نهاد هایی که باید به کمک جشنواره فیلم فجر بیایند
در کشوری که دانشمندانش غنیسازی می کنند، جاندار به فضا پرتاب میکنند و موشکهای ساخت داخلش، ترس بر اندام دشمنان انداخته در عرصه فرهنگ هنوز در ابتداییترین موضوع مثل بخش بینالملل یک جشنواره آزمون و خطا میکنیم.
خبرگزاری فارس - گروه سینما : نتیجه آخر این مطلب را همین اول می نویسم: کجای دنیا ، جشنواره ای و مدیریتی عملکردی چنین دارد؟ هردبیر جدید، هردوره ، هرسال و هرماه قوانین و آیین نامه و مصوبه قبلی را وتو و به هم بریزد و« دوباره روز از نو و روزی از نو» و.... یکی بخش آسیا اضافه کند ، یکی حذف کند و دوباره یکی اضافه کند . یکی بار سفر ببندد به ینگه دنیا و مارکوپولو وار هنرمندی تجسمی را در پراگ و چک و... پیدا کند و به «از ما بهتران» سفارش تولید دهد ، آنوقت هنوز یک سال نشده ، یکی بیاید بگوید : این سیمرغ نیست ، خروس است ! (جالب است که همان متخصص و هنرمند متولی و مشاور سال گذشته این پروژه ، امسال آن را خروس نامیده است) و ... سی سال است هنوز نمی دانیم بخش بین الملل لازم است یا مازاد ، باید مستقل باشد یا جزیی از بازار فیلم است ، انتخاب ها اعتبار آور است یا ممیزی فراری دهنده ، ما باید فیلم و فیلمساز همفکر رصد کنیم یا جایزه هایمان توجه جهانیان را جلب کند، با محتوای معترضانه دل ها را بدست آوریم یا همنوایی با جهان غالب را پیشه کنیم ، برجسته سازی هویت کنیم یا دنباله رو جایزه های آکادمی ها باشیم ، انتخاب هایمان اکران جهانی را هدف بگیرد یا قانع به چترواکنی در فستیوال ها باشیم و بسیاری مسایل دیگر . آقایان ! بالاخره از یک جایی باید این شیوه مدیریت شناور و متکی به آزمون و خطا را قطع کنید.
برای ورود به بحث ، نخست به این موضوع اشاره کنم که نگارنده با تغییرات جشنواره مخالف نیست و حتی براین باور است که تغییر ، تحول در پی دارد و تحول ، بالندگی و غنای محتوایی می آفریند و هر پدیده و رویدادی را معنای لازم می بخشد. اما بحث این قلم تغییرات کارشناسی و تخصصی براساس فرهنگ و ارزش های محتوایی و ساختاری ایران زمین است ونه با اتکای بر سلیقه و سیاست های رخ داده درچارچوب تغییر دولت ، اتفاقی که برهمین سیاق دوباره ، سلیقه و دولتی دیگر در پیش است . امسال متعاقب دوره های گذشته تغییراتی را در جشنواره شاهد خواهیم بود و دبیر جشنواره معتقد است وقت نداشته و باید سال آینده منتظر تغییرات جدی باشیم . سال هاست این «چه کنم» ها تداوم یافته اما هنوز دوستان نمی دانند با بخش بین الملل چه کنند .
متاسفانه ! تجربه نشان می دهد که باید نمایندگانی از نهاد های مسئول تر و دلسوزتر مثلا مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی ، شورای فرهنگ عمومی ، شورای عالی سینما (اگر ادامه یافت و موثر بود) ، و از همه مهمتر کمیسیون فرهنگی مجلس و صاحب نظران سینما درقالب اتاق فکری چیزی جمع شوند و تکلیف این مهمترین رویداد فرهنگی کشور را با افق یک ساله ، پنچ ساله و بیست ساله ترسیم و تبیین کنند . (مطمئنا هزینه مالی این اتفاق بیشتر از آزمون و خطای یک سال جشنواره بیشتر نمی شود) ، تا دیگر شاهد مدیریت های کم عمر نباشیم و در صورت هر جا به جایی ، تازه آمده ها ، به جای تغییر کمی ، ادامه دهنده کیفی این رویداد باشند.
شک نکنید که سردرگمی و صرف انرژی هر مدیر جدید برای تغییر در ضوابط حاکم و تدوین آیین نامه های تازه و چگونگی و اجرای متمایز از دوره قبل ، علاوه بر فرسایش مدیر و مجموعه اش ، سینماگران و مرتبطین با جشنواره را نیز دچار بی اعتمادی یا انتظارات بی مورد و نا بجا و پیامد های نا امیدانه می کند . درحال حاضر هر مدیر جدید همه توجیه اش صرف وقت برای تغییرات است . نوعی فرصت سوزی که متاسفانه جایی برای پاسخ گویی بعد از این ( به مردم و مراجع ) نمی گذارد . آیا همین عوامل ، بخش اصلی کم خاصیتی این رویداد استراتژیک عرصه فرهنگی را تشکیل نمی دهد ؟
برای روشن شدن بیشتر موضوع ، فرازی از سخنان دبیر محترم جشنواره را در جمع هیات انتخاب بخش بین الملل ، مرور کنیم : «طبیعی است و می دانیم که در دنیا هنوز برای ما فیلم نمی سازند ولی دست مان برای شروع چندان بسته نیست » ! یعنی سی و یک سال، دور باطل زده ایم ؟! چون تازه می خواهیم شروع کنیم . دستمان هم کمی بسته است (معنی روی دیگر دستمان چندان بسته نیست) . حالا چه تضمینی هست که مدیر بعدی ، یک سال دیگر یا دوره بعد ، دوباره شروع نکند ؟ همچنان که مدیران قبلی هرکدام شروعی دوباره داشتند ، نداشتند ؟ چون اساسا معیار و ملاک شفاف و روشن ، و ضوابط و قانون مدون و شدنی درمیان نیست . واقعا کی و چگونه باید برنامه ، سیاست و هدف ما در محیط سینمای جهان مشخص شود ؟ واقعا الان معضل این است که دنیا برای ما فیلم نمی سازد ؟ (که هست) مشکل بزرگ تر ما این است که نوع مدیریتمان و همین جشنواره هایمان جهتی داشته که ما برای دنیا فیلم ساخته و می سازیم (حتما می دانیم که منظور از دنیا ، اکران جهانی نیست بلکه فیلم های خاص آنان برای ما یا ما برای آن ها است). خیلی واضح و بی پرده : مدیریت شدیم ، مدیریت نکرده ایم.
