سرگذشت روزنامه کیهان مستند می شود

 فارس خبر داد

محمدتقی فهیم مستندی با موضوع تاریخ روزنامه کیهان می‌سازد

 «محمد تقی فهیم» در مستند بلند «چگونه ملخی غول شد» تاسیس و راه‌اندازی روزنامه کیهان از سال ۱۳۲۱ تا پیروزی انقلاب اسلامی را به تصویر می‌کشد.

 «محمد تقی فهیم» در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی فارس با اعلام این خبر گفت: کیهان به عنوان یکی از قدرتمندترین روزنامه‌های قبل و بعد از انقلاب اسلامی دارای ویژگی‌هایی است که می‌تواند در قالب یک اثر مستند،نظر هر فیلمسازی را به خود معطوف کند.

کارگردان مستند «زردسالاران» در ادامه به فارس گفت: با توجه به این رویکرد که روزنامه کیهان در سال‌های پیش از انقلاب تبدیل به  یکی از چاپخانه‌های بزرگ ایران و خاورمیانه می‌شود، طرحی را به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ارائه دادم و مصوب شد تا این مستند بلند را تولید کنیم.

فهیم در ادامه افزود: ما قرار است در این مستند بررسی کنیم که چه عوامل و ضرورت‌هایی باعث تاسیس روزنامه کیهان شد و چه ویژگی‌هایی در ساختار این روزنامه به کار گرفته شد تا آنرا مبدل به غول روزنامه‌های منطقه کند.

این منتقد و روزنامه‌نگار در ادامه افزود: ما ابتدا کار تحقیق و پژوهش را آغاز کردیم به ابعاد گسترده و پر شاخ و برگ آن خیلی هم فکر نکردیم لذا هر چه جلوتر رفتیم به ابعاد گسترده‌ای از این موضوع روبه رو شدیم که  ناچار شدیم زمان تحقیق کار را از 2 ماه به 4 ماه ارتقاء دهیم تا به یک خط روایت واحد و یکدست دست برسیم.

کارگردان «طنین معراج» در ادامه افزود: بنابراین پیش بینی ما این است که تا پایان خرداد ماه مرحله تحقیق به اتمام برسد و از اوایل تیر ماه با منابع، لوکیشن‌ها و کارشناسان که رصد کردیم، فیلمبرداری کار را آغاز کنیم. در حال حاضر تحقیقات در کتابخانه مجلس شورای اسلامی و آرشیوهای روزنامه کیهان ادامه دارد.

«محمد تقی فهیم» در پایان این گفت‌وگو خاطرنشان کرد: در این مستند سعی کردیم در منابع روی چهار نقطه عطف در روزنامه کیهان بیشتر تمرکز کنیم ۱- پیدایش،2- دوره 28 مرداد، 3- سال 1342 تا 1344- 4- دهه 50  که بیشتر روی دهه ۵۰ مکث خواهیم کرد با مستنداتی که به دست آوردیم چه گونه روزنامه به خدمت انقلاب ادامه داد. در این پروژه تعدادی از دانشجویان روزنامه‌نگاری سوره هم همکاری خواهند داشت.

امام خمینی (ره) سینما را نجات داد

یک منتقد سینما نگاه وسیع و حمایت امام راحل از هنر سینما را عامل احیای آن دانست.

محمد تقي فهيم در گفتگو با خبرنگار پايگاه خبري- تحليلي سوره سينما درباره نقش امام خميني (ره) در رشد سینمای ایران گفت: انقلاب در شرايطي پيروز شد كه تا چند سال قبل از آن و در زمان حكومت طاغوت، رژیم شاه تحليل غلطي از لايه‌هاي اجتماعي و مبارزين اصيل و با هويت جامعه داشتت، اما رهبري امام همه چيز را تحت الشعاع خود قرار داد و ثابت كرد مردم خواهان حكومت اسلامي هستند.

