محمد تقی فهیم (منتقد سینما) در گفتگو با برنا:

«جیب بر خیابان جنوبی» بازسازی شده یک فیلم غربی است

 
محمد تقی فهیم منتقد سینما گفت:جیب بر خیابان جنوبی به نوعی بازسازی شده از یک فیلم غربی است که البته اولین بار نیست که این کپی برداری از فیلم‌های غربی صورت می‌گیرد.
۱۳۹۲ جمعه ۱۳ دی ساعت 11:26

محمد تقی فهیم منتقد سینما به خبرنگار سینمایی برنا گفت: فیلم جیب بر خیابان جنوبی به نوعی بازسازی شده از یک فیلم غربی است که البته اولین بار نیست که این کپی برداری از فیلم‌های غربی صورت می‌گیرد نمونه‌های زیادی در این مورد ساخته شده است.

وی در ادامه افزود: باید توجه داشت که اگر قرار است در سینما فیلم‌های مهم و مطرح خارجی را دوباره سازی کنیم و از روی آن‌ها نمونه بسازیم اگر رویکردمان دینی نباشد و متناسب با فرهنگ و واقعیت‌های جامعه گفته نشود اولین اتفاق ناکامی برای فیلم خواهد بود.

این منتقد سینما خاطر نشان کرد: در کشور ما دستمایه‌های زیادی وجود دارد که باید از متریال‌های داخلی به آن تزریق کنیم تا تبدیل به فیلم قابل باور شود. فیلم «جیب بر خیابان جنوبی» نعل به نعل کپی شده است.

وی در ادامه افزود: اگر دقت کرده باشید حتی جیب بری هم در کشور ما بومی است و کاملاً متفاوت با جیب بری‌های حرفه‌ای در کشورهای دیگر است تا آنجا که جیب بری‌های هندی، انگلیسی و ژاپنی هم با هم متفاوت است چه برسد به ایران.

فهیم در ادامه افزود: نکته دیگر در این فیلم مربوط به عشق‌های خیابانی است که به این مفهومی که در این فیلم مشاهده می‌شود رخ نمی‌دهد. به طور کلی مشکل اصلی فیلم این است که تبدیل به فیلم ایرانی نشده است و مشابه اثر دیگری است و در اینجاست که نه عشق و نه جیب بری آن را باور می‌کنیم و تنها کوچه‌ها و خیابان‌ها و نورپردازی‌ها قابل باوراست که فیلمساز خواسته به واسطه آن ایرانی بودن فیلم را به این شکل نشان دهد.

وی همچنین گفت: مشکل دیگر در محتوا و شخصیت پردازی‌ها است. شخصیت‌ها ایرانی نیستند شخصیت امیر جعفری که مشابه آن در بین مالخرهای ایرانی به هیج عنوان دیده نمی‌شود در بخش دزدی و مال خر‌ها که دو قطب هستند و مکمل یکدیگرند. فیلمساز اگر سری به جاهایی که مالخر‌ها فعال هستند بزند متوجه می‌شود که آن‌ها کاملاً متمایز با آن چیزی هستند که در اروپا وجود دارد بنابراین با قاطعیت می‌توان گفت که در این فیلم آدم‌ها باور پذیر نیستند.

این منتقد سینما همچنین گفت: با این تفاسیر می‌توان نتیجه گرفت که فیلم ساز اعتماد به نفس نسبت به داشته‌هایش ندارد و این راحت طلبی فیلمساز را نشان می‌دهد. زمانیکه اثری بیرونی می‌بینیم که هر چند آماده است اما کپی برداری از فیلم دیگر است از قصه، ایده، موضوع تا فرم کار و حتی دکوپاژ و طراحی همه آماده بوده این جور گرته برداری به دلیل آنکه راحت است فیلمساز به سمت آن می‌رود و در غیر این صورت برای همه جزء آن باید زحمت بکشد.

وی خاطر نشان کرد: زمانیکه دکوپاژ‌ها را می‌بینیم به راحتی می‌توانیم مشخص کنیم که پلان سکانس‌ها در چه اندازه‌ای باید باشد و ورودی و خروجی‌ها چه زمانی باشد. در این صورت کار راحت‌تر است تا اینکه فیلمساز بخواهد برای آن زحمت زیادی بکشد و در واقع در این شکل فیلمساز به دنبال مشابه سازی و تاریخ سازی است و بدون اینکه جامعه را درک کند می‌خواهد به این نتیجه برسد که ایران مشابه دهه ۴۰ و ۶۰ اروپا است و این امر کاملا اشتباه است زیرا زمان ما با زمان قبل کاملا متفاوت است ضمن اینکه جامعه غرب با جامعه ما تفاوت‌های زیادی دارد. این برداشت اشتباه درست در جهت خلاف جریان آب است که فیلمساز به آن پرداخته است.