فتنه 88 در سریال "مختارنامه"
حجتالاسلام قاسم روانبخش دبیر سیاسی هفتهنامه «پرتو سخن» و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در آخرین مطلب وبلاگ خود در مقایسه فتنه 88 با سریال "مختارنامه" نوشته است:
سريال مختارنامه که خوشبختانه به پر بينندهترين سريال تلويزيوني تبديل شده، داراي پيامهاي سياسي خوبي است که بعضيها را خيلي نگران ميکند، و ممکن است کساني که منافعشان به خطر بيفتد اين گونه تحليل کنند که اين سريال هم مثل سريال حضرت يوسف (ع) جهتدار ساخته شده است!
درباره سريال حضرت يوسف (ع) سايتهاي طرفدار فتنه نوشتند که اين سريال به حمايت از احمدينژاد ساخته شده؛ زيرا کارهاي يوسف به کارهاي احمدينژاد شباهت دارد. غافل از اينکه اين احمدي نژاد است که برخي کارهايش شبيه به حضرت يوسف (ع) است. درباره سريال مختارنامه نيز با اين که بيش از 10 سال پيش کليد خورده، ممکن است ميرباقري را متهم کنند که اين سريال را ناظر به فتنه عميق 88 و نقش آفرينان آن ساخته است. ولي حقيقت اين است که وقتي تاريخ به تصوير کشيده ميشود، آدمهاي امروزي نيز در آيينه آن به راحتي قابل رؤيتند.
1. سبزپوشان فريبکار؛
در هنگام پخش فيلم «مختارنامه»، وقتي ابن زياد لباس سبز پوشيد، خود را بهجاي امام حسين (ع) جا زد و وارد دارالاماره شد، مردم به ياد سبزپوشاني افتادند که در سال 88 با نماد سبز و با عنوان اينکه اين نماد اهل بيت (ع) است، ميخواستند مردم را فريب دهند.
سبزپوشان ديروز با نماد سبز ميخواستند اينگونه وانمود کنند که خود امام حسيناند؛ به همين دليل از استقبال گسترده مردم کوفه برخوردار شدند و با اين نيرنگ بر کوفه تسلط يافتند. سبزپوشان امروز نيز با درس گرفتن از ابن زياد درصدد بودند اينگونه وانمود کنند که به دنبال تحقق آرمانهاي امام (ره) و انقلاب هستند و ميخواهند مکتب گرانسنگ سبز اهل بيت (ع) را پياده کنند. ولي مردم راه آنها را بر کاخ رياست جمهوري بستند و به آنها رأي اعتماد ندادند؛ زيرا فهميدند که سبزشان سبز اموي است.
2. خواص بي بصيرت و ساکت؛
وقتي چهرههايي مثل سليمان بن صرد خزاعي در برابر نماينده امام حسين (ع) سکوت کردند و مسلم را تنها گذاشتند و عملاً زمينه را براي انشقاق شيعيان در برابر ابن زياد فراهم کردند، وضعيت خواص ساکت عصر ما نيز روشن شد. اگر امثال سليمان بن صرد سکوت اختيار نکرده بودند، ابن زياد نميتوانست به اين راحتي بر کوفه مسلط شود. خوشبختانه مردم ما از اين سکوت خواص دچار انشقاق نشدند و راه امام خويش را به درستي پيمودند و فتنهگران را ناکام گذاشتند.
3) لشکر زر، زن و...
ابن زياد براي شکست مقاومت مسلم و لشکر کوفي از 3 ابزار استفاده کرد: [نخست] آخوند دنياطلب و پول پرست مثل شريح قاضي؛ ديگري طلا و جواهرات، و سوم لشکر پر عاطفه زنان. در نتيجه مقاومت در هم شکسته شد و ابن زياد بر اوضاع تسلط يافت. با نگاه به مواضع سياسي برخي سياسيون در فتنه اخير همان سياستها در اذهان تداعي ميشود.
پولهاي کلاني که از عربستان، انگليس و آمريکا براي سران فتنه ميآمد و ميان برخي عوامل آنها توزيع ميشد و پولهاي کلاني که از بيت المال برداشت شده بود، همه يادآور اجراي همان سياست است. فراموش نميکنيم که يکي از سران کليدي فتنه در مشهد در جمع دانشجويان همان عبارت کليدي ابن زياد را به کار برد و گفت: «زنان نيمي از جمعيت کشور را تشکيل ميدهند. اگر دختران دبيرستاني و دانشگاهي وارد عرصه شوند، هيچ کس نميتواند جلوي آنها را بگيرد.» و به اين طريق کد ميداد که بايد لشکر زنان را وارد ساخت. البته ورود اينگونه زنان از خانواده يکي از آنها، آغازي بر همان حرکت بود که نتيجه نداد. زنان ايراني نشان دادند که ميان آنها با زنان کوفي بسيار فاصله است؛ چنانکه ميان مردانشان نيز فاصله بسيار زياد است.
نقش شريح قاضي در فتنه و از بين بردن هاني و شکست مسلم بي بديل است؛ زيرا مردم به اين لباس اعتماد داشتند و به همين دليل فريب او را خوردند. در فتنه اخير نيز دشمن براي مقابله با رهبر عزيز و امام مسلمين، نقش اصلي را به برخي از روحانيوني داد که بتوانند به اندازه يک لشکر براي دشمن کار کنند. چهرههايي که سالها امين امام بوده و از دست مبارک امام احکام متعددي را دريافت کرده بودند، ميتوانستند بذر ترديد و دودلي را در ميان مردم بيفکنند؛ ولي خوشبختانه مردم ما به دليل داشتن بصيرت، فريب شريحهاي زمان را نخوردند و راه حق را به همراه رهبر خويش به درستي دريافتند.