وی ادامه داد: در شرايط بعد از پيروزي انقلاب عده اي از مخالفان امام و انقلاب سعي داشتند تا مذهبيون را مخالف سرسخت سينما به عنوان هنر هفتم و ابزار مسلط فرهنگي و هنر معرفي كنند. البته گرايشات تندروي بعضی مذهبي‌ها نسبت به سينما وجود داشت كه به نظر من فضاي انقلاب ايجاب مي‌كرد كه اين تندروي ها وجود داشته باشد. اين دو جريان باعث شد افق سينما براي هنرمندان افقي تاريك باشد و كسي نسبت به آينده سينما خوشبين نبود.

این منتقد افزود: ماهیت سينما هم در به وجود آمدن گرايشات مخالف و شرايط انحلال بي‌تقصير نبود. سينماي قبل از انقلاب با موجوديت زننده خود حتي روشنفكران و هنرمندان با گرايشات فكري مدرن را از خود رانده بود. فيلم‌هاي توليدي قبل از انقلاب از لحاظ پرداختن به عريانگري روي سينماي ايتاليا را كم كرده بود.

فهیم گفت: امام راحل به عنوان رهبر و نيرويي كه علاوه بر قدرت انديشه و تفكر و آشنايي با تاريخ مبارزات ايران و جهان با هوشمندي توانستند از سينما تعريف تازه تري ارائه دهند و در برابر كساني كه انقلاب را ضدفرهنگ معرفي مي‌كردند پاسخي جدي بدهند. امام آگاهانه اشاره كردند كه سينما يك ابزار پركاركرد است و نبود آن در جامعه خلأ بوجود خواهد آورد و اين خلأ قطعا لطماتي به پيكر اين انقلاب خواهد زد.

وی ادامه داد: به اين ترتيب امام با جمله معروف « ما با سينما مخالف نيستيم با فحشا مخالفيم» تكليف سينما را روشن كرد و مهري بر تأييد حيات سينما زدند. امام با اين تعريف از سينما هم به مخالفين انقلاب و هم به هواداران خود پيغام روشني دادند. مخالفان بدانند كه انقلاب ما ضدسينما نيست و از ماهيت سينما دفاع مي‌كند و هواداران نيز بدانند كه سينما ابزار ضروري روزگار ماست و مي تواند در خدمت انقلاب قرار بگيرد.

این کارشناس رسانه افزود: امام خمینی (ره) نسبت به هنر و سينما اطلاعات و شناخت زيادي داشتند. ايشان در تركيه اخبار اكران روز سينماي ايران را دنبال و در عراق و فرانسه نيز اخبار هنري را پيگيري مي‌كردند، همه اينها نشانگر همه جانبه نگري امام است. اين آگاهي و همه جانبه نگري باعث شد اولين موضع گيري امام در بهشت زهرا در كنار نفي دولت بختيار موضع گيري مثبت در مقابل سينما باشد.

وی ادامه داد: امام راحل سينما را نجات داد، سينما براي امام چه كرد؟ امام سينما را از منجلاب و مرگ به ورطه سلامت رساندند اما سينما هنوز نسبت به نجات دهنده خود اداي دين نكرده است. سينما به امام بدهكار است. انگشت انتقاد را بايد به سمت مديراني گرفت كه همه امكانات و صندلي‌ها و مسئوليت هاي كلان خود را از امام دارند. خيلي‌ها از رهگذر سينما به كرسي رياست جمهوري رسيدند. چرا نسبت به امام بي تفاوت عمل كرده‌اند؟ همه مديراني كه در اين زمينه موظف به ادي دين بوده اند بايد پاسخگو باشند.

این روزنامه‌نگار گفت: درست است كه امام سينما را مشروع و موجه مي‌دانستند اما منظورشان هر سينمايي و هر فيلمي نبود. امام به كاركرد رسانه‌اي سينما توجه ويژه داشتند. از سينما انتظار داشتند كه ابزار جهت‌دهنده باشد. ايشان در سخنانشان اشاره كردند كه گروه كارشناس بايد از تأثيرات انواع فيلم‌ها بر بدنه جامعه آگاه باشد و اين تأثيرات را مورد بررسي قرار بدهد. چراكه هنر سينما به عنوان هنري پر از نماد و نشانه قطعا داراي لايه‌هاي پنهاني است كه بر اقشار مختلف تأثيرات متفاوت مي‌گذارد و بايد مورد واكاوي قرار بگيرد. سينما در واقع به سمتي برود كه آثار خروجي آن انتظارات انقلاب را برآورده كند.

