روزنامۀ کیهان در ملخی که غول شد!
فهیم علاوه بر این که به عنوان یکی از داوران جشنواره در بخش «نقد و مقالات» در کنار جشنوارۀ امسال حضور داشته، خودش نیز در کنار انبوه جوانانی که در این جشنواره شرکت کردند، با اکران فیلم مستند «ملخی که غول شد» شرکت کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، محمدتقی فهیم یکی از هنرمندان و اساتید برجستۀ سینمای کشورمان است که در این دورۀ جشنوارۀ عمّار حضوری پررنگ داشته. فهیم علاوه بر این که به عنوان یکی از داوران جشنواره در بخش «نقد و مقالات» در کنار جشنوارۀ امسال حضور داشته، خودش نیز در کنار انبوه جوانانی که در این جشنواره شرکت کردند، با 4 فیلم مستند«ملخی که غول شد»، فیلم بلند «قوچها خیال بافی میکنند»، مستند «وقاهت و جنایت» و کلیپ پنج دقیقهای «17 هزار» شرکت کرده است.
به بهانۀ اکران فیلم مستند«ملخی که غول شد» در دومین روز جشنوارۀ عمّار و حضور این استاد برجستۀ سینما در سالن سینما فلسطین به سراغ ایشان رفتیم و توضیحات شان دربارۀ جشنواره را شنیدیم. از آن جا که ایشان پیش تر به خبرنگاران رادیو گفتگو که مستقر در سالن سینما فلسطین هستند و به پوشش این جشنواره می پردازند، قول حضور در برنامۀ زندۀ رادیویی داده بود، فرصت نکردیم بیش از این از صحبت های گرم این دوست و استاد فرزانه بهره مند شویم. این مستند با حمایت مرکز گسترش سینمای تجربی در 80 دقیقه و طی 12 ماه ساخته شده است.
سلام. ابتدا نظرتان دربارۀ این دورۀ جشنواره و همچنین دلیل حضورتان را بفرمایید.
امروز که البته به خاطر نمایش فیلم مستندم از صبح این چندمین باری است که به سالن سینما فلسطین می آیم اما به هرحال همان طور که مستحضرید بنده افتخار این را داشتم که به عنوان داور بخش «نقد و مقالات» در کنار دوستان باصفای جشنوارۀ عمار باشم.
ملخی که غول شد؟ ابتدا کمی دربارۀ فیلم توضیح بدهید.
فیلم بلند «ملخی که غول شد» مستندی است پژوهشی که در قالب سه روایت به سرنوشت روزنامه کیهان از بدو تاسیس تا پیروزی انقلاب میپردازد. اولین روایت توسط هوشنگ توکلی، بازیگر براساس اسناد حکومتی و سندهای موجود در مکتوبات منتشر شده انجام میشود، دومین روایت آن از کارکنان و بازنشستههای کیهان نشات گرفته که از دغدغهها و تجارب خود در زمان اشتغالشان درآنجا سخن میگویند و آخرین روایت مربوط به خاطرات سناتور مصباحزاده، مالک قدیمی کیهان است که در آن مهدی فقیه نقش مصباحزاده را بازی میکند.
ساختار و فرم این اثر بر اساس ساختار یک روزنامه و با استفاده از تیتر، میان تیتر و نتیجه گیری استفاده کردید.
بله. فکر می کنم این بازی های فرمی توانست فیلم را به اثری متشخص و اصولی بدل کند. از طرفی ما در این فیلم با 5 نقطۀ عطف روبروییم. اول تاسیس رونامه در سال های جنگ و اشغال ایران توسط متفقین دهۀ 1320، سپس مسائل مربوط به کودتای 28 مرداد و قیام 15 خرداد 42، در گام بعدی پرداختن به مسئلۀ استبداد و دیکتاتوری نظام پهلوی، بررسی فضای سیاسی اوایل دهۀ 50 و فشار رژیم طاغوت بر نیروهای روشنفکر انقلابی، مسئلۀ اعتصابات و در نهایت پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در بهمن 1357 نقاط عطفی اند که «ملخی که غول شد» بر روی آن استوار گردیده است.
لطفاً کمی هم دربارۀ آثار دیگرتان در این جشنواره توضیح دهید.
من با 4 فیلم مستند«ملخی که غول شد»، فیلم بلند «قوچها خیال بافی میکنند»، مستند «وقاحت و جنایت» و کلیپ پنج دقیقهای «17 هزار» در این جشنواره شرکت کردم و البته به عنوان داور بخش «نقد و مقالات» نیز در خدمت دوستان بودم.
آیا فیلم بلند «قوچها خیال بافی میکنند» نیز در این جشنواره اکران خواهد شد. نام فیلم که همچون فیلم امروزتان، نامی جذاب است.
خیر . «قوچها خیال بافی میکنند» فیلمی است که به زندگی فردی روستایی دریکی از روستاهای تربت حیدریه در استان خراسان رضوی می پردازد. او 30سال پیش زادگاه خود را ترک کرده و برای کار به تهران آمده و پس از مدتی دوباره به روستای خود باز میگردد و به چوپانی میپردازد و با کار و تلاش به زندگیاش ادامه میدهد.
در وافع این فیلم نیز مستندی جاده ایست که از تهران به عنوان یک شهر پیشرفته با وجود در دسترس بودن تمام امکانات شروع میشود و سپس وارد فضای روستا شده و به همراه شخصیت اصلی فیلم با بسیاری از ناعدالتیها روبرو میشویم. این مستند 70دقیقهای به بخش مسابقۀ جایزه شهید آوینی نیز راه پیدا کرده بود، با هزینۀ شخصی طی شش ماه ساخته شده است.
بسیار خوب. با توجه به سال ها حضور فعال در عرصۀ سینما، سطح کیفی کارهای جشنوارۀ این دوره را چگونه ارزیابی می کنید؟
جشنواره فیلم عمار، با وجود عمر کمش جای خود را در میان جشنواره مطرح دیگرباز کرده و فضای مناسبی را برای جوانان فراهم کرده است. غایت آرزوی دست اندرکاران جشنوارههای ما –حتی فجر– رسیدن به وضعیتی مانند فستیوال کن و برلین است درحالی که عمار از هر دو منظر شکلی و ماهوی، راه دیگری برگزیده است اما خطر توقف و تغییر ماهیت آن نیز قابل درک و هشدار است.
لطفاً چند کلامی هم درخصوص بخشی که داوری کردید یعنی «نقد و مقالات» توضیح بفرمایید.
مثل این که بچه های رادیو منتظرند. ببخشید که با عجله می گویم. امسال تعداد آثار پژوهشی که به دبیرخانه ارسال شده بود خوب بودند از آن مهم تر به لحاظ کیفی نیز آثار عمیق و درخوری در جشنواره حضور داشت و من از این بابت بسیار خوشحالم.
خیلی ممنون از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.