صدور مجوز یا پروانه ساخت برای تولید هر فیلم، از ملزومات و قوانین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای فیلمبرداری آن اثر می باشد، که همه گروههای فیلمسازی موظف به ارائه این مجوز در حین تصویر برداری به نهادهای انتظامی(البته در صورت درخواست این نهادها)می باشند.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان،اما علیرغم وجود چنین پروسه ای بارها شاهد نمایش آثار سینمایی و یا حتی مستند ضد ایرانی در شبکه های ماهواره ای هستیم که براحتی در داخل کشور و در سطح خیابانهای تهران تولید شده اند!

علت:
در چنین شرایطی 2 اتفاق افتاده است:
1)نیروی انتظامی غفلت کرده است: یا گروه را ندیده و یا مجوز را نخواسته و یا اعتماد کرده است!

2)گروه فیلمسازی دارای مجوز است و نیروی انتظامی با مشاهده این مجوز موظف به صدور مجوز ادامه تصویر برداری است.
اما پس از چندی خروجی همین اثر دارای مجوز،یک فیلم ضد ایرانی است: 

علت:
حساسیت وزارت ارشاد برای صدور مجوز، بیشتر شامل فیلمهای 35 میلیمتری (سینمایی)می شود که انتخاب کارگردان و تهیه کننده شناخته شده در صدور این مجوزها موثر واقع می شود؛اما مجوز ساخت فیلمهای ویدئویی،کوتاه و حتی مستند معمولا با دیده اغماض صادر می شود!

اما گاهی کارگردانهای ضد ایرانی روش دیگری را بر می گزینند:

آنها فیلمنامه دیگری برای صدور مجوز به وزارت ارشاد ارائه می دهند و وزارت ارشاد بر اساس این فیلمنامه مجوز صادر می کند، اما کارگردان مربوطه اثر دیگری را جلوی دوربین می برد: مانند "بهمن قبادی" برای فیلم "کسی از گربه های ایرانی خبر نداره".
قبادی درباره ساخت این فیلم و کسب مجوز می گوید:

 "من می خواستم فیلمی در مورد دو همجنس باز ایرانی بسازم که بیش از ۲۰۰ آهنگ ساخته اند. ولی با یک زوج آشنا شدم، که به من گفتند تا ۲۰ روز دیگر از کشور خواهند رفت. من از آنها خواستم ۴۸ ساعت به من فرصت دهند تا سناریو را بنویسم و باقی روزها را به فیلمبرداری اختصاص دهیم.
البته همه چیز در خفا انجام شده،برای برداشت سکانس های خارجی نیاز به مجوز است و من می بایست ۵۰ صفحه از سناریو را در مورد مواد مخدر آماده می کردم تا مسؤولان ببینند." 

قبادی در این گفتگو در حالی اعتراف به ارائه فیلمنامه ای متفاوت از آنچه در فیلمش ساخته است، برای کسب مجوز می کند که سال گذشته در گفتگو با شبکه های ماهواره ای معاند نظام، از تولید فیلمی جدید در آینده ای نزدیک خبر داد که اتفاقا قرار است بخشهایی از آن در ایران و بندر عباس ساخته شود!

خلا قوانین برای صدور مجوز ساخت،عدم نظارت دقیق و کافی نهادهای نظارت کننده،عدم قوانین جامع برای مشخص شدن محدودیتهای  همکاری عوامل با اینگونه فیلمسازان می تواند از جمله مواردی باشد که راه را برای ساخت این آثار هموار می سازد.

اما لازم به ذکر یک نکته است که پس از صدور مجوز ساخت از سوی وزارت ارشاد در مراحل تولید اثر، هیچگونه نظارتی بر این تولید صورت نمی گیرد تا زمانیکه مرحله صدور پروانه نمایش فرا رسد، که صد البته اساسا اینگونه فیلمسازان قرار نیست فیلمی برای صدور پروانه نمایش به وزارت ارشاد تحویل نمایند و اصلا پروانه ساختی صادر نشده است!

_گاهی صحبت از تولید فیلمهایی با عنوان "سیاه نمایی" می شود که منجر به محدودیتهایی مانند عدم اکران خارج از کشور برای آن اثر می شود مانند:فیلم "هیچ" آخرین ساخته عبد الرضا کاهانی.

"سجادپور" رئیس اداره نظارت و ارزشیابی این فیلم را سیاه نمایی می داند اما خود کاهانی محدودیتها را بدلیل برخوردهای سلیقه ای می داند و البته واقعیتهای جامعه!
اما در این بین جای یک سئوال است مگر فیلم پروانه ساخت ندارد یا فیلمنامه خوانده نشده است؟

پاسخ:
یکی از بزرگترین مشکلات سینما که منجر به توقیف برخی از آثار و سوء استفاده از این توقیفها و یا حتی برخوردهای سلیقه ای می شود این است که اعضای شورای صدور پروانه ساخت در اغلب موارد بر اساس خلاصه قصه اقدام به صدور پروانه ساخت می کنند نه در نظر گرفتن 2 مولفه نگاه کارگردان و مطالعه کامل فیلمنامه.
البته در خوشبینانه ترین حالت یکی از اعضای این شورا، فیلمنامه را می خواند و در جلسه بعدی برای سایرین بازگو می کند!


_گاهی البته این ضد انقلابی بودن در خلاصه فیلمنامه هم می تواند مشخص شود مانند فیلم "صد سال به این سالها":
این فیلم اساسا ضد انقلابی است و نیاز به خواندن کل فیلمنامه هم نیست پس بر کدام قاعده و قوانین مجوز ساخت آنها صادر شده است؟

_گاهی فیلم بدون گرفتن مجوز ساخت ساخته می شود به امید اینکه با روش "لابی کردن" با مسئولین مجوز نمایش صادر شود مانند "مقلد شیطان" که البته فیلم توقیف شد.