محمدتقی فهیم گفت: مخاطب سينما از نگاه امام بسيار ارزشمند بود و ايشان بر اين اعتقاد بودند كه توده مردم را نمي‌توان در توليد فيلم‌ها ناديده گرفت. اما اين به معناي پوپوليست و عوام گرايي و توليد فيلم‌هايي در حد ذائقه سطحي مردم نبود. در واقع ايشان نگاه همه جانبه به مقوله توليد داشتند و علاوه بر تأييد جنبه سرگرم سازي سينما بر جنبه تعالي بخش آن نيز تأكيد داشتند.

«هفت» با ترویج نا امیدی به بی راهه رفت

چاپ شده در مجله مثلث

گفت‌وگو با محمدتقي فهيم درباره بايد و نبايدهاي يك برنامه

«هفت» نااميدكننده شده بود

 

محمدتقي فهيم و محمود گبرلو دو چهره‌اي هستند كه در زمان صدارت دولت‌هاي پيشين در دو روزنامه‌ كيهان و رسالت پرچم ارزش‌هاي انقلاب اسلامي را در حوزه سينما برافراشته‌اند. اين دو از چند سال پيش به جرگه منتقدان ورود يافتند و همزمان در برنامه‌هاي تلويزيوني يا در جشنواره‌هاي فجر به اجراي برنامه‌هاي نقد و نظر پرداختند. حال كه گبرلو جانشين فريدون جيراني در برنامه تلويزيوني هفت‌ شده درواقع نوع نگاه امثال او و فهيم است كه احتمالا از اين پس در هفت جريان خواهد داشت. با گبرلو ابتدا قرار بود مصاحبه كنيم، اما خود او پس از جلسه‌اي با مسئولان شبكه سه احساس كرد بهتر است در اين زمينه سخن نگويد. فكر كرديم با پاي صحبت‌هاي فهيم نشستن در واقع مي‌توان ديدگاه مشابهي را دريافت كنيم.

   برنامه هفت را در مدتي كه پخش شد، چطور ارزيابي مي‌كنيد و ديدگاه‌تان درباره مجري برنامه و روندي كه در آن طي شد، چيست؟

 برنامه هفت در قالب يك رويكرد سينمايي، مورد انتظار جامعه سينمايي بود. همواره سينمايي‌ها منتظر بودند تلويزيون بيشتر از انتظار آنها به سينما بپردازد، چراكه بيشتر آثار سينماي ايران دچار كمبود مخاطب است و مشكل تبليغ دارد. بنابراين از تلويزيون انتظار مي‌رفت با برنامه‌هاي مختلفي كه درباره سينما تدارك مي‌بيند به ايجاد فضاهاي آرام‌تر براي سينما كمك كند تا مردم جذب سالن‌ها شوند و به سينما بيايند. ضمن اينكه خود پرداختن به سينما به‌عنوان يك برنامه در تلويزيون جذاب است و مي‌تواند مخاطباني را جذب اين رسانه كند. در واقع، اين برنامه كاركرد دوگانه دارد؛ هم به سينما كمك مي‌كند و هم براي جذب مخاطبان به تلويزيون، به‌خصوص مخاطبان خاص‌تر و سينمايي‌ها، موثر است.  وقتي برنامه هفت شروع به كار كرد همه خوشحال بوديم كه تلويزيون به اين صرافت افتاد و پس از رايزني و برنامه‌ريزي هفت راه افتاد؛ اما آنچه از اين برنامه انتظار مي‌رفت، برآورده نشد. به هرحال، برنامه‌اي كه به سينما مي‌پردازد، علاوه براينكه قرار است كمكي به لحاظ تبليغي و ايجاد فضاسازي بهتر داشته باشد، به نحوي كه مردم متوجه سينما شوند، طبعا بايد آسيب شناسي، نقد و بررسي و چالش ايجاد كند، باعث ايجاد گفتمان ميان سينماگران از طيف‌هاي مختلف شود، جذابيت ايجاد كند تا مردم عادي پاي چنين برنامه‌اي بنشينند. اين ويژگي‌هايي از برنامه هفت انتظار مي‌رفت؛ اما با شروع به كار، به نظر مي‌رسيد برنامه خيلي خاص شده و به طيف خاصي از سينماگران منحصر است و به‌شدت تحت‌تاثير مجري و تهيه‌كننده برنامه قرار دارد؛ تا حدي كه مجري برنامه به صراحت در گفت‌وگويي بيان كرد كه هفت، برنامه من است و هركسي را بخواهم به برنامه دعوت مي‌كنم و كسي نمي‌تواند چيزي در اين‌باره بگويد.