سال ها قبل بهمن قبادی با فیلم ویدیویی نیمه بلندش به جشنواره اصفهان آمده بود . در لابی هتل که نگارنده هم حضور داشت او در تعریف از فیلمش به پیشنهادات خارجی های حاضر در جشنواره اشاره می کرد که گفته بودندند ورژن بلندش را بسازد جهانی می شود ! که شد « زمانی برای مستی اسب ها» ! و او رفت . چرا راه دور برویم . همین چند روز پیش صحبت های اصغر فرهادی در گفتگو با رسانه ای خارجی بازتاب یافته بود . ایشان گفته بود زمانی که جدایی را می ساختم نگاهم به مخاطب ایرانی بود ، قبل از زیرنویس کردن فیلم ، یکی از مسولان برلین به ایران آمد و با مترجمش فیلم را دید و گفت می خواهیمش و...(نقل به مضمون) . آنها درست ، تخصصی و براساس سیاست ها ، ارزش ها و جریان سازی جشنواره هایشان عمل می کنند ، مسئله ما هستیم که هر سال می خواهیم «شروع» کنیم اما چه چیزی را واقعا به درستی هم معلوم نیست . آن هم درکشوری که دانشمندانش غنی سازی می کنند ، جاندار به فضا پرتاب می کنند ، موشک های داخلی ترس براندام دشمنان انداخته ، در حوزه سیاست خارجی قطب مهمی از تصمیمات جهانی و خصوصا منطقه ای شده ایم ، اما در عرصه فرهنگ هنوز در ابتدایی ترین موضوع مانند بخش بین الملل یک جشنواره مانده ایم.
آقایان اینجا ارزش ها ، هویت ، ملیت و دیانتمان باید فرهنگ سازی و به دنیا صادر شود در حالی که سه دهه است کمترین بازدهی را داشته و دربرخی دوره ها کارکردی معکوس یافته است. آیا نباید یک بار برای همیشه تکلیف آن را روشن کنیم. الان واقعا کی می داند در بخش بین الملل باید چه فیلم ها و براساس چه معیارهای ارزشی و اجتماعی برجسته شوند ؟ تا احتمالا فیلمسازی در نقطه ای از دنیا شاید به صرافت ارایه اثر به ما براید؟ آیا برنامه ای و نمونه ای از فیلم و موضوعی داشته ، داریم یا خواهیم داشت تا ارایه و پیرامون آن تبلیغ کنیم . مثلا درحال حاضر فیلمسازان کشور میدانند ( در بحث موضوع و محتوا ) اگر اثری با رویکرد نفی خشونت ساخته شود ، در فلان جشنواره مورد توجه قرار می گیرد .یا اگر در راستای حقوق بشر باشد در بهمان جشنواره ، همچنین به ازادی بیان بپردازد یا فمینیستی باشد و ... نیز در جشنواره ای دیگر خواهد درخشید و جایزه نقدی فلان رقمی در انتظارش هست ... آیا کسی در دنیا می داند که جشنواره فجر چه رویکردی دارد ؟ مثلا فردی یا فیلمسازی بگویند درصورت توجه به عدالت اجتماعی ، نفی سکولاریسم ، نقد سیاست های استعماری ، افشای روش های سلطه طلبانه آمریکا در جهان ، حمایت از خانواده و ... اثرش دیده خواهد شد ؟
شاید مدیریت جشنواره بگوید مسئله به این سادگی نیست . ولی واقعا به همین سادگی است ، شما بزرگش می کنید . برای همین نگارنده براین باور است که مدیریت فرهنگی ما (در بخش مهم سینما) نیازمند نهادی نخبه و دلسوز است تا برای مدتی فارغ از سیاست بازی ها و تغییر و انتقاد از گذشته ، یکبار برای همیشه این بخش را مدیریت فکری کنند. درغیر این صورت چهار سال دیگر باز هم باید در فلان بخش و رویکرد جشنواره شروع کننده روشی برمبنای آزمون و خطا باشیم.
بی تعارف دیگر نباید منتظر نتیجه شد. حالا بی برو برگرد باید نهادهای مهم ذکر شده در بالا خود را مسئول تر ببینند . کمیسیون فرهنگی مجلس ننشیند و نظاره کنند که در عرصه برگزاری رویدادهای هنری «هرچه پیش آمد خوش آمد » یا به سیاق برخی مدیریت های میانی ، بمانند تا چون صبح شد فکر فردا کنند . دوران تدبیر و امید است . پیش گیری از فرصت سوزی ، عین تدبیر و امید آفرین است.
یادداشت از محمد تقی فهیم