در جشنواره ای که سرشار از خشونت های بی منطق ُ آنهم خشونت های  فاقد اکت هالیودی  است دیدن  فیلمی مانند روییدن در باد  لطف دیگری داشت. به ویژه دیدن طبیعت سرعین که بسیار زیبا است.
 به لحاظ گونه شناسی این فیلم درباره کودک است و می خواهد مشکلات گروه کودک و نوجوان منطقه  را آسیب شناسی کند اما به ورطه تعدد سوژه می افتد در حالی که هر یک از مسائل مطرح شده می توانند موضوع یک فیلم باشند.
با اینکه  «روییدن در باد»، وامدار فیلم های کیارستمی است، اما روایت مستقلی را هم پیش میبرد . در هرحال فیلم دغدغه های رهبر قنبری را بدون یک ساختار با شناسنامه او دارد . شخصیت  اصلی فیلم حامل ان چیزی است که کارگردان طراحی کرده است نه آن چیزی که براساس یک روند منتهی به تحول باید جلو میرفت . خلاصه اگر قایل به اثار فرهنگی باشیم روییدن در باد یکی از همین اثار است که میخواهد نسبت به   موزه رفتن خرده فرهنگها و اضمحلال عشایر و کوچ نشینی هشدار دهد .