  آيا در شرايطي كه مجري و تهيه‌كننده برنامه يك نفر است، انجام اين كار نادرست است؟

 چنين اتفاقي مي‌افتد، اما اينكه آيا صوري است و كسي مي‌تواند رسانه ملي را‌تريبون خاصي كند، موضوع ديگري است.

   آيا  مگر اين‌طور نيست كه براي اينكه مجري و تهيه‌كننده برنامه‌اي يك نفر باشد، مديران صداوسيما مجوز مي‌دهند؟

 در گذشته تهيه‌كننده، برنامه‌اي را مي‌گرفت و اختيار تمام داشت و مي‌توانست مجري باشد، مانند برنامه 90 كه فردوسي‌پور تهيه‌كننده و مجري آن است؛ اما از يك‌سال پيش، آئين‌نامه‌اي در صداوسيما مصوب شد مبني‌براينكه مجري و تهيه‌كننده نمي‌تواند يك نفر باشد، البته برنامه هفت و 90 را از اين آئين‌نامه مستثنا كردند. اين كار خوبي‌ها و بدي‌هايي دارد، ولي بدي‌هاي آن بيشتر است. خوبي‌اش اين است كه چون تهيه‌كننده مجري است، تحت‌تاثير ديدگاه‌ها و فشارها قرار نمي‌گيرد و زود به زود مجري را تغيير نمي‌دهد، بدي‌اش هم اين است كه برنامه خيلي انحصاري مي‌شود و مجري هركاري بخواهد انجام مي‌دهد.

   بنابراين يكي بودن مجري و تهيه‌كننده براي برنامه هفت از نظر قانوني مشكلي نداشت؟

 از نظر قانوني طبق مصوبه سال گذشته صداوسيما قاعدتا بايد مجري، تهيه‌كننده نمي‌بود؛ اما 90 را مستثنا كردند ولي خيلي مطمئن نيستم كه هفت را هم مستثنا كردند يا خير.  اينكه برنامه‌اي يك‌طرفه نسبت به هرچيزي قضاوت كند و مهمان و منتقد دعوت كند، مي‌تواند پديده ناميموني باشد، چون به سمت شخصي‌گرايي حركت مي‌كند و كسان ديگري در برنامه حضور نمي‌يابند. به‌همين دليل، مي‌ديدم كه در مباحث سينمايي هميشه يك گرايش سينمايي تقويت مي‌شد، مثلا وقتي درباره سينماي دولتي و خصوصي بحث مي‌شد، هيچ‌وقت نديديم كسي از ميان مدافعان سينماي دولتي صحبت كند، عموما مجري و منتقد برنامه، موافق سينماي خصوصي بودند يا كساني را مي‌آوردند كه در مدح سينماي دولتي حرفي نمي‌زد. همچنين نگرش مثبتي نسبت به يك سينماي مطلوب وجود نداشت. تنها گزينه‌اي كه روي آن تبليغ مي‌كردند، سينماي گذشته ايران بود كه در لابه‌لاي صحبت‌ها نيز آن سينما و فيلم‌فارسي‌ها، سينماي موفقي معرفي مي‌شدند، به‌عنوان سينمايي كه مخاطب داشت و بيان اينكه سينماي بعد از انقلاب مخاطب ندارد. بحث ديگر اين است كه فضاي افسردگي، دشمني و درگيري را تشديد مي‌كرد. به هرحال، تلويزيون رسانه‌اي است كه در عين نقد و آسيب‌شناسي مقوله‌هاي مختلف حتما بايد به مخاطب اميدواري بدهد. بحث اميدواري يكي از مقوله‌هاي مهمي ‌است كه مقام معظم رهبري در مسئوليتي كه به آقاي ضرغامي محول كردند، بر روي آن تاكيد نمودند. اما اگر پاي برنامه هفت مي‌نشستيم اساسا اميدي را در آن برنامه نمي‌ديديم و بيشتر درباره هرج‌ومرج، آشفتگي و نابودي در سينما حرف زده مي‌شد. خيلي از فيلمسازان جوان مي‌گفتند وقتي سينما اين است، چرا ما بايد فيلم بسازيم يا حتي بزرگان سينما كم‌كم نااميد مي‌شدند. بنابراين تبليغ و‌ ترويج نااميدي غيرمستقيم در سينما يكي از اشكال‌هايي بود كه در برنامه هفت وجود داشت.

