فتحی در سینما موفق نبوده است

«محمد تقي فهيم» منتقد سينما در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس در مورد فيلم سينمايي «كيفر» ساخته حسن فتحي، اظهار داشت: ابتدا بايد به كارنامه «حسن فتحي» در تلويزيون و سينما مورد بررسي قرار داد. او توانسته در تلويزيون آثار فاخري عرضه كند كه ماندگاري زيادي دارند مانند: «شب دهم»، «مدار صفر درجه» و ... اما در آثار سينمايي متاسفانه با ساخت سه فيلم «ازدواج به سبك ايراني»، «پستچي سه بار در نميزند» و «كيفر» نتوانسته آن توفيقي كه در تلويزيون داشته را در سينما تكرار كند.
وي ادامه داد: «حسن فتحي» در سينما به حاشيههايي ميپردازد كه فكر ميكند اگر چنانچه زاويه اپوزويسوني به آن بدهد، فيلمهايش ماندگار ميشود اما در واقعيت اينطور نيست. سه فيلم سينمايي كه تا به حال «حسن فتحي» ساخته، موضوع و فضاي ملتهبي دارند كه الحق در ساختار خوب و سنجيده هستند، اما در محتوا دچار مشكلهاي عديدهاي هستند و «حسن فتحي» در بخش ساختار، اگر درجه يك نباشد نمره بالاي متوسط دريافت ميكند.
فهيم تصريح كرد: فيلم سينمايي «كيفر» در بخش ساختاري قابل تأييد است. نوع بازيگيري، استفاده از موسيقي و فراز و فرود قصه و فيلمنامهاي كه خيلي منسجم و داراي تعليق فراوان است، از ويژگيهاي فيلم هستند. از ديگر محاسن «حسن فتحي» ميتوان به نگارش متنهاي قوي اشاره كرد كه در اين بخش، كار او خيلي قابل تقدير است. با همه اين اوصاف، در واقع فيلم سينمايي «كيفر» در بخش موضوع و محتوا به نوعي يك توهين محسوب ميشود و ما آن را يك نوع انتقام بيرونيها از درونيها ميتوانيم نامگذاري كنيم.
او گفت: اين در حالي است كه تمام سينماگان دنيا، دنبال پيامها و پندهاي اخلاقي هستند. به طور مثال ميتوان به فيلمهايي اشاره كرد كه در آنها سر بيگناه تا تا دم دار ميرود اما بالايدار نميرود.
فهيم به فارس گفت: به نظر من، فيلمهاي ايراني بايد آن خصلت، منش، خلق و خوي ايرانيها را به نمايش بگذارد كه با ساير فيلمهاي دنيا تفاوتي داشته باشد و نجابت ايرانيها را دراماتيزه كند.
وي اظهار داشت: برخلاف آنچه همكارانم ميگويند، «حسن فتحي» ادامه دهنده راه زنده ياد «علي حاتمي» نيست چرا كه شادروان «علي حاتمي» در سينما بهشدت سبك و سياق ايراني خود را داشت و در آثار او لايههاي زيرين جامعه فاخر ايراني وجود داشتند اما در آثار «حسن فتحي» اين طور نيست بلكه در كارهاي او، ما نوعي نگاه عوامانه و استعماري به ايران را از سوي فيلمساز ميبينيم در حالي كه هنرمند وظيفه دارد اين مسئله را پالايش كند و به سمت عِرق ملي در حركت باشد.
اين منتقد ادامه داد: در فيلم سينمايي «كيفر» نسلي را مشاهده ميكنيم كه نسبت به ايران نگاه خودكمبينانه دارند و اين طور ميشود مصداق آورد كه ايرانيها هر كجاي دنيا كه ميروند، آنجا را به فساد ميكشند. در اين فيلم كشور ژاپن و مهاجرت شغلي ايرانيان به آن كشور مطرح است اما آنچه فيلم درباره اخلاق ايرانيهاي قصه در آن سرزمين ميگويد، واقعيت ندارد. يعني همانقدر كه در اروپا يا آسيا يا آمريكا، مافياهاي عجيب و غريب و بحرانهاي اخلاقي فراوان متاثر از شرايط اقتصادي و فرهنگي وجود دارد، تمام دنيا از نظر اخلاق و باورهاي اخلاقي متأثر از ايران است و ايرانيها براي آنها سمبل نجابت و پاكي هستند... حال ما فيلمي ساختهايم كه بر عكس اين را نشان ميدهد كه به نظر من، اين بيانصافي است.
اين منتقد سينما گفت: ما بايد پديده مهاجرت را نقد كنيم و آن را به پالايش بكشانيم اما اينگونه طرح شخصيتها و روابط، ارزش اثر را كم ميكند.
او با تمجيد از ساخت و تصاوير فصل رينگ بوكس در اين فيلم، گفت: از نقاط مثبت اين اثر ميتوان به استفاده خوب «حسن فتحي» از قصههاي فرعي اشاره كرد. داستانهاي فرعي كه با لايه اصلي اثر عجين ميشوند.
اين منتقد در ادامه در مورد بازيهاي فيلم سينمايي «كيفر»، اظهار داشت: در مجموع بازيهاي فيلم بد نيستند. شايد به دليل اين كه «حسن فتحي» از متني قوي برخوردار است و در اين زمينه، پتانسيل برجستهاي دارد، بازيگرها كاراكترها را خوب ميفهمند و طبعا خروجي بازيگري مثبت است.
وي اظهار داشت: در اين فيلم «مصطفي زماني» (سيامك) از فيلم «آل» ساخته بهرام بهراميان بهتر بازي كرده اما ميميك صورتش نمايشي نيست و هنوز در قالب نقش «يوسف پيامبر(ع)» مانده است اما بازي «هانيه توسلي»، «امير جعفري» و «مريلا زارعي» در «كيفر» فوقالعاده است.
فهيم ادامه داد: نكته بعدي در بخش موسيقي است كه بايد متأثر از فضاي فيلم باشد اما در آن هم دوگانگي ديده ميشود و اگر منسجمتر و در خدمت داستان بود، عالي ميشد.
فهيم در ادامه به پايان بندي نه چندان مناسب فيلم سينمايي «كيفر» اشاره كرد و افزود: پايان اين فيلم در اجرا هم دچار دوگانگي است و شايد بتوان آن را يكي از سردرگمترين پايانبنديهاي سينماي ايران دانست.
اين منتقد در پايان اين گفتوگو در مورد آينده كاري «حسن فتحي» نيز خاطرنشان كرد: او همچنان در تلويزيون عالي كار ميكند چرا كه در تلويزيون خلاقيت به خرج ميدهد و در ظاهري پوشيده، حرف خود را مطرح ميكند اما در سينما،وقتي نگاه او عريان ميشود و حالت سمبليك به خود ميگيرد، خوب جواب نميدهد.