح دادم كه سكوت كنم. من همه كارهايم را كرده‌ام، فيلم‌هايم را ساخته‌ام و جايزه‌هايم را گرفته‌ام‌ و خودنمايي‌ها و شو-آف‌هايم را در دوران نوجواني و جواني‌ام، كرده‌ام!

نادري با بيان اين مطلب كه اهالي سينما به كيفيت و خلاقيت نيروهاي جوان «بدرود بغداد» اذعان داشته‌اند، گفت: در اين بين توقع‌ام اين بود، دوستاني كه مدام براي موفقيت‌هايشان به آنها، تبريك و خداقوت گفته بودم، پيام تبريكي برايم بفرستند ولي دريغ كه هوا غبارآلود بود. اما همانطور كه 6 سال پيش زماني كه مي‌خواستم فيلم بسازم، جلوي كارم گرفته شد، شش سال بعدهم به بركت فيلم جوان «بدرود بغداد»، آكادمي اسكار فيلم من را جزء فيلم‌هاي بررسي شده قرار داد. من معتقدم كه همواره زمان مسائل را حل مي‌كند.