  شما انتظار داشتيد عوامل چه فيلم‌ها و منتقداني در برنامه هفت حضور مي‌داشتند؟

 من درباره منتقد خيلي مصر نيستم كه حتما منتقدان متعددي بايد در برنامه شركت كنند و به نظرم، بد هم نيست يك منتقد ثابت در برنامه باشد. بسياري از برنامه‌ها در دنيا، كارشناسان ثابت دارند.

  اين امر، مشكل وجود يك ديدگاه ثابت در هر برنامه را مانند آنچه درباره مجري گفتيد، ايجاد نمي‌كند؟

 مي‌تواند مجري يك نفر و منتقد هم يك نفر ثابت باشد، اما نبايد فقط درباره ديدگاه‌هاي خودشان حرف بزنند. الان شما خبرنگار ثابت مثلث هستيد و هر روز يك خبرنگار جاي شما را نمي‌گيرد، اما ديدگاه منتقدان متفاوتي در اين مجله منتشر مي‌شود. البته ممكن است مجله شما به يك جريان فكري خاص متعلق و هميشه مواضع ثابتي داشته باشد؛ ولي وقتي بحث صداوسيما مطرح است كه از آن به‌عنوان رسانه ملي ياد مي‌شود، طبعا بايد ظرفيتي در اختيار همه طيف‌هاي فكري قرار داده و عدالت رعايت شود تا همه ديدگاه‌ها حرف‌هاي خود را بزنند. بنابراين وجود يك منتقد ثابت چندان مهم نيست، اما يك منتقد ديگر هم بايد بيايد و در بحث‌هاي نظري، ديدگاه خود را بيان كند.  به‌طور كلي برنامه هفت نتوانست پوشش‌دهنده اين مباحثي باشد كه درباره آنها صحبت كرديم.

  به جز مواردي كه اشاره كرديد، مجري و تهيه‌كننده‌اي كه در آينده به برنامه هفت مي‌آيند بايد چه ويژگي‌ها و خصوصياتي داشته باشند؟

 تهيه‌كننده‌اي بايد پشت كار قرار گيرد كه با بدنه سينماي ايران آشنا باشد، صاحب دانش و اطلاعات سينمايي خوبي باشد، جريان‌هاي فكري را بشناسد، خط قرمزهاي اصولي را بشناسد، به سليقه‌ها بها ندهد به قواعد بها دهد. اينها مي‌تواند شامل مجري هم باشد.

 همچنين مجري بايد فردي با اعتماد به نفس و داراي سعه‌صدر باشد، قدرت اداره جلسه را به‌صورت ايجاد چالش داشته باشد، تا جايي كه ممكن است اعمال نظرهاي فردي نكند، خود را نماينده رسانه ملي بداند كه قرار است امكاني را در اختيار ديگران قرار دهد تا آنها حرف خود را بزنند، نگاه پدرانه‌اي نسبت به همه طيف‌هاي فكري و سليقه‌اي داشته باشد، چون جامعه ما متكثر است، بايد نگاهي عدالت‌محور براي در اختيار گذاشتن امكان براي همه داشته‌ باشد. همچنين مجري بايد نااميدي ايجاد نكند، به سمت نابودي حركت نكند و اين‌طور القا نكند كه سينما نابود شده است.