سريال مختارنامه که خوشبختانه به پر بينندهترين سريال تلويزيوني تبديل شده، داراي پيامهاي سياسي خوبي است که بعضيها را خيلي نگران ميکند، و ممکن است کساني که منافعشان به خطر بيفتد اين گونه تحليل کنند که اين سريال هم مثل سريال حضرت يوسف (ع) جهتدار ساخته شده است!
درباره سريال حضرت يوسف (ع) سايتهاي طرفدار فتنه نوشتند که اين سريال به حمايت از احمدينژاد ساخته شده؛ زيرا کارهاي يوسف به کارهاي احمدينژاد شباهت دارد. غافل از اينکه اين احمدي نژاد است که برخي کارهايش شبيه به حضرت يوسف (ع) است. درباره سريال مختارنامه نيز با اين که بيش از 10 سال پيش کليد خورده، ممکن است ميرباقري را متهم کنند که اين سريال را ناظر به فتنه عميق 88 و نقش آفرينان آن ساخته است. ولي حقيقت اين است که وقتي تاريخ به تصوير کشيده ميشود، آدمهاي امروزي نيز در آيينه آن به راحتي قابل رؤيتند.
1. سبزپوشان فريبکار؛
در هنگام پخش فيلم «مختارنامه»، وقتي ابن زياد لباس سبز پوشيد، خود را بهجاي امام حسين (ع) جا زد و وارد دارالاماره شد، مردم به ياد سبزپوشاني افتادند که در سال 88 با نماد سبز و با عنوان اينکه اين نماد اهل بيت (ع) است، ميخواستند مردم را فريب دهند.
سبزپوشان ديروز با نماد سبز ميخواستند اينگونه وانمود کنند که خود امام حسيناند؛ به همين دليل از استقبال گسترده مردم کوفه برخوردار شدند و با اين نيرنگ بر کوفه تسلط يافتند. سبزپوشان امروز نيز با درس گرفتن از ابن زياد درصدد بودند اينگونه وانمود کنند که به دنبال تحقق آرمانهاي امام (ره) و انقلاب هستند و ميخواهند مکتب گرانسنگ سبز اهل بيت (ع) را پياده کنند. ولي مردم راه آنها را بر کاخ رياست جمهوري بستند و به آنها رأي اعتماد ندادند؛ زيرا فهميدند که سبزشان سبز اموي است.
2. خواص بي بصيرت و ساکت؛
وقتي چهرههايي مثل سليمان بن صرد خزاعي در برابر نماينده امام حسين (ع) سکوت کردند و مسلم را تنها گذاشتند و عملاً زمينه را براي انشقاق شيعيان در برابر ابن زياد فراهم کردند، وضعيت خواص ساکت عصر ما نيز روشن شد. اگر امثال سليمان بن صرد سکوت اختيار نکرده بودند، ابن زياد نميتوانست به اين راحتي بر کوفه مسلط شود. خوشبختانه مردم ما از اين سکوت خواص دچار انشقاق نشدند و راه امام خويش را به درستي پيمودند و فتنهگران را ناکام گذاشتند.
3) لشکر زر، زن و...
ابن زياد براي شکست مقاومت مسلم و لشکر کوفي از 3 ابزار استفاده کرد: [نخست] آخوند دنياطلب و پول پرست مثل شريح قاضي؛ ديگري طلا و جواهرات، و سوم لشکر پر عاطفه زنان. در نتيجه مقاومت در هم شکسته شد و ابن زياد بر اوضاع تسلط يافت. با نگاه به مواضع سياسي برخي سياسيون در فتنه اخير همان سياستها در اذهان تداعي ميشود.
پولهاي کلاني که از عربستان، انگليس و آمريکا براي سران فتنه ميآمد و ميان برخي عوامل آنها توزيع ميشد و پولهاي کلاني که از بيت المال برداشت شده بود، همه يادآور اجراي همان سياست است. فراموش نميکنيم که يکي از سران کليدي فتنه در مشهد در جمع دانشجويان همان عبارت کليدي ابن زياد را به کار برد و گفت: «زنان نيمي از جمعيت کشور را تشکيل ميدهند. اگر دختران دبيرستاني و دانشگاهي وارد عرصه شوند، هيچ کس نميتواند جلوي آنها را بگيرد.» و به اين طريق کد ميداد که بايد لشکر زنان را وارد ساخت. البته ورود اينگونه زنان از خانواده يکي از آنها، آغازي بر همان حرکت بود که نتيجه نداد. زنان ايراني نشان دادند که ميان آنها با زنان کوفي بسيار فاصله است؛ چنانکه ميان مردانشان نيز فاصله بسيار زياد است.
نقش شريح قاضي در فتنه و از بين بردن هاني و شکست مسلم بي بديل است؛ زيرا مردم به اين لباس اعتماد داشتند و به همين دليل فريب او را خوردند. در فتنه اخير نيز دشمن براي مقابله با رهبر عزيز و امام مسلمين، نقش اصلي را به برخي از روحانيوني داد که بتوانند به اندازه يک لشکر براي دشمن کار کنند. چهرههايي که سالها امين امام بوده و از دست مبارک امام احکام متعددي را دريافت کرده بودند، ميتوانستند بذر ترديد و دودلي را در ميان مردم بيفکنند؛ ولي خوشبختانه مردم ما به دليل داشتن بصيرت، فريب شريحهاي زمان را نخوردند و راه حق را به همراه رهبر خويش به درستي دريافتند.
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۰۸/۳۰ ساعت 19:3 توسط محمدتقي فهيم
|