   جمعي از سينماگران درباره برنامه هفت و اتفاق‌هاي مربوط به آن نامه‌اي را منتشر كردند. اين نامه را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

 هفت خواسته‌هاي آن سينماگران را هم قبلا برآورده نكرده بود. اگر به ديدگاه همين سينماگران درگذشته مراجعه كنيم، مي‌بينيم بسياري از آنها منتقد برنامه هفت بودند؛ اما اين يك اتفاق سياسي است كه سينماگراني كه حالا بيانيه‌اي را درباره تثبيت كادر اداره‌كننده برنامه هفت داده‌اند، جزو مخالفان و منتقدان اين برنامه بودند؛ مانند آقاي كيميايي كه مدتي قهر كرده بود يا خانم بازيگري كه گفته شد، تحقير شد و مورد بي‌مهري قرار گرفت و بسياري از سينماگران آن زمان عليه هفت بيانيه دادند. همه ما موافق اين هستيم كه برنامه هفت باشد، بحث بر سر چگونگي اداره اين برنامه است. به نظر من، برنامه هفت بايد به سلايق منتقدان و مخالفان خود نيز بها دهد و حتي به بيانيه آنها توجه كند. ديدگاه اين افراد بايد مطرح شود و حتي بيانيه آنها در اولين برنامه هفت خوانده شود. براي ايجاد شدن تفاهم بايد اين‌ها بيان شوند، در حالي كه قبلا اين اتفاق نمي‌افتاد.

 آيا ممكن است هدف برخي انتقادها كه در گذشته مطرح مي‌شد، اصلاح برخي رفتارها در برنامه هفت بوده باشد و نه تغيير كل كادر اداره‌كننده آن؟

 الان صداوسيما به اين نتيجه رسيده است كه آن انتقادها به‌شكل جزئي برطرف نمي‌شدند، چون در عمل، فرصت زيادي به هفت داده شد. اين برنامه دو سال ادامه داشت، در حالي كه از ميانه سال اول، انتقادها درباره هفت وجود داشت. در واقع، يك «جريان فكري» در هفت عمل مي‌كرد. يك زماني فردي مستقل است و مي‌تواند فراز و فرود داشته باشد، اما وقتي يك «جريان فكري» وجود دارد و همه از يك طيف فكري اداره‌كننده هفت مي‌شوند، همه فقط نسبت به يك نوع سينما موضع دارند و انواع سينما را مي‌كوبند.

تبلور زيبايی‌شناسی ايثار ، ويژگی برجسته «روزهای زندگی»

 

گروه هنر: منتقد سينما با بيان اينكه گرايش ارزشمند «روزهای زندگی» از زيبايی‌شناسی ايثار نشئت می‌گيرد، گفت: فيلمساز به خوبی دريافته است كه زيبايی‌شناسی ايثار در قصه‌های اينچنينی (دفاع مقدسی) تا چد به موفقيت و جذابيت فيلم كمك می‌كند.

محمدتقی فهيم، منتقد سينما در گفت‌و‌گو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان اينكه «روزهای زندگی» كاری فاخر در جشنواره سی‌ام فيلم فجر بود، اظهار كرد: «روزهای زندگی» در ميان آثاری كه در جشنواره سی‌ام فيلم فجر به نمايش در آمده كاری خوب و فوق‌العاده بود، البته در جشنواره سی‌ام اكثريت كارها، متوسط بودند، اما نمی‌توان كتمان كرد كه «روزهای زندگی» به لحاظ ساختار و مفهوم كاری درخور توجه بود.

وی افزود: نكته ديگر اينكه اين فيلم در ژانر دفاع مقدس توانسته حرف‌های جديدی برای گفتن داشته باشد. اين وضعيت را هم در فرم می‌توان مشاهده كرد هم در ساختار. امتيازی كه نشان می‌دهد ژانر دفاع مقدس پتانسيل و قصه‌های نگفته بسياری دارد كه می‌تواند زمينه‌ساز كارهای ديدنی باشد. همچنين اين فيلم از ويژگی‌های مردم‌پسند بودن هم بهره برده است. بدين معناكه در كار هم قهرمان وجود دارد همه قصه كه در كنار شخصيت‌های متنوع به كار جذابيت‌های تصويری بخشيده‌اند. در اين فيلم همچنين به ويژگی‌ها قومی و اقليمی كشورمان هم توجه شده بود در كنار اين خصيصه از فرهنگ فولكور نيز در برخی سكانس‌ها استفاده ‌شده تا به نوعی فيلم صميمی‌تر به نظر آيد. البته اين امتيازات بدين معنا نيست كه كار بدون ضعف است، چون هر فيلمی هر اندازه كه شاهكار باشد باز، نقاظ ضعفی دارد. در اين كار هم می‌شد در شخصيت‌پردازی‌ها دقت نظر بهتری انجام شود.

فهيم درباره كارگردانی فيلم گفت: پرويز شيخ طادی، سابقه طولانی در بخش‌های فنی سينما همچون طراحی صحنه و لباس دارد، اما از زمانی كه به حوزه كارگردانی ورود كرده به مرور در كارش پيشرفت كرده، به‌نحوی‌كه اگر بخواهيم كارنامه وی را از ابتدا تا به امروز مرور كنيم. «روزهای زندگی» رأس كارهايش قرار می‌گيرد. در ضمن شيخ‌طادی در اين فيلم به زبان سينما بيشتر از گذشته آشنا شده، به همين دليل است در كار اخيرش از فرم استفاده بهتری شده است، پس بی راه نيست كه در اين كار از شعار و مستقيم گويی خبری نيست.

این مستند ساز گفته خود را چنين تكميل كرد: قاب‌بندی‌ها، دكوپاژ و كنترل روی عوامل صحنه از ديگر امتيازات شيخ‌طادی در «روزهای زندگی» است. اين امتيازات نشان می‌دهد كه كارگردان كار در اين برهه از زمان به پختگی لازم در سينما دست يافته است.

عضو سابق شورای مركزی و نايب رئيس انجمن منتقدان نويسندگان سينمای ايران درباره گرايشات اعتقادی فيلمساز توضيح داد: شيخ طادی را بايد فرزند سينمای ارزشی نام برد كه سال‌ها تجربه كار كردن در پشت صحنه فيلم‌های حاتمی‌ كيا را دارد، لذا جای تعجب نيست كه تخصصش در حوزه توليدات ارزشی و دفاع مقدسی قابل قبول باشد، هرچند دغدغه قلبی فيلمساز نيز در اين حوزه است، والا يك كارگردان نمی‌تواند تمام كارهايش در يك حوزه باشد، اما نسبت به آن گرايشات قلبی نداشته باشد.

وی متذكر شد: ممكن است اين سؤال از سوی برخی مطرح شود كه فيلمی «روزهای زندگی» كاری است كه به سفارش صدا و سيما توليد شده پس چگونه می‌توان آن را به دغدغه فيلمساز ربط داد؟ جواب اين است كه فيلمسازی كه اين سفارش را قبول كرده اولين بارش نيست كه در اين حوزه كار می‌كند، بلكه فيلم‌های قبليش نيز، آثاری ارزشی يا دينی هستند.

فهيم با اشاره به اينكه فيلم به موضوع ايثار و شهادت به خوبی توجه كرده، گفت: گرايش ارزشمند «روزهای زندگی» از زيبايی‌شناسی ايثار نشئت می‌گيرد؛ چرا كه فيلمساز به خوبی دريافته است كه زيبايی شناسی ايثار در قصه‌های اينچنينی (دفاع مقدسی) تا چد به موفقيت و جذابيت فيلم كمك می‌كند. گفته خود را اينگونه تكميل می‌كنم كه در فيلم فارسی‌ها قبل از انقلاب هم آن بخشی جلوه داشت كه به ايثار توجه كرده بود، پس مسلما، فيلمی كه در ژانر دفاع مقدس توليد می‌شود بايد از اين شاخصه(ايثار) بهره كافی را گرفته باشد.

اين نويسنده سينمايی در پاسخ به اين سؤال كه فيلمنامه «روزهای زندگی» تا چه با استانداردهای فيلمنامه‌نويسی همخوان است، گفت: فيلم از يك ضرب آهنگ خوب سود برده كه دز ژانر دفاع مقدس جز الزامات است. همچنين در فيلم قهرمان وجود دارد كه در چارچوب داستان می‌تواند شخصيت اصلی محسوب شود، البته يك سوم پايانی فيلمنامه تشتت‌هايی دارد كه سبب می‌شود كه ضرب آهنگ با ريتم درونی كار همخوان نباشد.

وی ادامه داد: در فيلم‌های شهيد ثالث به ويژه كار معروفش «طبيعت بی‌جان» كه در ادامه بر مبنای آن كارهای مختلفی ساخته شد، ريتم درونی كار ايجاب می‌كرد كه ضرب آهنگ بيرونی كار نيز كند باشد، اما در «روزهای زندگی» ريتم درونی پر التهاب است، پس لازم بود ضرب آهنگ فيلم هم پر تنش باشد، به هر حال در مجموع می‌توان گفت كه فيلمنامه كار خوب بود كه توانست تماشاگر را تا پايان با خود همراه كند.

فهيم درباره امكانات موجود در فيلم گفت: فيلم «روزهای زندگی» در قالب يك كار تلويزيونی است، حتی قرار بوده اين كار در ابتدا يك تله‌فيلم باشد، اما به هر جهت با توجه به امكانات موجود در برخی بخش‌ها تجهيزات فيلم دم دستی است، به نحوی‌كه روی حركت دوربين تأثيرگذاری منفی گذاشته است. در مجموع امكاناتی كه در اختيار اين فيلم قرار گرفته تنها در حد يك فيلم تلويزيونی است، اما كارگردان توانسته با مهارت از اين كمبود به خوبی بهره برد، حتی در زمينه جلوه‌های ويژه نيز شاهد عملكرد خوبی هستيم كه جذابيت‌های بصيری كار را بالا برده است.

وی در پاسخ به سؤالی ديگر مبنی بر اينكه انتخاب بازيگران تا چه متناسب با شخصيت‌های فيلم انتخاب شده؟ گفت: در بخش بازيگری سينمای ما مشكلات زيادی دارد؛ چراكه انتخاب بازيگرانی كه هم مناسب نقش باشند هم اينكه آن بازيگر فرصت لازم برای نقش‌آفرينی در فيلم در اختيارش باشد، سخت است، اما به هر جهت به نظر می‌آيد در فيلم «روزهای زندگی» كار هنگامه قاضيانی به واسطه شخصيت درونيش با فضای پر التهاب فيلم همخوانی لازم را ندارد، درصورتی‌كه قاضيانی در كارهايی كه فضايی آرام دارد و كاركتر اثر درون‌گراست به شدت موفق است.

فهيم يادآور شد: انتخاب فرخ‌نژاد را در اين فيلم بسيار خوب ارزيابی می‌كنم، چون تجربه نشان داده اين بازيگر چنين نقش‌هايی را به خوبی ايفا می‌كند. در خص نقش‌ها مكمل و فرعی فيلم هم بايد گفت، چون اين نقش‌ها به درستی شخصيت‌پردازی نشدند كمی سردر گم هستند، به همين دليل تاثيرگذاری لازم را ندارند و مخاطب نمی‌تواند با آنها همذات پنداری كند. با تمام اين توضيحات در مجموع به جهت كار هارمونيك فيلم در بعد بازيگری به استانداردهای لازم دست پيدا كرده است.

کارگردان مجموعه مستند زرد سالاران با اشاره به اينكه عكس‌العمل منتقدان در خصوص فيلم خوب بوده، خاطرنشان كرد: انچه كه من در جشنواره ديدم اين بود كه اكثر منتقدان كار را پسنديدند، به نحوی‌كه هيچ‌كس تا انتهای فيلم از روی صندلی خود بلند شد. در كلام ديگر بايد بگويم كه اين فيلم خيلی از منتقدان را غافلگير و بهت‌زده كرد، چون توقع چنين كار خوبی را از فيلمساز نداشتند. اين امتياز هم تنها به منتقدان نمی‌شد، بلكه داوران و مردم نيز تحت تاثير اين كار خوب قرار گرفتند. در ضمن حال نيز من عكس‌العمل‌های منفی در خصوص فيلم نديدم، چون كار به نحوی است كه تماشاگر ار از بابت وقت كه صرف تماشای فيلم كرده، راضی می‌كند.